به نظر مي رسد که اين روزها بيشتر در مورد زندگي شخصي آنجلينا جولي مي دانيم تا زندگي حرفه اي او. او هميشه از دستان سازي و حاشيه آفريني استقبال کرده است و فرزندانش تنها چيزهايي بوده اند که سعي کرده زندگي آن ها را از چشم و تعقيب رسانه ها دور نگه دارد. از زمان جدا شدن او و همسرش، برد پيت، صحبت هاي زيادي در مورد علت اختلاف اين دو عاشق و دلداده سابق شده است؛ از شايعاتي در مورد خيانت و ضرب و شتم گرفته تا حتي بي احساس بودن آنجلينا جولي.
همه ما آنجلينا جولي را به عنوان يک بازيگر و فعال حقوق بشر دوست داشتني مي شناسيم اما او رازهاي مخفي زيادي دارد و اين روزها بسياري از آن ها افشا شده اند. در طول زندگي اش همواره از او به خاطر انتخاب هايي که در اين مدت داشته مورد انتقاد قرار گرفته است؛ از پوشيدن لوله ي آزمايش حاوي خون نامزدش تا ريختن خون خودش روي تي شرت نامزد سابقش. به نظر مي رسد که اين دختر علاقه ي زيادي به خون دارد. با اين وجود هر گاه حقيقتي رسوا کننده در مورد زندگي شخصي او برملا شده آنجلينا هيچ گاه از کار خود اظهار پيشماني نکرده است حتي دزديدن شوهر ديگران. در ادامه ي اين مطلب قصد داريم شما را با حقايقي جالب در مورد زندگي شخصي اين بازيگر سرشناس هاليوود آشنا کنيم.
14- بازي با چاقو در اتاق خواب
اعتراف هاي آنجلينا جولي در مورد زندگي دوران جواني اش را مي توان تعدادي از عجيب ترين چيزهايي دانشت که افراد در طول زندگي خود شنيده اند. در سال 2003، وي يک مصاحبه ي نسبتاً صادقانه با برنامه ي 20/20 شبکه ي اَي بي سي داشتکه در آن اعتراف کرد که همراه با نامزد اولش بازي دردناکي را انجام مي داده اند. در آن دوران وي فهميده بود که به بازي با چاقو علاقه دارد و به همين دليل تصميم گرفتند که با چاقو به همديگر ضربه بزنند. وي اعتراف کرد که در آن دوران مانند انسان هاي ابتدايي به شريک زندگي خود حمله مي کرده است و براي اين که ديگران زخم هايش را نبينند مجبور بوده برخي چيزها را پنهان کرده و به مادرش دروغ بگويد.
13- او احساساتش را به بچه هايش نشان نمي دهد
همه مي دانيم که جولي فرزندانش را بسيار دوست مي دارد و علناً اعلام کرده که براي محافظت از فرزندانش هر کار ديوانه واري انجام خواهد داد. در چند سال اخير زندگي براي جولي بسيار سخت بوده و ازدواجش با برد پيت به بن بست خورده است. به خاطر بيماري مجبور شد خودخواسته عمل ماستکتومي انجام دهد. در سال 2015 نيز چاره اي جز برداشتن تخمدان هايش براي او باقي نماند که به يائسگي زودرس او منجر شد. هيچ کس نمي دانست چرا آنجلينا جولي علي رغم اين که به هيچ سرطاني مبتلا نشده است دست به اين روش هاي درماني تهاجمي و پيشرفته مي زند. بعدها مشخص شد که وي اين کار را براي حمايت از کودکانش انجام داده است. وي در اين باره مي گويد:" وقتي که بزرگ شده بودم خيلي نگران مادرم بودم ،خيلي. دوست ندارم که بچه هايم همان نگراني را در مورد من داشته باشند. به نظر من بسيار مهم است که به جاي گريه کردن جلوي آن ها زير دوش حمام گريه کنيد. آن ها بايد بدانند که همه چيز خوب پيش خواهد رفت حتي اگر اطمينان نداريد که اوضاع بر وفق مراد است".
12- او هنوز با جاني لي ميلر رابطه ي خوبي دارد
اولين مردي که جولي با او ازدواج کرد جاني لي ميلر بود که هنگام کار بر روي فيلم «هکرها» (Hackers) با هم آشنا شده بودند. اين دو در حالي با هم ازدواج کردند که اسم ميلر با خون خود جولي روي لباسش حک شده بود. آن ها سه سال با هم زندگي کردند و جولي ناگهان درخواست جدايي داد زيرا براي خودشکوفايي به زمان نياز داشت. وي در اين باره چنين گفته است:" ما مي دانستيم که در سنين پايين ازدواج کرده ايم و بايد به بلوغ خود ادامه بدهيم و اين که بعضي اوقات در مکان هاي مختلفي اين بلوغ را ادامه داده و مدتي را دور از هم سپري مي کرديم.
اما جدا شدن از او برايم بسيار سخت بود... مطمن نبودم که وقتي شما همه چيز را با هم به اشتراک مي گذاريد، آزادي و تفاهم چه معني مي دهد- طرف مثبت و منفي آن کجا بود. ما مدت زيادي را جدا از هم کار مي کرديم و شايد حالا درک مي کنم که چه خوب است که سفر شخصي خود را داشته و اين موضوع شما را از ديگران جدا نسازد. و فکر مي کنم شايد به خاطر اين که آن زمان حس زياد خوبي درمورد خودم نداشتم... يک انسان کامل نبودم، فکر مي کنم، و حالا مي دانم که شما هيچ وقت کامل نخواهي شد و اين موضوع اصلاً اهميتي ندارد". علي رغم جدايي ناراحت کننده اين دو، ميلر گفته است که آن ها تابه امروز رابطه ي خوبي با هم دارند.
11- فيلم «در کنار دريا» باعث تنش در زندگي اش شد
فيلم «در کنار دريا» (By the Sea) داستان از هم پاشيدن يک ازدواج را روايت مي کرد و شايد اين فيلم براي جولي و پيت بهترين فيلمي نبود که مي توانستند در آن حضور داشته باشند زيرا مشخص شده است که اين فيلم نقش زيادي در فروپاشيدن زندگي اين دو داشته است.
آن ها در ابتدا گفتند که اين فيلم هيچ تاثيري بر زندگي آن ها نداشته است اما در ادامه گفتند که تنها براي چند ماه بعد از فيلم از هم جدا زندگي کرده اند. جولي دراين باره مي گويد:"آسان نبود. ما فقط بايد شجاع بوديم و مي گفتيم «خب عزيزم ما براي انجام اين کار به اندازه کافي قوي هستيم. بيا از اين موضوع براي قوي تر کردن خودمان استفاده کنيم» ما بايد در گوشه هايمان مي مانديم مانند بوکسورها و زن و شوهر نباشيم. سخت بود که آن صحنه ها را بدون برد بازي کنم و همزمان از همديگر مراقبت کنيم. معمولاً بين صحنه ها مطمئن مي شديم که طرف ديگر حالش خوب است، اما ما بايد مي توانستيم واقعاً زشت باشيم".
10- شرايط بين او و برد واقعا بد شده بود
بسيار سخت نيست که تنش در زندگي برد پيت و آنجلينا جولي را ببينيم. در ابتدا او گفته بود که برد پيت با فرزاندنشان بدرفتاري کرده است. او نظراتش در مورد جدايي از برد پيت را بيان نکرد تا اين که در مصاحبه اي با ونيتي فير در جولا سال 2017، از روابط بين خود و برد تنها با عبارت «بسيار بد» ياد کرد. سپس او در ادامه ي بحث هايش چنين گفت:"من نمي خواستم که از اين کلمات استفاده کنم... همه چيز سخت شده بود".
او در ادامه ي مصاحبه صحبت هاي عجيبي ايراد کرد که او را انساني بي گناه و قرباني رفتارهاي پيت نشان مي داد اما همه مي دانيم که او بسيار حسابگرتر از اين حرفهاست. وي در مورد فرزندانش چنين گفت:"آن ها بسيار شجاع بودند، خيلي شجاع... در برخي از موارد آن ها به اين شجاعت نياز داشتند. زخم هاي همه ي ما در حال التيام يافتن بعد از اتفاقات ناگواري است که به درخواست طلاق منجر شد. آن ها در حال التيام از درد طلاق نيستند. آن ها دارند برخي از رنج هايي که از برخي چيزها، نوعي زندگي... برخي چيزها در زندگي داشتند التيام مي يابند".
9- پوشيدن لباس هاي آغشته به خون تنها در مسير بالغ شدن اتفاق افتاد
ازدواج و زندگي او با بيلي باب تورنتون براي همه ي ما بسيار عجيب بود. بين پوشيدن لوله هاي حاوي خون تونتون دور گردنش و حضورهاي عجيب و غريبشان در انظار عمومي هيچ رابطه اي ديده نمي شد. جولي گفته است که همه ي اين کارها براي خوشحال کردن تورنتون بوده است. وي در مصاحبه با شبکه ي اي بي سي گفته است:" من مي خواستم که او خوشحال باشد. به نظرم اين کاري است که بايد مي کردم. اين چيزي است که يک زن براي همسرش انجام مي دهد. در آن دوران من واقعاً چنين قصدي داشتم. به نظر من او فوق العاده بود.
اما در حال حاضر فکر مي کنم که او را نمي شناسم . ما ديگر دوست نيستيم. به نظر من انسان اشتباهاتي مي کند و از آن ها درس مي گيرد و اگر با درسي که از اين اتفاقات گرفته اي به انسان بهتري تبديل شوي، بسيار خوب خواهد بود. من در يک برهه ي زماني قرار داشتم که فکر مي کردم شخصيت هايي که در فيلم هايم بازي مي کنم از شخصيت خودم بسيار بامزه تر بودند. شايد همين موضوع باعث شد که ديگر از تتو کردن و انجام کارهاي خاص و عجيب و غريب دست بردارم".
8- مادرش تاثير زيادي بر روي او گذاشت
همه مي دانيم که آنجلينا جولي جراحي هاي بسياري را براي جلوگيري از دچار شدن به سرنوشتي مشابه مادرش انجام داده است. مادر جولي در سال 2007 به دليل سرطان تخمدان درگذشت و اين همان چيزي بود که براي سال ها باعث نگراني جولي شده بود. بدون شک مرگ مادرش تاثير زيادي بر روي او داشت. اما بيش از آن ازدواج و زندگي مادرش با جان وويت و نحوه ي جدايي آن ها از هم بود که بيشترين تاثير را بر روي زندگي او داشت. وي در ابن باره چنين گفته است:" او در رشته بازيگري درس خوانده بود اما با پدرم ازدواج کرد و در سن 28 سالگي با دو بچه از پدرم جدا شد.
او از روياهايش دست برداشت. من دختر آن مادر هستم. عشق من به فرزندانم، ارزش هايم، اهميت دادن به اتفاقاتي که در سراسر جهان رخ مي دهد، همه ي اين ها را از مادرم دارم. هر روز به شدت براي او دلتنگ مي شوم. من سعي مي کنم همانطور که مادرم مرا بزرگ کرد بچه هايم را بزرگ کنم. من هيچ وقت حضور پدر را در کنارم احساس نکردم".
7- وقتي پاي انظار عمومي به ميان بيايد او بسيار حساب شده عمل مي کند
وقتي که پاي رسانه ها به ميان مي آيد جولي سعي مي کند که وجهه ي خود را به هر طريقي حفظ نمايد. هر چه سن او بالاتر رفته چيزهاي عجيبي که در مورد او در رسانه هاي شنيده ايم کمتر شده است و بدون شک دليلي براي اين موضوع وجود دارد. وي در اين باره گفته است:" من دوست دارم پشت شخصيت هايي که بازي مي کنم خود را قايم کنم.
علي رغم باورهاي عمومي من زندگي ام را بسيار شخصي نگه مي دارم و از مشهور بودن دل خوشي ندارم. دوست دارم که خيلي راحت با عموم مردم در ارتباط راحتي باشم. دوست ندارم وقتي که حرف مي زنم رازي را پنهان کنم يا مجبور باشم مراقب حرف زدنم باشم. دوست ندارم براي حرف هايم برنامه ريزي کنم. مي خواهم رک باشم. دوست دارم عقايدم را آزادانه بگويم و اميدوار باشم که منظور درستي از حرف هايم استنباط شود. دوست ندارم دست از آزاد بودن بردارم. و دست نيز برنخواهم داشت".
6- او مي خواهد که خانواده اش به خاطر طلاق از پيت قوي تر باشد
جولي هميشه گفته که بهترين چيزها را براي فرزندانش مي خواهد و طلاق از برد پيت نيز در همين راستا بوده است. اما سخت است باور کنيم که طلاق تاثير خوبي بر روي فرزندان داشته باشد. طلاق هميشه زشت بوده است. حمله کردن به برد پيت در رسانه ها اين موضوع را براي آن ها آسان تر نکرده است. اين روزها جولي همچنان مي گويد که او و برد پيت هنوز عضو يک خانواده هستند.
بعد از شروع کارهاي پيش توليد فيلم «آن ها اول پدرم را کشتند» (First They Killed My Father) که کارگرداني آن را بر عهده داشت، چيزهايي را در مورد ازدواجش با برد پيت به بخش خبري بي بي سي گفت:"دوران بسيار سختي بود. بسياري از افراد تجربه چنين شرايطي را تجربه کرده اند. همه اعضاي خانواده ي من شرايط سختي را تحمل کردند. تمرکز من بر روي بچه هايم بوده است، بچه هايمان. ما يک خانواده هستيم و براي هميشه نيز يک خانواده باقي خواهيم ماند و من با همين ديدگاه با اين مسئله برخورد مي کنم. من تلاش مي کنم راهي پيدا کنم که اين موضوع به نحوي ما را قوي تر و نزديکتر کند".
5- او مي خواست که فرزندانش مادر او را به خوبي بشناسند
جولي زماني که جوان بود با مرگ مادرش روبرو شد و اين موضوع و نداشتن مادر در آن دوران او را به شدت تحت تاثير قرار داد. به همين دليل يکي از دغدغه هاي اصلي او اين بود که مبادا فرزندانش مادربزرگشان را خوب نشناسند. جولي در مورد تصميم خود براي رفتن زير تيغ جراحان به نيويورک تايمز چنين گفته بود:"مادرم براي بيش از يک دهه با سرطان مبارزه کرد و در سن 56 سالگي از دنيا رفت.
او آن قدر زنده ماند که اولين نوه هايش را ببيند و آن ها را بغل کند. اما فرزندان من هيچ وقت اين شانس را نداشتند که او را بشناسند و عشق و مهرباني او را لمس کنند. ما هميشه از «مادر مامان» صحبت مي کنيم و هميشه سعي دارم که در مورد بيماري که او را از ما گرفت صحبت کنم. حقيقتاً من در حضور ديگران هيچ وقت گريه نمي کنم و اين موضوع را برد به شما گفته است، از گريه کردن بيزارم. من انسان واقع بيني هستم. بر اين باورم که گريه کردن مشکلي را حل نخواهد کرد. اما وقتي که مادرم را از دست دادم گريه کردم و سخت گريه کردم".
4- جولي از مرگ مادرش به شدت الهام گرفت
وقتي که وي روي فيلم «قلب قدرتمند» (A Mighty Heart) به عنوان بازيگر کار مي کرد در واقع واکنش به مرگ مادرش را نشان مي داد. به نظر مي رسد که کنار آمدن با مرگ مادر کار بسيار سختي براي او بوده است. در آن زمان که مدت زمان زيادي از مرگ مادرش نمي گذشت وي در مصاحبه با شبکه ي NBC گفته بود:" مادرم از آن دسته زن هايي بود که هفته ها براي برگزار کردن درست يک مراسم جشن تولد برنامه ريزي مي کرد و چهار پيش نويس نيز براي کارت جشن تولد مي نوشت که در ان ها احساسات خود را بيان کند و اين بدان معنا بود که او براي مادر بودن به دنيا آمده بود. او بسيار مهربان بود و با مرگش نيز به من درس داد، درس قوي بودن. اين بزرگ ترين درس بود".
3- او رابطه ي خوبي با پدرش نداشت
اگر چه جولي و پدرش، جان وويت در انظار عمومي رابطه ي خوب و شادي را به نمايش مي گذاشتند اما در واقعيت جولي رابطه ي خوبي با پدر خود نداشت. دلايل زيادي براي رابطه ي نامهربانانه جولي با پدرش وجود داشت. مهم ترين دليل او عدم وفاداري به مادرش در زمان ازدواج بود. البته اين رفتار از جانب جولي که خود باعث به هم خوردن چندين ازدواج شده بود بسيارجالب است.. با اين وجود پدرش در رسانه ها بارها گفته است که دخترش از مشکلات روحي رنج مي برد و جولي نيز به اين سخنان پدرش عکس العمل نشان داده است:"فکر مي کنم که کمتر از يک سال سن داشتم که جدايي اتفاق افتاد و مادرم روابط نامشروع پدرم را کشف کرد.
آن ها رابطه ي بسيار خوبي نداشتند و بسيار با هم دعوا مي کردند. بنابراين من نيز در مسير بزرگ شدن همواره بر سر چيزهاي مختلف با او جدل داشتم به ويژه در مورد مادرم. تا اين که شرايط به جايي رسيد و حرف هايي زده شد که اين رابطه برايم ناخوشايند شده بود و واقعاً احساس بدي به من دست مي داد بنابراين از پيش او رفتم و با مادرم تماس گرفتم و گفتم که ديگر با او [وويت] حرف نمي زنم".
2- او زودتر از بيلي باب تورنتون بلوغ پيدا کرد
بدون شک سرکش بودن اين دختر باعث جذب شدن بيلي باب تورنتون به او شده بود. وي به محض اين که جولي را ديد خواست از نامزد سابقش لارا درن جدا شود. وقتي اين دو با هم ازدواج کردند واقعاً غيرقابل کنترل شده بودند. سپس در سال 2000 جولي به کامبوج سفر کرد و در آن جا در نهايت پسرش مدوکس را به فرزندي پذيرفت. کامبوج جولي را به يک مدافع حقوق بشر تبديل کرد و وقتي که او نزد شوهرش بازگشت برقرار کردن ارتباط با بيلي برايش سخت شده بود زيرا او احساسات کاملاً متفاوتي نسبت به تغييرات عقيدتي جولي داشت. جولي در اين باره گفته است:" او شروع به تمرکز کردن بر روي چيزهاي خاص کرد، موسيقي و فيلم هاي متفاوت. من تمرکزم را روي سفر گذاشتم و واقعاً اين کار را دوست داشتم.
کامبوج را به خوبي مي شناختم و واقعاً مي خواستم بچه اي را به فرزندي قبول کنم. من و بيلي به يکباره به انسان هاي متفاوتي تبديل شديم واين موضوع قبل از آمدن مدوکس به خانه اتفاق افتاده بود. و زماني که مدوکس به خانه ما آمد ما داشتيم از هم جدا مي شديم".
1-حضور در فيلم «بچه اشتباهي» او را به شدت به هم ريخت
جولي در سال 2008 در فيلم «بچه اشتباهي» (Changeling) حضور يافت که داستاني را در دهه ي 20 در مورد يک مادر تنها که بچه اش کم مي شود را روايت مي کند. نيروهاي پليس به جاي اين که به او کمک کنند بچه اش را پيدا کند مانند يک زن ديوانه با او رفتار مي کردند و بدين ترتيب سعي مي کردند بچه اي سر راهي را به او غالب کنند و به او القا کنند که بچه ي خود اوست.
اين داستان آن چنان براي جولي آزار دهنده بود که بر روي رابطه ي او با بچه هايش تاثير گذاشت. وي در اين باره گفته است:" به عنوان يک مادر اين موضوع بسيار وحشتناک بود. بچه هايم را تا جايي که امکان داشت در هنگام ناهار در کنار خودم داشتم و بعد از يک روز کار سريع به سمت خانه مي رفتم. فقط مي خواستم که خودم را به حماقت بزنم. چنان احساساتي بودم که ديدم رفتارم با کودکانم بسيار بسيار احمقانه شده است. از اين که مي دانستم فرزندانم کجا هستند و حالشان خوب است بسيار خوشحال بودم".
