وقتی میشه اصل چیزی رو خورد، چرا باید شربتش رو بخوریم؟؟؟؟
.
.
.
.
.
(انجمن مخالفان شربت سینه)
نمایش نسخه قابل چاپ
وقتی میشه اصل چیزی رو خورد، چرا باید شربتش رو بخوریم؟؟؟؟
.
.
.
.
.
(انجمن مخالفان شربت سینه)
سلام جیگرم!
با جیگرم بودم!
من عادت دارم به اعضایه بدنم سلام بدم!
شما به کارت برس!
سلام کبدم!
مجتبی نکته اینجاست ، دوز دخترت بتازگی حامله بوده که شیر داره؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط mojtaba00222 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
میبینم که تا دو تا حاج عاقا گفتم مثلشون پول پرست شدی ، آیتیونز آیتیونز میکنی (sm25)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بخشکی ای شانس (sm74)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ولی من به معجزه اعتقاد دارم حالا بگو یه تست بکنن شاید رکورد گینسو جا به جا کردیم (sm128)
الو گینس ... (sm155)
فدااا (sm10)نقل قول:
نوشته اصلی توسط 8813222 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نگفتی ....نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نکته اینجاس که اصن دوز دختر نداریم که شیر بده یا نده!!!!!(sm175)
اصن نداریم اولشو ندید گرفتم (sm30)نقل قول:
نوشته اصلی توسط mojtaba00222 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هر کیم از اینا داره خاچ تو سرش (sm2)
دوستان گرامی:
در هنگام گرفتن عکس از سفت کردن عضله ,
غنچه کردن لب,
نگاه گیرا,
حضور بی مورد شیشه مشروب,
نشون دادن گوشی اپل
زدن عینک آفتابی در فضای بسته خودداری کنید!
باتشکر
ستاد مبارره با عقده ای بازی در عکس
هنر نزد ایرانیان است و بس
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خدایی هنر نزد ایرانیان است و بس
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ﺑﺎ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺗﺎﺯه ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ... ﺍﺳﻤﺶ ساناز ﺑﻮﺩ.
ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﮐﺎﺭﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻩ ...
ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺑﻨﺰ ﺩﺍﺭﻩ ...
ﺩﺍﺩﺍﺷﺸﻢ ﻣﺪﻟﻪ ...
ﺧﻮﻧﺸﻮﻧﻢ ﺑﺎﻻ ﺷﻬﺮﻩ 2000ﻣﺘﺮﻩ ...
2.3 ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺑﻮﺩﻡ . ﮐﻼ 2 ﺑﺎﺭ ﮐﺎﻓﯽ,ﺷﺎﭖ ﺩﯾﺪﻣﺶ ...
ﯾﻪ ﺷﺐ 3 ﺻﺒﺢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ . ﺯﺩ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ ...
ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﻬﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ ... ﺍﻻﻥ ﻋﺬﺍﺏ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻢ ...
ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺐ ﺑﮕﻮ ﺩﺭﻭﻍ ﻫﺎﺗﻮ ...
ﮔﻔﺖ ﺍﺳﻤﻢ ﺳﮑﯿﻨﻪ ﺱ ﻧﻪ ساناز ... |:
ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺳﻢ ﺍﺳﻤﻪ ﺩﯾﮕﻪ ... ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻋﺰﯾﺰﻡ ...
ﮔﻔﺖ ﺍﺟﺎﺭﻩ ﻧﺸﯿﻨﯿﻢ ﺗﻮ ﯾﻪ ﻫﻤﮑﻒ 50ﻣﺘﺮﯼ ... |:
ﮔﻔﺘﻢ ﭘﻮﻝ ﮐﻪ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ... ﺍﯾﻨﻢ ﻓﺪﺍ ﺳﺮﺕ ﮔﻠﻢ ...
ﮔﻔﺖ ﺍﺧﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺳﺎﻗﯽ ﻣﻮﺍﺩﻩ ... |:
ﺩﺍﺩﺍﺷﻤﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻟﻪ ﺩﺯﺩﯼ ﺯﻧﺪﺍﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻡ ﻗﺘﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﺳﺮ ﻣﻮﺍﺩ ﺍﺧﻪ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺑﻮﺩ . ﺍﻻﻧﻢ ﺑﻬﺶ ﺍﺑﺪ ﺧﺮﺩﻩ ... |:
ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻣﻬﻢ ﺧﻮﺩﺗﯽ ﻋﺴﻠﻢ ...
ﮔﻔﺘﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﻮﻧﺪ ?
ﮔﻔﺖ ﯾﮑﯽ ... 2 ﺑﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺳﺮ ﻗﺮﺍﺭ
ﺳﻮﺗﯿــــ/ﻨﻤﻢﺍﺳﻔﻨﺠﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ !!!!!!!
ﮔﻔﺘﻢ: ﺩﯾﻮﺱﻻﺷـــ/ﯿﻪﺑﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﺮﮒ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺁﺩﻣﻪ ﭘﺴﺖ ﻓﻄﺮﺕ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻮ ﺣﯿﻮﻭﻥ ﺷﻐﺎﻝ
ﻭ ﮔﻮﺷﯽ ﺭﻭ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩﻡ ...
ﮐﻤﺮﻡ ﺷﯿﮑﺴﺖ ﺑﺨﺪﺍ
ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺧﺘﺮ 7 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﺑﺮﺍﯼ
ﺧﺮﯾﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 10 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭﺏ
ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺭﺍ ﻣﯿﺰﻧﺪ ﭘﺴﺮﯼ 27 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻪ
ﮐﺎﻣﺮﺍﻥ
ﺩﺭ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﺎ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺷﯽ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﺭ ﺻﺤﺒﺖ
ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻧﮕﺎﺭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎﻡ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺯﯾﺮ ﻏﺬﺍ ﺭﻭ ﮐﻢ
ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﺮﺳﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﮔﺎﺯ
ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ،ﮐﺎﻣﺮﺍﻥ
ﮐﻪ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ
ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺩﺧﺘﺮ 7 ﺳﺎﻟﻪ ( ﻧﮕﺎﺭ ) ﻣﯿﺮﻭﺩ،ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﻣﺮﺍﻥ
ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﮔﺎﺯ
ﺭﻭﺷﻨﻪ ﺯﯾﺮﻩ ﮔﺎﺯ ﺭﻭ ﮐﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻌﺪ ﻧﮕﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ
ﮐﺎﻣﺮﺍﻥ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺷﺮﺑﺖ ﻣﯿﺎﺭﻩ
ﺩﺍﺧﻞ ﺷﺮﺑﺖ ﺩﺍﺭﻭﯼ ﺑﯿﻬﻮﺷﯽ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ،ﮐﺎﻣﺮﺍﻥ ﺑﺎ
ﺧﻮﺭﺩﻧﻪ ﺷﺮﺑﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﯽ
ﻋﻤﯿﻖ ﻓﺮﻭ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﻧﮕﺎﺭ ﺩﺍﺩ
ﻣﯿﺰﻧﻪ:
ﺑﯿﺎﯾﻦ ... ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺳﺮﻩ ﮐﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﻫـــﻤــﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ
ﻣﺘﻦ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪﻩ
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺗﻮﺭﻭﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﻋﻤﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ .. ﺧﺐ ﭼﯿﻪ ﻣﮕﻪ؟؟؟ﭘﺲ ﻣﻦ ﮐﯿﻮ
ﺍﻭﺱ ﮐﻨﻢ ... ﺟﻨﺒﻪ ﻧﺪﺍﺭﺭﺭﺭﺭﺭﯾﺪ ﭼﺮﺍ؟؟؟؟؟؟ﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ
ﻋﻤﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻦ
ﺁﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ۵۰ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﯿﺪﯼ ﺷﺎﻝ ﺳﺮ ﻣﯿﺨﺮﯼ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺧﺪﺍ ﻭﮐﯿﻠﯽ ﺷﺎﻟﻮ ﯾﻪ ﺟﻮﺭ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﮐﻪ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ۱۵ﺗﻮﻣﻨﺶ ﺭﻭ ﺳﺮﺕ ﺑﺎﺷﻪ
ما ، بغض با این جماعت فکاهی . . .
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یارو با هشت تا بچش میره پیش دکتر
میگه من نمیخوام بچه دار بشم
دکتره میگه خوب کانـــ/دوم بذار
میگه اون دوتا رو بچه بزرگترا رو میبینی ،،،،، کانــــ/دوم گذاشتم
دکتره میگه خوب قرص بخور
میگه اون دو تا رو میبینی،،،،،، قرص خوردم
دکتره میگه خوب هم قرص بخور هم کــــ/اندوم بذار
میگه اون دو تا رو میبینی،،،،،،، قرص خوردم هم کــــــــ/اندوم گذاشتم
دکتره میگه خوب پفیوز اصن نکن
میگه اون دوتا آخریا رو میبینی،،،،،،، اصن نکردم!
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اخرین جملات یک سوسک هنگام کشتن شدن توسط یک مرد.
...بکش اره بیا منو بکش،
تو حسودیت میشه، از این که زنت از من میترسه
.
,
,
,
,
,.
.
ولی از تو نمیترسه!...
خبر مهم
حاج سعید و حاج منصور واسه محرم قراره با هم اجرا کنن !
شما نمیفهمین ...برا بسیجیا مث اینه که لیدی گاگا با شکیرا کنسرت مشترک بزاره :))
ﺯﻧﯽ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺣﺎﻝ ﻧﺰﺩ ﺷﯿﺦ ﺍﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺍﺭﺿﺎﯾﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ... ﭼﻪ ﮐﻨﻢ؟
ﺷﯿﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ ...
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
خوب .در بزن لاشی!!!!
یه دختررو تو وایبر مخ زدم ولی عکس نداد،گفت بیا بیرون ببینمت،رفتم سر قرار تا دیدمش دلم بهم خورد از قیافش،واسه اینکه بپرونمش سریع حرف ســــ/کسو کشیدم وسطو گفتم بریم خونمون بکـــــ/نمت
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تعارفم گرفت،الان تو راه خونه ایم،آقاااااا من نمیخوام اینو بکنم،گه خوردم :|:|:|
ینی داغونما له لهم
یه برنامه بود مال آرایش صورت و ناخن بود رفتم تو قسمت نظراتش یه چنتا پسره نظر گذاشته بودن حالا نظراتشوندانیال جوجو:خوب بود ممنوننوید طلا: بدک نبودمجتبی بوس بوس: میتونست بهتر باشه درکل ممنون
ینی کار از ابرو برداشتن گذشته میرن رو ناخوناشون طرح میزننو آرایش میکنن
خــــــدایا آخه این چ وضعیتهههههههههه؟؟؟؟!!!!!!
، اصلا داغونم الان...
تنها خوری کلا خوب نیستنقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
کجایی الان[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
گرفتار شدم دادا ، یه بالش گزاشتم رو سرش ، هی وای من . . .نقل قول:
نوشته اصلی توسط AL222 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
الان دنبال بهونم تا کات کنم ، اصن یه وضی
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺰﺍﯾﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺎ ﭘﺮﺍﯾﺪ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﺍﮔﻪ ﻃﺮﻑ ﺍﺯﺕ ﺧﻮﺷﺶ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺧﻮﺩﺗﻪ ﻧﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺧﻮﺷﺖ ﻧﯿﻮﻣﺪ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﻣﻮﻗﻊ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺍﺯﺵ ﮐﺮﺍﯾﻪ
ﺑﮕﯿﺮﯼ !!!
مردی به همسرش این گونه نوشت:
> عزیزم این ماه حقوقم را نمی توانم برایت بفرستم به جایش 100 بوسه برایت
فرستادم.
عشق تو
همسرش بعد از چند روز اینجوری جواب داد:
عزیزم از اینکه 100 بوس برام فرستادی نهایت تشکر را می کنم.ریز هزینه ها:
> 1.با شیر فروش به 2 بوس به توافق رسیدیم.
> 2.با معلم مدرسه بچه ها با 7 بوس به توافق رسیدیم.
> 3..صاحب خانه هر روز می اید و 2-3 بوس از من می گیرد.
> 4.با **** مارکتی فقط با بوس به توافق نرسیدیم بنابرین من آیتم های دیگری به او
> دادم.
>
> 5.سایر موارد 40 بوس.
> نگران من نباش…هنوز 35 بوس دیگر برایم باقی مانده که امیدوارم بتونم تا آخر این
> ماه با اون سر کنم!
آخرين مرحله ي عشق
.
.
.
.
.
.
.
.
اســم اون عــَنو جلوي من نيار خخخخخخخخخخخخخ
♡گوش کن...
صدای نفس های پاییز رامیشنوی؟؟؟
واین زیباترین فصل خدا میاید...
غم واندوه هایت رابه برگ های درختان آویزان کن...
چندروز دیگر میریزند...♡
ﭘﺎﺋﻴﺰ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ..ﺍﻧﺪکی ﺍﺯ ﻣﻬﺮ ﭘﻴﺪﺍﺳﺖ..ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ، ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﭘﺎﺋﻴﺰ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ
ﻣﻬﺮتان ﺍﻓﺰﻭﻥ، ﭘﺎﺋﻴﺰﺕ ﺧﺠﺴﺘﻪ
دختره داشته رانندگی میکرده میبینه تابلو زده قبل از ورود به تونل چراغها را روشن کنید. میگه یا خدا من از کجا بدونم چراغهای تونل از کجا روشن میشه! داعششششششششش بیا منو بخووووووووووووووووووووررر رررررررر
با دوستم رفته بودیم طبقه بالا یه کافی نت. داشتیم خودمونو تیکه پاره میکردیم تا بفهمیم منابع تحقیقمونو ار کجا پیدا کنیم !
بعد یه دختره از راه رسیده میگه:
چرا جوجولیش نمیکنین؟
بهش گفتیم : چیکارش نمیکنیم؟
میگه : جوجولی !... از جوجولی دات سُم...
یعنی نسل به نسلمون اومد جلو چشممون اما بازم نفهمیدیم.
تا خودش اومد نوشت : Google.com
دوستم خودشو از طبقه بالا پرت کرد پایین
منم هنوز بستریم. حمله عصبی شوخی که نیست !!!
بخون خیلی قشنگه;:
یه روز یه مهندس انگلیسی اومده بود برای سیستم تهویه ای حرم اقا امام رضا(ع) که وقتی داشت داخل صحنا رو بازدید میکرد چشمش خورد به پنجره فولاد اقا. رو کرد به مترجمش چرا انقدر اینجا شلوغ و این دستمالها چیه که مردم به اون میبندن؟؟ گفت ما شیعه های ایران هر مشکلی داریم میایم اینجا و این دستمالا رو میبندیم تا مشکلمون زودتر حل بشه. که دیدن مهندس کرواتشو ازگردنش در اورد و بست به پنجره فولاد اقا. که چند قدمی از کنار پنجره دور نشده بودیم که تلفنش زنگ خورد مترجم میگه دیدم مهندس حالش دگرگون شد نمی تونست حرف بزنه بعدازین که حالش بهتر شد گفتم اتفاقی افتاده دستاش میلرزید گفت خانمم بود ما تو خونه یه دختر فلج داریم زنگ زده میگه کجای بهش گفتم چرا گفت یه شخصی اومده بود جلوی در گفت من رضا هستم همسرتون منو فرستاده اومدم دخترتون ببینم برای چند لحضه اومد اتاق بچه یه نگاهی بهش کرد یه دستی رو سرش کشیدو گفت به اقاتون بگید مشکلش حل شد و رفت بعد ازین که برگشم اتاق بچه دیدم ایستاده رو جفت پاهاش داره راه میره این اقا کی بود فرستادی وقتی رفتم جلوی در رفته بود ..السلام علیک یا امام رضا ..
لولای در زنگ زد،
تو زنگ نزدی!
- محمّد جواد اکبری
اصلن روايت داريم دوست دختره خوب دوست دختريه كه از راه دور بتونه ك*رتو سيخ كنه از نزديك كه سكينه خانوم پيرزنه همسايمونم كه ميتونه
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺍﺯ ﺳﺮﮐﺎﺭ، ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﻧﻮﺷﺖ :
ﻣﻦ ﺧﻮﻧﻪ رو ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ
ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻓﺖ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺘﺨﻮﺍﺏ ﻗﺎﯾﻢ ﺷﺪ
ﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ...... ﺷﻮﻫﺮ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ
ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﺷﺪ ﻭ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪ،،،
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻮﺷﺖ
ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ هنگام ﺯﻧﮓ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺼﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻩ :
ﺳﻼﻡ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻟﺒﺎﺳﺎﻡ ﻭ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻣﯿﺎﻡ، ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﺎﺵ ﻓﺪﺍﺕ ﺷﻢ،،،
ﺧﺪﺍﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﻭﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪﮔﻮﺭﺵ ﻭ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ،
ﺍﻧﺸﺎﻟﻠﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﯾﺨﺘﺶ ﻭﻧﺒﯿﻨﻢﺍﺻﻸ ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﻢ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢﺑﻮﺩ،،،
ﮐﺎﺵ ﻗﺒﻞﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯿﺪﯾﺪﻡ ﺑﺎ ﺗﻮﺁﺷﻨﺎ ﻣﯿﺸﺪﻡ ﺍﻟﻬﯽ ﮐﻪﻗﺮﺑﻮﻥ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻫﺖ ﺑﺮﻡ،
ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﺎﺵ ﻣﻦ ﺗﺎ ﻧﯿﻢﺳﺎﻋﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﯿﺸﺘﻢﻭ
ﺑﻌﺪ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮﻟﺐ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧﺪﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ
ﺯﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖميمرد ﻭ ﭘﺮﭘﺮﻣﯿﺸﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺝﺷﻮﻫﺮﺵ،
ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺖﺧﻮﺍﺏ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭﺭﻓﺖ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﭼﯽ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﻧﻮﺷﺘﻪ
ﺩﯾﺪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ،،؛ﺧﻨﮕﻮﻝ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﮐﻒ ﭘﺎﯼ ﭼﭙﺖ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ،،،
ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻡ ﻧﻮﻥﺑﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ
کیا جرات همچین کاریو دارن؟
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
من که گه میخورم از این کارا کنم(sm77)
آخی... (sm36)نقل قول:
نوشته اصلی توسط mojtaba00222 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﯼ ﻋﻘﺮﺑﯽ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ...
.
.
.
.
.
.
ﻋﻘﺮﺏ ﺍﻭﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ، ﺑﻪ ﺧﯿﺮ ﮔﺬﺷﺖ ...!!!
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خاصیت ـشه لعنتنی (sm25) به شما هدیه میدم (sm19)(sm10)نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]