[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نمایش نسخه قابل چاپ
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ﮐﺮﯾﻢ ﺑﻨﺰﻣﺎ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻫﻤﺴﺮ ﮐﺮﯾﻢ ﺑﺎﻗﺮﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﯾﺪﻥ ﺑﻨﺰﺷﻮﻥ!
(خداييش هر كي بگه شنيدم با زنجير چرخ ميوفتم دنبالش!)
غصه زياد بخورين … خلاصه هر کاري که ميتونين انجام بدين تا زود پير شين !
.
.
.
.
.
خانه سالمندان هنوز مختلطه
معنی برخی از اسامی عربی :
کلثوم: زن خیکی
خدیجه: سقط جنین شتر
رقیه: بندگی کردن و غلامی نمودنعذرا: زنی که همیشه باکره بماند
جعفر: جوی کوچک
ذبیح: چارپایی که گلویش را ببرند. گلو بریده
عثمان: بچه مار
صغری: حقیر
اصغر نیز از همین خانواده و از ریشه صغرا است، به معنای کوچکتر
عباس: اخمو، عبوس
حال مقایسه کنید با معنی اسمهای ایرانی :
منوچهر : کسي که چهره بهشتي دارد
آرتین: پاک و مقدس
دلارام : مایه آرامش دل
بهرام : پيروز
سهیلا: نورانی ترین ستاره
بهروز : خوشبخت
آتنا: الاهه عشق
پارمیس: دانا، پرمهر
آریا: آزاده و نجیب
پروين :ستارگان درخشان
پوران : یادگار
مهرداد: خورشید عدالت
مرجان : جان من - گلی دریایی
مینو : بهشت
سپهر: آفتاب یا جهان
پریسا : همچون پری
خلق را تقلیدشان بر باد داد
ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
یه دختر با دوست پسرش قرار داشت. باباي دختره به دخترش گفت: دخترم اگه پسره خواست به لاي پات دست بزنه بگو كه اونجا تنوره و دستت ميسوزه! دختره با پسره رفتن بيرون و برگشتن. باباي دختره پرسيد: چي شد؟ دختره گفت: بابا خواست به لاپام دست بزنه، گفتم تنوره، اونهم گفت چه خوب! من يه سوسيس دارم. سوسيس رو گذاشت لاي پام، بعد هم گذاشت تو دهنم تا ببينم كه سوسيس پخته يا نه
ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺎﭘـــ.ﻮﺭﻥﺍﺳﺘﺎﺭﺍ ﺭﺍﺳﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ
.
.
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺩﯾﺪﻣﺸﻮﻥ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﭽﻪ ﻣﺤﻼﻣﻦ...! :|