سوار ترن هوایی شده بودم بعد یه زنه افتاده بود کنارم ...
حالا داشته باشین از ترس هول کرده بود ٬ چی میگفت!
- یا حسین مجید
- یا قرآن مظلوم
- یا امام ابوالفضل
- یا پونزده معصوم
ینی به زور خودمو کنترل کرده بودم از خنده پرت نشم پایین !
نمایش نسخه قابل چاپ
سوار ترن هوایی شده بودم بعد یه زنه افتاده بود کنارم ...
حالا داشته باشین از ترس هول کرده بود ٬ چی میگفت!
- یا حسین مجید
- یا قرآن مظلوم
- یا امام ابوالفضل
- یا پونزده معصوم
ینی به زور خودمو کنترل کرده بودم از خنده پرت نشم پایین !
ﯾﮑﯽ ﻫﺴﺖ ، ﺗﻮﻗﻠﺒــــــــــــــﻢ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﯾﮑﯽ ﺍﻡ ﻫﺴﺖ ﺗﻮﻓﮑﺮﻡ ...
یکی ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻡ ﻫﺴﺖ ﺗﻮ ﻣﺤﻠﻤﻮﻧﻪ !
ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮﻡ ﺗﻮﻓﺎﻣﯿﻠﻦ ...
ﺍﺻﻦ ﻳﻪ ﻭﺿﻌﻲ ﺷﺪﻩ ...
دانشگاه که دیگه , اووووف
عرفان (خواننده ی رپ) میخوام از موسیقی خداحافظی کنم
نظرم مردم غیور و همیشه در صحنه
.
.
.
.
.
.
.
به ک-ی-ر-م !!!
به ت-خ-م-م !!!
مگه کی هستی حالا ...
رپ دیگه چیه ؟
چندتا آهنگ خوندی ؟
ک-س-ک-ش مادر ج-ن-د-ه
نه تورو خدا نرو دلم طاقت این همه غصه رو نداره اول پاشایی حالا هم تو
حالا کجا قراره بدی ؟
ﻫﯿﭻ ﻟﺬﺗﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ... ...............ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﮕﺮﺩﯼ ﺁﺭﻩ؟؟ﺻﺐ ﮐﻦ ﺍﻻﻥﺑﻬﺖ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﻡ |: ﻋﻤﻮ ﻣﮑﺎﺭﻣﻤﻤﻤﻢ ﻋﻤﻮ ﻣﮑﺎﺭﻣﻤﻤﻤﻤ اﯾﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﻲﺧﺒﺮﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﯾﻪ ﭼﯽ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﻥ !
کلید هایم...... (sm74) ... به اعماق حفره دستشویی سقوط بنمودن....(sm11)... کلید خونه..... و کلید خیلی جاهای مهمی دیگر (sm60)/ آخه شما بفرمائید بد شانسی چقدر آخه ... از در و دیورا داره می باره (sm54)(sm1)
اینکه خودن نیفتادی جای شکر داره (sm10)نقل قول:
نوشته اصلی توسط ehsansalehi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دخدره پست گذاشته....
دستم بوی گل میداد. همه مرا به چیدن گل محکوم کردند ولی هیچکس فکر نکرد شاید گلی کاشته باشم...!!!
بعد پسره زیرش کامنت زده : دهنم بوی ک/س میداد. همه مرا به ک/س لیسی محکوم کردند
ولی هیچکس فکر نکرد شاید ک/س گفته ام تا جمعی را شادمان کنم!
یه ﺭﻭﺯ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻧﺎﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ :
ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﻣﻨﻮ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ، ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺭﻭ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻠﻮﺍﻧﺎﻧﺶ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺟﻨﮕﯿﺪ ﻭ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ
ﺍﺯ ﺍﻭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﻧﺮﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻡ، ﺷﻤﺎ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ ... ﻭ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻫﯿﺪ
ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﺼﺎﻑ ﺑﺎ ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﺷﮑﺴﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ۱۰ ﺗﺎ ﮐﺸﺘﯽ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﻭﺣﺸﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﻭﯾﺪ ﺗﺎ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ
ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ، ﺍﻭﻥ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ﻣﻨﻮ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ
این طور که شانس برای من دستش را گذاشته روی زنگ خونه ، ادامه بده خودمه هم خودم هم می افتم@!! (sm172)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Rmin [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ﻃﺮﻑ ﺭﻭﺗﺨﺘﺨﻮﺍﺏ ﺩﺭﺍﺯﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﮐﺘﺎﺏ ﻣﯿﺨﻮﻧﺪ،ﺩﺳﺘﺸﻮﮐﺮﺩﺗﻮ ﺷﺮﺕ ﺯﻧﺶ . . . . . .
ﺯﻧﺶ ﮔﻔﺖ: ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﺎﺩ ﻋﺰﯾﺰﻡ؟ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﻧﮕﺸﺘﻤﻮﺧﯿﺲ ﮐﻨﻢ ﺑﺰﻧﻢ ﺻﻔﺤﻪ ﺑﻌﺪ