مانند بی مادری در روز آغاز دبستان!(sm74)
نمایش نسخه قابل چاپ
مانند بی مادری در روز آغاز دبستان!(sm74)
آخونده سوار تاکسی میشه می بینه ضبط روشنه میگه خاموش کن گناه داره زمان پیامبر موسیقی نبوده
راننده تاکسی هم میزنه کنار میگه پیاده شو زمان پیامبر تاکسی هم نبوده، حالا وایسا تا شتر بیاد(sm2)
(sm81)چه حس بدی بودنقل قول:
نوشته اصلی توسط HADIS [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط HADIS [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
آره حس خوبی نبود(sm74)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrA_Chavoshi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm50)تا تو حیاط بود بعد رفت . بغض کرده بودم تو کلاس.معلم کلی دلداریم دادنقل قول:
نوشته اصلی توسط HADIS [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بعد یکی 2 ماه همون معلمو تو صندوق انتقادات مورد عنایت قرار دادم (sm2)جوری که اولیامو خواستن (sm2)اون برگه رو زن داییم دید گفت تو با این سن چطوری اینو نوشتی دمت گرم خوب سوزوندیش (sm2)خودش استاد دانشگاه بود (sm120)
(sm50)
بنده خدا معلمت(sm2)دم زنداییتم گرم(sm59)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrA_Chavoshi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ممر این چیه ..
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ممر پس نوشتنو از ماه دوم اول دبستان شروع کردی!(sm120)
از عنفوان کودکی استعداد داشتن که میگن اینه ها(sm120)