-
به مُناسبتِ ۶۳ سالگیِ فرید زلاند
فرید زُلاند («زولاند» هم نوشته شدهاست) به تاریخ ۹ مردادماه ۱۳۳۴ در شهر کابل به دنیا آمد.
موسیقی را همانند بیشتر اعضای خانواده اش نزد پدرش "جلیل زلاند" (آهنگساز افغان) فرا گرفت.
در سال ۱۳۴۸ خورشیدی او با در دست داشتن بورس تحصیلی از وزارت فرهنگ و هنر به تهران مهاجرت کرد، او در این شهر وارد هنرستان
عالی موسیقی شد. بعد از گذشت یک سال از نوازندگی پیانو به هارمونی آهنگسازی تغییر رشته داد.
"زلاند" شاگرد اساتیدی چون "فریدون فرزانه"، "یوسف زاده"، "مصطفی پورتراب"، "مرتضی حنانه"، "مرحومه خانم خسروی" بوده است. در این
مدت او به موسیقی سازی برای بسیاری از خوانندگان پرآوازه ایرانی پرداخت.
فرید زلاند آهنگسازی را درسال۱۳۵۰ شمسی و در سن بیست سالگی در تهران آغاز میکند و اولین آهنگهای خود را روی ترانهای از "اردلان
سرفراز" و با صدای "ستار" به نامهای «بُهت» و «غزل» میسازد که با استقبال زیادی مواجه میشود.
"زلاند" آشنایی با "اردلان سرفراز" در «کاباره کوچینی» را بعد از سفر به ایران دومین شانس بزرگ زندگی خود میداند.
پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ او نیز همانند بسیاری از هنرمندان ایرانی مجبور به ترک ایران شد.
در اوایل انقلاب "زلاند" ابتدا به لندن و کانادا میرود و در نهایت در آمریکا و شهر لسآنجلس مستقر میشود.
در اواخر ۱۹۸۰ وارد دانشگاه USC لس آنجلس دانشکده موسیقی میشود و به مدت دو سال در رشته موسیقی فیلم به تحصیل میپردازد.
در سال ۱۳۵۸ با "نیکو معنوی" ازدواج کرد. اما این دو علیرغم داشتن پسری به نام "رهی" از هم جدا شدند. نیکی معنوی هم اکنون در لندن
زندگی میکند.
"فرید زلاند" پس از رفتن به لس آنجلس تا به امروز به آهنگسازی ادامه دادهاست.
او بیش از دویست آهنگ در این چند دهه فعالیت هنری خود ساختهاست که به گفتهٔ خودش هفتاد درصد کارهایش موفق بودهاند و سی درصد
مابقی هم مورد پسند مردم قرار گرفتهاند و در زمان خودشان شنیده شدهاند.
بیشتر آهنگهای او بر روی ترانههایی بودهاست که او توانسته کاملاً با آنها ارتباط برقرار کند و بسیار به ندرت و کم اتفاق افتاده که روی آهنگِ
ساختهشده از او کسی ترانهای بگوید. بیشتر آهنگهای او بر روی ترانههای "اردلان سرفراز" با تنظیم "منوچهر چشمآذر" بودهاست.
فضای کلی آهنگهای او را میتوان آمیختهای از موسیقی ایرانی و پاپ و افغان و هندی دانست. با این حال، اغلب آهنگهای او در فضای
موسیقی به اصطلاح تلفیقیِ ایرانی، یعنی ترکیبی از موسیقی سنتی ایرانی و پاپ غربی قرار میگیرند.
او تاکنون برای برخی از خوانندههای ایرانی از جمله "گوگوش"، "هایده"، "داریوش" و "ستار" آهنگهایی کاملاً افغانی نیز ساخته است. بهندرت
مدتزمان برخی از آهنگهای "فرید زلاند" مانند «معلم بد» و «راه من» (هر دو با صدای ابی)، نسبت به مدتزمان سایر آهنگهایش که حدوداً
بین ۴ تا ۶ دقیقهای هستند، طولانیتر است، چرا که او اغلب فضاهایی را در این آهنگها برای هنرنمایی موسیقایی هر چه بیشتر خود
اختصاص دادهاست.
از نظر او آهنگساز باید زمزمهساز احساس و عاطفه و سلیقهٔ خویش باشد، اما جایی که به ورطهٔ تقلید میافتد، قدرت کشف و آفرینش را در
خود سرکوب میکند.
زلاند اگر چه افغان است علاقه فراوانی به کشور ایران دارد. در واقع میتوان گفت کارهای مشهور او بیشتر در موسیقی ایرانی است تا
موسیقی افغانستان. او دوست دارد فقط برای زبان فارسی آهنگسازی کند و به طور کلی خودش را مقید به این مسئله تفکیک موسیقی
ایرانی و افغانی و تاجیک نمیداند و برایش زبان فارسی خیلی مهم است. به گفتهٔ خودش تمام دستگاهها و ردیفهای موسیقی ایرانی را تا
اندازهای که میباید مطالعه کرده است و دربارهٔ آنها میداند.
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
۲۶ شهریورماه، چهل و یکمین سالروزِ درگذشتِ واروژان
او در حالِ ضبطِ موسیقیِ فیلمِ "بر فراز آسمان ها" سکته کرد و شنبه ۲۶ شهریور سال ۲۵۳۶ در بیمارستان جم تهران درگذشت.
یاد و نامَش گرامی
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اولِ مهرماه زادروزِ خسروی آواز ایران، مرغِ سحر خوانِ پارسی، استاد "محمد رضا شجریان" خجسته
تندرستی اَش را هزار باره آرزومندیم.
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دوازدهمِ مهرماه مُصادف است با بیست و هشتمین سالروزِ درگذشت بانو پوران
(۱۳۱۲-۱۳۶۹)
یادش را گرامی می داریم.
-
به مناسبتِ بیست و هشتمین سالروزِ درگذشتِ بانو پوران
پوران با نام اصلی «فرحدخت عباسی طاقانی» متولد ۱۵ بهمن ۱۳۱۲، در دههٔ ۳۰ یکی از مشهورترین خوانندگان ایران بود و این شهرت خود را تا اواسط دههٔ ۵۰ همچنان حفظ کرد. با نام «بانوی ناشناس» و سپس «بانو شاپوری» (نام خانوادگی همسر اولش) و بعد از آن با نام مستعار «پوران» پا در وادی هنر گذاشت.
او خواهرزادهٔ بانو روحبخش، دیگر خواننده ایرانی آن دوران است که بهوسیله او جذب آوازخوانی شد. پوران پس از اینکه تحصیلات متوسطه را در دبیرستان اسدی تهران به اتمام رساند، وارد هنرستان عالی موسیقی شد و از شاگردان عباس شاپوری (آهنگساز) گردید و در سال ۱۳۳۰ کار خوانندگی را با نام بانوی ناشناس آغاز کرد و در سال ۱۳۳۱ وارد رادیو ایران شد. او با نام بانوی ناشناس در صفحهٔ گرامافون میخواند که پس از آشنایی و ازدواج با همسر اول خود نام خانوادگی او را به عنوان نام مستعار خود برگزید.
پوران پس از ازدواجش با عباس شاپوری که ترانهساز بسیاری از آفرینشهای او بود، با نام بانو شاپوری شناخته شد و به فعالیت هنری خود ادامه داد. اما پس از جدایی از او نام هنری پوران را برای خود برگزید. عباس شاپوری مدت هفت سال (از ۱۶ بهمن ۱۳۳۰ تا ۷ آبان ۱۳۳۷) پوران را تحت آموزش مستقیم خود قرار داد و حدود صد آهنگ برای وی ساخت و اجراء کرد.
بعد از جدایی عباس شاپوری (ویولننواز و آهنگساز) به همسری حبیب روشنزاده (مفسر ورزشی تلویزیون) درآمد که این ازدواج دوم نیز منجر به طلاق شد. یک فرزند به نام شهریار شاپوری و دو فرزند به نامهای امید و آرزو روشنزاده از وی باقی ماندهاست.
پوران پس از مدتی توانست وارد برنامه گل ها شود، و فعالیتهای او بیشتر ترانهخوانی بود. او در سال ۱۳۳۹ وارد کار سینما شد و در چندین فیلم بازی کرد.
پوران در دهه ۱۳۳۰ یکی از نامیترین آوازخوانان ایران بود و برای یک دهه کامل و شاید هم بیشتر، یکی از بیرقیبترین آوازخوانان ایران به شیوه خود بود و توانست شهرت خود را تا اواسط دهه ۵۰ همچنان حفظ کند. او سابقه خوانندگی در برنامه گل ها (برنامههای شماره ۳۲۶ و ۳۵۰ هردو در دستگاه ماهور و برنامه شماره ۴۴۴ در دستگاه همایون و برنامه شماره ۵۲۲ در آواز ابوعطا) را نیز در کارنامه خود دارد. او با برخی از خوانندهها از جمله ویگن، عارف، منوچهر سخایی و حسین خواجهامیری ترانههای دوصدایی اجراء کردهاست.
او پس از انقلاب ، همچون بسیاری از آوازخوانان از ایران خارج شد و به آمریکا مهاجرت کرد.
همچنین بانو پوران خواهر همسر انوشیروان روحانی، موسیقیدان و آهنگساز برجسته و سرشناس ایرانی و خاله رضا روحانی از موسیقیدانان و آهنگسازان تحصیلکرده و جوان ایرانی است.
پوران در اوایل سالهای دهه ۶۰ به بیماری سرطان مبتلا شد. سرانجام هنگامی که بیماری به اوج خود رسیده بود، در سال ۱۳۶۹ برای دیدن نوهاش به ایران آمد که نهایتاً در تهران درگذشت و در امامزاده طاهر (کرج) به خاک سپرده شد.
روحش شاد
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
۱۳ مهرماه؛ هفدهمین سالروزِ درگذشتِ فریدون فروغی
او ۱۷ سال پیش و در روز جمعه سیزدهم مهرماه ۱۳۸۰ به سن ۵۱ سالگی درگذشت.
یادش را گرامی می داریم.
-
بیوگرافی فریدون فروغی (قبل از انقلاب)
فریدون فروغی در سال ۱۳۲۹ در محلهٔ سلسبیل تهران متولد شد. پدرش فتحالله کارمند ادارهٔ دخانیات بود و در تنهایی خود به سرودن شعر و
نواختن تار میپرداخت. خانوادهٔ او از ملاکان بزرگ نراق بودند. او تنها پسر خانواده بود و سه خواهر به نامهای پروانه، عفت و فروغ داشت.
در سال ۱۳۳۵ و در ششسالگی، تحصیل را آغاز کرد و عاقبت در سال ۱۳۴۷ مدرک دیپلم علوم طبیعی را گرفت و پس از آن دیگر تحصیل را رها
کرد.
وی موسیقی را بدون داشتن استاد و با توجه به علاقهای که به موسیقی راک و بهخصوص آثار ری چارلز داشت، با تمرین میآموخت.
درسن ۱۶سالگی، با همراهی گروهی نوازنده موسیقی را به صورت جدی شروع میکند و در مکانهای مختلف به اجرای ترانهها و آهنگهای
غربی معروف آن روزگار و به خصوص موسیقی بلوز میپردازد و تا سن ۱۸سالگی فعالیت خود را به همین صورت ادامه میدهد. در اواخر دههٔ
چهل، او به خوانندهٔ بلندآوازهٔ کلوپهای شبانه تهران قدیم و ستارهٔ صحنهٔ کافههای معروفی چون مارکیز و کاکوله بدل شد.
درسال ۱۳۵۰، خسرو هریتاش، کارگردان فیلم آدمک در تلاش برای پیدا کردن خوانندهای تازهنفس بود که فریدون فروغی به او معرفی میگردد
و با یکبار زمزمه کردن ترانهها، خسرو هریتاش متوجه میشود که شخصی را که به دنبالش بوده یافتهاست. در نتیجه، دو ترانه به نامهای
«آدمک» و «پروانهٔ من» را با موسیقی تورج شعبانخانی و اشعار لعبت والا، برای فیلم هریتاش اجرا میکند. پس از اکران فیلم، صفحههای ۴۵
دور این دو ترانه، درصفحهفروشیهای معروفی چون آل کوردوبس، پاپ،دیسکو، بتهوون و پارس عرضه میگردد. این دو ترانه گل میکند و بر سر
زبانها میافتد و فریدون فروغی به شهرت میرسد. گرچه در آن زمان به او خرده میگرفتند که صدای فرهاد را تقلید میکند، اما همین باعث
شد تا دیگر زیر سایهٔ نام خوانندهٔ محبوبش ری چارلز قرار نگیرد.
بعد از گذشت مدتی، فرشید رمزی - کارگردان نمایش تلویزیونی شش و هشت - با فریدون فروغی قرارداد میبندد و فروغی در سال ۱۳۵۱ بعد
از پنجسال مشابهخوانی آثار ری چارلز را کنار میگذارد. این همکاری باعث تولد آثاری چون «زندون دل» و «غم تنهایی» با اشعاری از آرش
سزاوار و آهنگسازی ویلیام خنو میگردد که اولی، فروغی را تبدیل به هنرمندی صاحب سبک میکند.
"فتنهٔ چکمه پوش" ساختهٔ همایون بهادران دومین فیلم سینمایی بود که فروغی در سال ۱۳۵۱ برای تیتراژ آن ترانهای را به همین نام اجرا کرد.
در همین سال توسط یکی از دوستانش با گلی فتورهچی آشنا میشود و با او ازدواج میکند.
در سال ۱۳۵۲، "تنگنا" ساختهٔ امیر نادری با ملودیهای شورانگیز و تکاندهندهٔ منفردزاده، صدای فروغی را بر تیتراژ داشت. در همان سال
چندین ترانه را اجرا میکند که شاخصترین آنها «نماز» (یا «نیاز»)است، با شعری ازشهیار قنبری و موسیقی منفردزاده؛ ترانهای که منجر به
بازخواست هر سه نفر میگردد.
او ترانهٔ «هوای تازه» را در همین سال در برنامهٔ تلویزیونی رنگارنگ اجرا میکند و همچنین در همین سال است که به درخواست فرزان دلجو
ترانهای را برای فیلم یاران (با بازی و کارگردانی دلجو) اجرا میکند.
درسال ۱۳۵۳، فروغی به علت عدم تفاهم با همسرش از وی جدا میشود. در همین سال ترانهٔ «همیشه غایب» را با شعری از شهیار قنبری،
موسیقی ویلیام خنو و تنظیم واروژان اجرا میکند (این ترانه، پیشتر با شعری از ویلیام خنو و با نام «ماهی خسته» اجرا شده بود).
او که رفتهرفته به هنرمند باتجربهای تبدیل میشد، اقدام به جمعآوری آثار خود مینماید و اولین آلبوم خود را با نام "زندون دل" به بازار عرضه
میکند. دومین آلبومش را با نام "یاران" در سال ۱۳۵۴ به بازار عرضه میکند و در همین سال به علت اجرای ترانهٔ «سال قحطی» به مدت دو
سال از فعالیت منع میشود.
درسال ۱۳۵۶، پس از اعلام فضای باز سیاسی، فروغی بعد از دو سال ممنوعیت کاری سومین آلبوم خود را با نام سال قحطی به بازار عرضه
میکند. در بهمن ماه همین سال، پدرش در اثر بیماری ذاتالریه از دنیا میرود.
درسال ۱۳۵۷، با وخیم شدن اوضاع سیاسی ایران، فروغی اعتراض خود را به اوضاع کشور با انتشار آلبوم "بتشکن" اعلام میدارد و در همین
سال ترانهای به نام «روسپی» را اجرا میکند که هرگز مجوز پخش نمیگیرد.
-
بیوگرافی فریدون فروغی (بعد از انقلاب)
درسال ۱۳۵۸، بعد از انقلاب، فروغی در ایران میماند و کنسرت اجرا میکند که ترانههای این کنسرت را در آلبوم فریدون فروغی در آغازی نو
جای میدهد و دلیل نامگذاری آلبوم به این نام، وجود ترانههای ریتمیکی مانند «حقه» («مشتی ماشاالله») و «شیاد» است که در کارنامهٔ
فروغی مانند آنها وجود نداشت.
بعد از انتشار این کاست، درسال ۱۳۵۹، فروغی ترانهٔ "یار دبستانی" را برای فیلم "از فریاد تا ترور" به کارگردانی منصور تهرانی اجرا میکند که
در تیتراژ فیلم استفاده میشود. در حالی که هنوز هیچ منع رسمیای برای فعالیت فروغی اعلام نشده بود، به تهرانی خبر میدهند که باید
صدای فروغی را از تیتراژ فیلمش حذف کند. در نتیجه جمشید جم خواندن این ترانه را به عهده میگیرد. در همین زمان است که زمزمههایی در
مورد ممنوعیت فعالیت فروغی شنیده میشود. او در همین سال ترانهٔ «کوچهٔ شهر دلم» را میخواند.
فروغی در سال ۱۳۶۰ چند ترانهٔ خود را همراه با چند ترانه از کوروش یغمایی در آلبومی با عنوان "سُل" جای میدهد و طی سالهای ۶۰ و ۶۱
آهنگ چهار قسمتی «چرا نه؟» را میسازد و اجرا میکند. در همین سال هاست که فعالیت نمودن او ممنوع میشود. در سال ۱۳۶۵ سفر به
دوبی، فروغی را تا پای پیوستن به هنرمندان دور از وطن پیش برد، اما پیشنهادهای تهیهکنندگان آن سوی آب او را به رفتن راضی نکرد.
این خواننده محبوب، در دهه ۶۰ دو بار به زندان افتاد؛ یک بار قزل حصار و دفعه بعد در کچویی. یکی از همبندان او تعریف میکند: روزی فریدون
از پلههای بند افتاد و پایش صدمه دید. یکدفعه با آن صدای قوی اش زد زیر آواز و خواند: «دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره… !».
در اسفند سال ۱۳۷۲ با سوسن معادلیان آشنا میشود و در خرداد ۱۳۷۳ با هم ازدواج میکنند. ازدواج، موجب تحولی مثبت در او میشود و
دوباره فعالیتش را از سر میگیرد؛ شعر میگوید، آهنگ میسازد و شروع به تدریس مینماید.
در اسفندماه سال ۱۳۷۷ موفق به برگزاری کنسرتی در تالار حافظ دانشگاه کیش میشود. پس از ۴ روز برگزاری کنسرت در کیش، به تهران
میآید. علیرغم درخواستهایی که از شهرستانهای دیگر برای برگزاری کنسرت ارسال میشود، با برگزاری آن در شهرستانهای دیگر
موافقت نمیشود و فروغی در تابستان ۷۸ و پائیز ۷۹ دوباره به کیش بازمیگردد و به اجرای برنامه در هتل آنای کیش میپردازد.
در فروردین سال ۱۳۷۹ به پیشنهاد حمیدرضا آشتیانی پور (کارگردان) و به امید اخذ مجوز، «میتراود مهتاب» را با شعری از نیما یوشیج برای
فیلم "دختری به نام تندر" میخواند اما شرایط تغییری نمیکند. گرچه ترانهٔ فروغی در انتهای فیلم در جشنوارهٔ فیلم فجر پخش میشود. پیش
از این هم کیومرث پوراحمد نمیتواند مجوز حضور او را بهعنوان بازیگر برای پروژه فیلم گل یخ(که داستان آن دربارهٔ زندگی یک خوانندهٔ محکوم به
سکوت بود) بگیرد.
سرانجام وی در روز جمعه، سیزدهم مهر ماه ۱۳۸۰ در منزلش درتهرانپارس به دلیل سکته قلبی در سن ۵۰ سالگی درگذشت.
او را در روستای قورقورک بوئین زهرا قزوین در کنار برکهای کوچک، در سایهٔ کوهی بزرگ و در آرامشی که سالها انتظارش را میکشید به خاک
سپردند.
یاد و نامش جاوید
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
۲۱ مهرماه مصادف است با هشتمین سالروزِ درگذشت بانو مرضیه
یاد و نامَش را گرامی می داریم
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
22 مهرماه زادروزِ شهبانو "فرح دیبا" گرامی باد!
بانویی که نامَش را باید یاد کرد .
خدماتش به فرهنگ و هنر این سرزمین مثال زدنی و فراموش ناشدنی ست.