در میخونه که بسته
من چطور مستی رو باز بهانه گریه کنم؟
یا چطور خنده کنم؟
دردم از حد که گذشت ای خدا من چه کنم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
در میخونه که بسته
من چطور مستی رو باز بهانه گریه کنم؟
یا چطور خنده کنم؟
دردم از حد که گذشت ای خدا من چه کنم؟
کوچه باغان گذشته خالی از فریاد شبگرد و غزل گشته
باغ سرسبز جوانی ها خزانی شد ... (sm50)
(sm74) اشترم با قطره چکان شهیار قنبری میزنی
مجبوره بخاطر انتقادات فراواننقل قول:
نوشته اصلی توسط mali68 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چونکه مسیری که صفاریان داره میره برای ما خاطره اس
از اجل هم ناز می بیاید کشید
(sm120)
(sm54)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amir [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اشترم تو هم اینقدر از شاهین چیز میز نذار سرمون بر باد میره ها(sm2)
بعضی کارای محسنو نمیفهمم..(sm98)اصن احتیاجی به صفاریان نداره..شایدم میخواد خار کنه بزنه تو چشم حجازی و قیاسی مثلا..سابقه نشون داده از هر کی تعریف کرده رابطشون به نقطه چین رفته(sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Chavosh [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
من از پشت شب های بی خاطره
من از پشت زندان غم آمدم ... (sm81)