هرشب واسه منه تنها از خون و خاک گِل میساخت (sm50)
نمایش نسخه قابل چاپ
هرشب واسه منه تنها از خون و خاک گِل میساخت (sm50)
معجون دردمندی از سردرد و دردسر بود
با هر مسکن تازه دردم زیاد تر میشد
(sm45)
من دیگه اسمی ندارم تو بهم میگی آنارشیست ... (sm181)
اینقدر سردمه که راست کردم
رسول بیا نردیک ببینمت عزیزم(sm2)
اتاق یخ زده ... (sm88)
هوای تازه تر میخوام عاشق اون بنفشه هام بنفشه های شهرمون
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اول صداتو می کشم
بعد میرسم به خندهات
حقه هاتم رو می کنم
بعد وا می مونم تو نگات
دوتا نگاه خمار و خواب
یکم غرور، یه ذره منگ
نه نمیشه، در نمیاد
یه جاش بدجور می زنه لنگ ... (sm172)
(sm25)(sm39)نقل قول:
نوشته اصلی توسط D.SOL [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بیا در آغوش شیطان اون خیلی خشنه (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط House M.D [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]