منفرد زاده تعریف می کرد اجتماعی سیاسی خوندن خوانند های داخلی رو
گفت طرف با زنش دوران قدیم میرفت قافله ای داشتن تو وسط راه به قافلشون حمله کردن راهزن ها حمله کردن مرده رو به یه درخت بستن و یه دایره هم کشیدن گفتن پاتو از این دایره بزاری بیرون زنتو می کُشیم بعد رفتن به زنش تعرض کردن و گذاشتن رفتن زنه رفت مرده رو از درخت باز کرد گفت گفت پدرشون رو در آوردم زنه گفت چیکار کردی اینا که به من تعرض کردن همه چیزمون هم بردن گفت موقعی که به تو تعرض می کردن من چند بار پامو از این دایره که کشیدن گذاشتم بیرون سریع آوردم داخل
الان هر چی رو کردن اجتماعی هر کاری که ببری حاکم تاییدش کنه نه اجتماعی نه چیزی