ازین حرفها ناراحت نشین
من که با کسی دشمنی ندارم
سنی هم نیستم که ، شیعه ام مثلا
تعقل کنید (sm120)
نمایش نسخه قابل چاپ
ازین حرفها ناراحت نشین
من که با کسی دشمنی ندارم
سنی هم نیستم که ، شیعه ام مثلا
تعقل کنید (sm120)
عوضش،مشهدیا خوب سر میبرن سر امام رضانقل قول:
نوشته اصلی توسط Sajjad [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بدبختی هنری هم نداریم گرین کارتی بهمون صادر شه یا لااقل پناهنده بشیم (sm70)دوروزه دیپورتمون میکنن (sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط 3fide [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ما دو سه بار اینجا از این بحثا کردیم نمود عینی این که سجاد میگه رُ دیدم!
یکی دونفر که دیگه ازم نقل نمیگیرن انگار قاتلم!!!
بقیه هم محدود کردن در حد سلام خوبین!
اونایی هم که به رو خودشون نمیارن تو دلشون یا بهم فحش میدن یا در بهترین حالت دعا میکنن از گمراهی درام
(sm120)
«بیخوابی»
در این ساعتِ شب
تو باید خفته باشی
در پیراهنِ صورتیِ خوابت
و حتم دارم پادشاهِ هفتم
در همین لحظه از تو خواستگاری میکند.
همیشه از شاهها بدم میآمده!
نه به خاطرِ زبانِ چاپلوسِ فارسی
که کاسهلیسانه
هر کارِ بزرگی را
شاه لقب داده است:
مثلِ شاهکار و شاهراه و شاهکلید
و نه به خاطرِ تاریخی
که زیر چکمهی شاهان بنا شده...
از شاهها شکایت داشتهام
چرا که هفتایشان هر شب به خوابت میآیند
و تو شاعری عاشق را
که به جرمِ ننوشتن مدیحه در سیاهچال قصرهاشان زندانیست
از خاطر میبری...
در این ساعتِ شب
تو باید خفته باشی
با لبخندی که ارثیهی عروسک کودکیِ توست بر لبهایت
و نسیمی که از دریچهی کولر میوزد
چند تارِ مو را بر پیشانیات
به رقص درآورده است...
تو خفتهای بدون شک
که من خیره ماندهام
به دودِ سبز سیگاری
که یک سیگار نیست
دغدغههای مردی سی و چند ساله است
که میپندارد زندهگی هم
مانند دیوارهای دبیرستان اوست
که هر روز
جسارتِ کفشهای کتانیاش را
بر شانههاشان احساس میکردند...
تو در خانه و خیابانی دور خفتهای
و من بر جنازهی خوابم ایستادهام
با رواننویسی خونین
و بر کاغذ جز چند عبارتِ خطخورد
چیزی نیست... //
یغما (sm50)
ما هم که ام الفتنه(sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Herzeleid [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دختره تو فیس پی ام داده میگه تو خیلی آدم عجیبی هستی میترسم ازت (sm2)
اعتقاد به این چیزا یه امر قلبی نه عقلی (sm70)
الان پدر مادرت اسم تو رو گذاشتن سجاد اسم ادمین رو گذاشتن امیر (sm70)دلیلشون چی بوده ؟یکی از مهمترین دلایلش این بوده که خو و اخلاقشون تو شما اثر بزاره ...
خوب این یه امر عقلی نیست و یه اعتقاده (sm70)
البته این یکیُ پر بیراه نگفتن (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط 3fide [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
حالا خانواده ی ما روشن فکر بودن اسممونو گذاشتن میلاد (sm2)