-
.
.
.
به مُناسبتِ ۸۲ اُمین زادروزِ واروژان
"واروژ هاخباندیان" که با نام هنری "واروژان" شناخته میشود. در ۱۳ آذرماه ۱۳۱۵ در خانوادهای ارمنی در قزوین متولد شد. دو ساله بود که
مادرش را از دست داد. پس از پایان تحصیلات مقدماتی وارد مدرسهٔ عالی موسیقی تهران شد و موسیقی را تحت آموزش استادانی همچون
"روبن گریگوریان" و "لودویک بازل" فراگرفت. پس از این "واروژان" با بورسیهٔ رادیو و تلویزیون ملی ایران برای مدت چهار سال به مدرسهٔ عالی
موسیقی آمریکا رفت. در سال چهارم به ایران بازگشت و از آنجا که در رادیو و تلویزیون به او گفتند که اگر بورسیه را جبران نکند، نمیتواند
فعالیتی داشته باشد مجبور شد برای مدت دو سال به اهواز برود و موسیقی تدریس کند. پس از این دو سال "واروژان" به تهران بازگشت و
برای برنامهٔ «زنگولهها» که به کشف صدا میپرداخت شروع به آهنگسازی کرد. در دههٔ پنجاه ذائقهٔ موسیقی جامعه کمکم به موسیقی پاپ
گرایش پیدا میکرد و "واروژان" در این حوزه به فردی محبوب تبدیل شد. "واروژان" در سال ۱۳۴۷ برای بار اول برای فیلم «جهنم سفید» به
کارگردانی "ساموئل خاچیکیان" موسیقی نوشت. واروژان به ساخت موسیقی فیلم علاقهمند شد و این امر موجب شد که این کار را به صورت
حرفهای ادامه دهد.
ساخت موسیقی فیلم «حسن کچل» ساختهٔ "علی حاتمی" که به عنوان اولین اثر موزیکال سینمای ایران شناخته شده از کارهای واروژان
است. "واروژان" این اثر را به همراه "بابک افشار"، "اسفندیار منفردزاده" و "پرویز اتابکی" خلق کرد. در این فیلم "عهدیه"، "مهتاب"، "سوسن"،
"افشین" و "کورس سرهنگزاده" آواز خواندند.
"واروژان" توانست ترانههای خاطرهسازی خلق کند که در حافظهٔ مردم ماندگار شد. ترانههایی مانند «هفتهٔ خاکستری»، «بوی خوب گندم»،
«پوست شیر»، «پل»، «عاشقانه»، «شام آخر»، «ماهپیشونی» و «گهواره» تعدادی از این ترانههای خاطرهساز است.
"واروژان" در سال ۱۳۵۱ به خاطر ساخت موسیقی فیلم «صبح روز چهارم» موفق به دریافت جایزه سپاس شد. هر چند به دلیل روحیهٔ خاص
هنری خود از شرکت در مراسم دریافت جایزه خودداری کرد. "واروژان" از عکس و فیلم بیزار بود و حتی کمتر حاضر به مصاحبه بود. او در عمر
هنری خود برای ۲۵ فیلم موسیقی ساخت و همچنین برای دو مجموعهٔ تلویزیونی نیز موسیقی ساخت.
آخرین اثر "واروژان" در آهنگسازی، ساخت ترانهای با نام «اجازه» بود که مرگ اجازهٔ ساخت به این هنرمند جوان را نداد.
ملودیهای "واروژان" رنگ و بوی خاص خودش را داشت و او برای هر خواننده بسته به جنس صدایش ملودی خاصی را خلق میکرد.
واروژان درطی زندگی هنری خود از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۸ برای ۲۵ فیلم و دو مجموعهی تلویزیونی و خوانندگانی مثل گوگوش موسیقی ساخت.
وی دارای بیماری قلبی بود و در هنگام ضبط موسیقی فیلم «بر فراز آسمانها»، ساختهٔ "محمدعلی فردین"، سکته کرد و در ساعت پنج و نیم
صبح شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۵۶ پس از ۱۳ روز بستری در بیمارستان جم تهران دار فانی را وداع گفت. او در قبرستان ارامنه تهران (بوراستان) به
خاک سپرده شده است.
"واروژان" فعالیت و تاثیر بسیار زیادی در موسیقی فیلم ایران داشت و آثار شاخصی را در این حرفه از خود به یادگار گذاشت که نقش به سزایی
در موسیقی پاپ و موسیقی فیلم ایران داشت.
زندهیاد "بابک بیات" دربارهی آهنگسازی "واروژان" میگفت: به جرأت میتوانم بگویم که "واروژان" یک عمر در موسیقی ایران جاری است. او
یک عمر زحمت کشید تا در موسیقی ترانهای مملکت ما، لحظههای زیبا خلق کند. بسیاری از تنظیمکنندگان موسیقی ایران که بعد از "واروژان"
شروع به کار کردند، راه "واروژان" را ادامه دادند. او آن قدر بیعقده بود که پیشرفت هر هنرمندی، او را خشنود میکرد. یادم میآید وقتی
موسیقی فیلم «برهنه تا ظهر با سرعت» را به تنهایی میساختم، او مرتب نگران من بود که مبادا نتوانم کار خوبی ارائه دهم. ولی وقتی
موسیقی فیلم را شنید، از جا بلند شد، مرا بوسید و گفت که معلوم است خیلی زحمت کشیدهای! و این بوسه و این جمله برای من جاودانه
شد...»
یادَش همیشه سبز
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
و جاودانگی، رازَش را با تو در میان نهاد...
پانزدهم آذرماه؛ بیست و دومین سالروزِ درگذشتِ علی حاتمی
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
شانزدهم آذرماه؛ سیزدهمین سالروزِ درگذشتِ منوچهر نوذرى
یادَش را گرامی می داریم .
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هفدهمِ آذرماه؛ زادروز داریوش مهرجویی خالقِ "هامون"، "گاو"، "دایره مینا"، "آقای هالو"، "اجاره نشین ها"، "سنتوری"،
"پری"، "لیلا"، "مهمان مامان" و بسیاری از شاهکارهای سینمایی ایران است.
سینمایِ ایران بدون مهرجویی حتما چیزی کم می داشت!
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
۱۹ آذرماه؛ زادروزِ امیر آرام شاعر ،خواننده ، آهنگساز، نوازنده و موزیسین ایرانی
-
به مناسبتِ ۶۷ سالگیِ امیر آرام
یکی از ویژگی های موزیک پیش از انقلاب، به خصوص دهه ۱۳۵۰، تنوع سبک ملودی ها و ریتم ها بود. از موسیقی کوچه بازاری تا به روزترین
سبک های موزیک راک، از تصنیف های دستگاهی تا ترانه های در سبک " فیوژن". که گستره وسیعی از تنوع و تکثر صوتی را برای شنونده
فارسی فراهم آورده بودند.
یکی از سبک ها و صداهای خاص این دهه موسیقی "امیر آرام" بود. او در ایام تحصیل موسیقی در انگلستان با شور و غوغای موزیک راک دهه
۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ آشنا شده بود در بازگشتش به ایران نوع خاصی از موسیقی غربی به نام "سایکدلیک راک" (راک روانگردان !) را به همراه
آورد. استفاده از فضاسازی های اشباع الکترونیک، افکت های صوتی خاص و شیوه نامتعارف ترانه خوانی از مشخصه های اصلی ترانه های او
در این سبک است. مشهورترین و جنجالی ترین ترانه او در این سبک، ترانه "هفت روز هفته" بود. هم چنین استفاده از ملودی های کاملا غربی
بر روی اشعار حافظ و مولانا از دیگر ابداعات او بود که بعدها در ترانه های "رضا یزدانی" و دیگران به تکرار کشیده شد.
پخش ترانه "هفت روز هفته" با آن ملودی و کلام نامتعارفش اعتراض های زیادی را ،میان کسانی که گوش آنها با ملودی های موسیقی سنتی
ایرانی خو گرفته بود، برانگیخت. با این حال در میان جوانان مورد اقبال قرار گرفت و موجب شد تا "آرام" در طول ۳ سال، ۳ آلبوم با صدای خود
منتشر کند. هر چند از سرنوشت آلبوم سوم (افعال) هنوز خبری نیست.
"آرام" برای دیگر آوازه خوانان هم ترانه های متنوع و زیادی ساخت. سبک ملودی های ریتمیک و پر ضرب " آرام" در میان همکارانش هم محبوب
بود؛ " منوچهر سخایی" نخستین خواننده ای بود که ملودی ای از " آرام" را به نام " اونقدر تو رو دوست دارم" اجراء کرد و پس از آن "افشین
مقدم" ، "شاهرخ" ، "گیتی" ، "ابی" ، "بتی" ، "شهره" ، "لیلا فروهر" و ... نیز ملودی هایی از " آرام" را اجرا کردند.
بعد از انقلاب، "امیر آرام" نیز به همراه بسیارانی دیگر در ابتدای دهه ۱۳۶۰ به امریکا رفت و در آنجا به عضویت یکی از گروههای سیاسی در آمد.
در آن سال های نخستین دهه ۱۳۶۰ ترانه "خاک" با مطلع "برخیز شتربانا بربند کجاوه" با صدای او بسیار محبوب شد.
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
۲۳ آذرماه؛ زادروزِ منوچهر چشم آذر را به این هنرمند نازنین و تمام عاشقانِ موسیقی تبریک می گوئیم.
"منوچهر چشم آذر" هم یکی از آن بزرگانی ست که به گردنِ موسیقیِ این دیار حقِ فراوانی دارد.
دوستَش داریم و خواهیم داشت و برای او سلامتی و بهروزی را آرزومندیم.
۷۴ سالگی اَت مُبارک مردِ بزرگوار موسیقی
-
به مناسبتِ ۷۴ سالگیِ منوچهر چشم آذر
"محرم چشم آذر" با نام هنری "منوچهر" ۲۳ آذر ماه سال ۱۳۲۳ در اردبیل به دنیا آمد. او فرزند اسماعیل چشم آذر (از نوازندگان بنام موسیقی
آذربایجان) و برادر بزرگتر "ناصر چشم آذر" آهنگساز و موسیقیدان فقید ایرانی است. وی در ۴ سالگی به همراه خانواده اش به تهران آمد. پدرش
اولین بار ساز ویولن را برایش خرید اما بعد از دو یا سه سال کار با ویولن تمایلی به ادامه کار با این ساز نشان نداد، سپس پدرش ساز آکاردئون
را برایش تهیه کرد که این بار او به این ساز علاقهمند شد. وی برای تحصیل در زمینه موسیقی وارد هنرستان موسیقی شد.
آنچه نام "منوچهر چشم آذر" را برجسته و مشهور کرده است، پرکاری و فعالیتهای فراوان وی در زمینه تنظیم آهنگ در دوران قبل و بعد از
انقلاب ایران میباشد. بهطوریکه در تمام سالهای فعالیت هنریش تاکنون بیش از دوهزار اثر در زمینه تنظیم آهنگ از خود به جای
گذاشته است. اولین کار "منوچهر چشم آذر" آهنگ "خورشید خانم" با صدای "رامش" است که ملودی و تنظیم آن از اوست.
تنظیمهای او به سبک خاص خود او هستند. اگر فقط به برخی آلبومهای "ابی" نگاهی بیندازیم ترانههایی همچون کوه یخ، برج، پاییز، رحم کن،
سفر، جعبه جواهر، نگو با من، گریز، خانم گل، هزار و یک شب، همدم، کلبه من، دو راهی و شکار به چشم میخورند که توسط او تنظیم
شدهاند.
از میان آهنگسازان، بیشترین آهنگهای "فرید زولاند" توسط "منوچهر چشم آذر" تنظیم شدهاست که اکثر آنها از جمله نون و پنیر و سبزی با
صدای "داریوش" و ابی جزو آهنگهای ماندگار در موسیقی پاپ ایران بهشمار میروند. از جمله ترانههای تنظیم شده توسط او میتوان به بهار
بهار با آهنگسازی "محمد حیدری" با صدای "هایده" اشاره کرد.
وی بعد از انقلاب در آمریکا بیوقفه به کار خود ادامه داد. بنا به درخواست تعداد زیادی از خوانندگان مقیم لس آنجلس، به مدت چندین سال بر
خلاف میل شخصی خود بیشتر درگیر ساخت و تنظیم آهنگهای شاد (شش و هشت) شد. آهنگ تولد با صدای "اندی" و آهنگ تو عزیز دلمی
با صدای "منصور" از جمله کارهای شاد او در این دوره بهشمار میروند. البته فعالیتهایش را محدود به کارهای شاد نکرد. آلبوم جان جوانی با
صدای "ابی" از جمله تنظیمهای موفق او در این دوره است. همچنین "گوگوش" پس از مهاجرت به آمریکا اولین آهنگ خود به نام 'کیو کیو بنگ
بنگ' را توسط "منوچهر چشم آذر" تنظیم کرد که با استقبال فراوانی مواجه شد.
"منوچهر چشم آذر" را بیشتر به عنوان تنظیم آهنگهایش میشناسند. او تعداد کمی آهنگ در کارنامه هنری خود به عنوان آهنگساز دارد که
اکثر قریب به اتفاق آنها از جمله کارهای ماندگار و مشهور بهشمار میروند. "منوچهر چشم آذر" در طی بیش از پنجاه سال فعالیت خود، زیاد
اهل مصاحبه و جلوی دوربین آمدن نبوده است از همین روی، بسیاری با چهره او آشنا نیستند و تنها نام او را آن هم به علت کارهای پر شمار و
محبوبش میشناسند.
ضمن اینکه "منوچهر چشم آذر" نسبت به رپ فارسی دیدگاه انتقادی شدیدی دارد و آن را دلقک مآب مینامد و رپ را به عنوان نوعی از
موسیقی قبول ندارد. همچنین نسبت به فعالیتهای بسیاری از جوانان داخلی که اسم خود را تنظیمکننده گذاشتهاند انتقاد میکند و کارهای
بسیاری از آنان را بسیار ضعیف میداند و آنها را برنامه ساز صدا میداند تا یک تنظیمکننده و از کپی کاریها و نبود ساختار مناسب برای
آهنگها و نبود خلاقیت انتقاد میکند. همچنین او به جوانانی که قصد ورود به حیطهٔ آهنگسازی و تنظیم دارند، توصیه میکند که به جای
فعالیت خودسرانه، درس این عرصه را بخوانند و علم خود را پرورش دهند تا این هنر کمتر در معرض ابتذال قرار گیرد.
او دو فرزنددارد. یک پسر و یک دختر که پسرش در ایران و دخترش در خارج از ایران به دنیا آمدهاند.
-
1 فایل پیوست
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ناصر رستگارنژاد ،ترانه سرا و آهنگساز، که نامش با ترانههای "شانه"، "مهتاب" و "رقیب" پیوند خورده در آمریکا درگذشت.
او از پُر کارترین ترانه سراهای دوران پیش از انقلاب بود. او همراه با "سیروس آرینپور"، "تورج نگهبان" و "پرویز وکیلی"
از بنیانگذاران مفاهیم جدید در ترانهسرایی آن روزگاران بودند. راهی که بعدها "شهیار" و "ایرج" و "اردلان" آن را دنبال کردند.
-
.
.
.
به مناسبتِ درگذشت ناصر رستگارنژاد
"ناصر رستگارنژاد" در سوم اردیبهشت سال ۱۳۱۸ در شهر رشت متولد شد. او فراگیری موسیقی را از سالهای کودکی آغاز میکند. از ۱۴
سالگی نزد "کریم سرخوش" و پس از او نزد پسرش "ابراهیم سرخوش" آموزش موسیقی را پی می گیرد.
در ۱۷ سالگی اولین ترانه خود را برای "احمد ابراهیمی" از خوانندگان آن زمان رادیو میسازد. پس از آن با تشویق استادش آهنگ شبهای
میگون را برای خانم "لیلی قوانلو" با نام هنری "غزال" ساخت. سپس به ساخت ترانههای بیشتری در رادیو نیرو هوایی و رادیو ایران ادامه داد و
عضو شورای نویسندگان رادیو ایران شد. او طی مدت کوتاه فعالیت هنری خود در حدود ۳۸۰ ترانه تصنیف کرد که توسط بسیاری از خوانندگان
مشهور آن دوران مانند: "ویگن"، "پوران"، "دلکش"، "الهه"، "جبلی"، "عباس مهرپویا"، "شمس" و ... اجراء شد.
"رستگارنژاد" دوست صمیمی مرحوم "پوران" و همسر اول او "عباس شاپوری"، آهنگ ساز و سازنده چند ترانه مشهور مانند نیلوفر بود و به
واسطه همین دوستی چندین ترانه مشهور "پوران" از ساختههای او است.
ترانههایی مانند: خزر، طلیعه، افسونگر، شانه و شب بود، بیابان بود و ... ترانهٔ مهتاب، رقیب، شانه، به خاط تو، گلی به جمالت و ... با صدای
"ویگن" نیز از کارهای "رستگارنژاد" است.
در اوایل دهه ۶۰ میلادی فستیوال موسیقی ملل در ایران و در تالار رودکی برگزار شد. از جمله مدعوین، پروفسور "هنری کاول" رئیس بخش
موسیقی دانشگاه کلمبیا بود. "ناصر رستگارنژاد" به خاطر آشنایی با زبان انگلیسی عهدهدار میزبانی او میشود. "هنری کاول" شیفته کارهای
"رستگارنژاد" و اطلاعات او در زمینه موسیقی میشود. از او درخواست میکند تا برای تدریس و سخنرانی به آمریکا بیاید. مدتی بعد وی به
علت درگیری با یکی از مقامات آن روزگار جلای وطن میکند و به اتریش و نزد "لوریس چکناوریان" میآید.
پس از آن در دسامبر سال ۱۹۶۳ به آمریکا و دانشگاه کلمبیا رفته و برای مدت شش ماه میهمان آن دانشگاه بودهاست. او کنسرتی نیز در
"کارنگی هال" نیویورک اجرا کرد که بلافاصله از طرف "محمود فروغی"، سفیر وقت ایران در آمریکا مورد قدردانی قرار میگیرد و روزنامه نیویورک
تایمز نیز با انتشار مطلبی از وی تمجید میکند.
"رستگار نژاد" از آن تاریخ تا پایان عمر ساکن آمریکا بود و طی این مدت در دانشگاههای کلمبیا، نیویورک و پرینستون به تدریس ادبیات و
موسیقی ایرانی اشتغال داشت و تقدیرنامههای زیادی از دانشگاهها و روزنامهها و مجلات معتبر دریافت کرد.
"رستگار نژاد" در سال های پایانی زندگی روزهای آرامی را در شهر کوچکی در شمال کالیفرنیا گذراند. پس از مهاجرت اش با آن که بارها از او
خواسته شد و به او اصرار کردند دیگر آهنگ نساخت. به جز آلبومی به نام چشمان سیاه که آن را به علت خواهش یک دوست قدیمی ساخت
و از دنیای موسیقی کناره گرفت. او در سال های آخر زندگی بیشتر وقت اش را صرف کلاسها و جلسات تفسیر شعر بزرگان ادبیات ایران کرد.
"ناصر رستگارنژاد" علاوه بر آنکه سنتور می نواخت، به غزل سرایی نیز می پرداخت و با نام «رستی» تخلص میکرد. از جمله شعری که در
جواب شعر "سیمین بهبهانی" دربارهٔ صفحه قدیمی گرامافون سرود و باعث شد خانم "بهبهانی" در جواب اش بگوید: ... شعرت را خواندم و
حیرت کردم که چرا با این قدرت و با این ذوق سرشار آنقدر کمکار میکنی و کم منتشر میکنی.
اکثر ترانههای "ناصر رستگار نژاد" تجسمی و تصویری است و به راحتی میتوان آنها را مجسم کرد. یکی از بارزترین مثالها برای اینگونه
آهنگها ترانه «شب بود، بیابان بود» است که از ترانههای مشهور آن روزگار بود و استقبال زیادی از آن شد. او در مورد حال و هوای سروده
شدن این ترانه چنین گفته است: شبی با خانمی در بیرون از شهر بودیم و باران سختی میبارید. کتم را از تن در آوردم و او را که احساس
سرما میکرد پوشاندم.
او ادامه میدهد: حالتی که آن شب بر ما گذشت باعث ساخته شدن این ترانه شد که با صدای "پوران" اجرا شد و بعدها "فریدون فرخزاد" ـ
بدون اجازه من ـ آن را بازخوانی کرد. این ترانه اجراهای متفاوتی توسط خانوم "پوران" در متن ترانه داشته که به نظر میرسد برای جلوگیری از
برداشتهای احتمالی اعمال شدهاست.
یاد و نامش گرامی