عجب اعتماد به نفسی!
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نمایش نسخه قابل چاپ
عجب اعتماد به نفسی!
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تئوری صف ایستادن برای بعضی ها
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ظاهرا ماساژ درمانی رو حتی گربه ها هم قبول دارن
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
جاخالی دادن در ایکی از ثانیه!
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
زمان نمی ایستد و لحظه ها میروند قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مردم آزاری
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چه خاطره های مفصلی مینویسه سروش صحت...نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ممنون (sm10)
(sm59)(sm19)(sm134)نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خیلی آدم خوبیه ، خیلی دوسش دارم ...نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ولی خودش میگه اینا همشون خاطره نیست ، یعضیاشون واقعیه بعضیا زاده ذهن ...
مثل این داستان که میخوره نصفش واقعی باشه و بقیش زاده ذهن که جذابتر بشه ...
یه چیز جالب هم اینکه همیشه خدا تا یه داستان پست میکنه حتما حتما یه سریا میان میپرسن این واقعی بود یا نه ، سروشم خیلی باحال یا جواب نمیده یا خیلی لطف کنه میاد میگه بعضیا واقعین بعضیا زاده ذهن ، سر همین داستان دختره نوشته بود تو رو خداااااا بیا بگو این واقعی بود ، خیلی برام مهمه ، دم سروش گرم اصن محل سگ نکرد (sm70)
یعنی هر چی به این ملت بگی بعضیا واقعیه بعضیا تخیلی و در اصل نمی خوام بدونین کدوم واقعیه ، باز سر داستان بعدی ازش میپرسن این واقعیه (sm2)
(sm127)(sm127)(sm127)نقل قول:
(sm59)(sm19)(sm134)
کجایی تو آخه ، بی تو اصن صفا نداره (sm127)
لایحه تنوع ازدواج با قيد دو فوريت به منظور افزايش جمعيت به مجلس رفت :
* ازدواج مسلم : ازدواج اول که حق مسلم هر مردی است.
* ازدواح مفرح : مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است، برای تفریح زن دیگری بگیرد.
* ازدواج موجه : مردی که زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری دارد، موجه است که در این هنگام هرچه زودتر برای ازدواج بعدی اقدام کند.
* ازدواج متمم : مرد ببیند چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش ندارد. بعد زنی بگیرد که آن صفت ها را داشته باشد.
* ازدواج مثلث : مرد تقوی پیشه کرده و به سه زن قناعت نماید.
* ازدواج مربع : مرد تمام چهار زنی را که شرع به او اجازه می دهد بگیرد.
* ازدواج ملوّن : مرد چهار زن بگیرد: سفید پوست، سرخ پوست، سیاه پوست و زرد پوست.
* ازدواج منظم : مرد هر شش ماه یک بار زن بگیرد.
* ازدواج میسر : مرد هر زنی را که برایش میسر است بگیرد.
* ازدواج مشبک : مرد یک شبکه هرمی ازدواج راه بیندازد. به این معنی که هر زنی گرفت ، آن زن ، دو
زن دیگر را هم براي ازدواج به او معرفی کند.
* ازدواج مکرر : مرد آن قدر زن بگیرد تا بميرد ...
(sm2)
رفسنجانی میخواست رییس جمهور بشه گفتن زیادی پیره رد صلاحیت شد الان میخواد کاندیدای خبرگان بشه حتما میگن به اندازه کافی پیر نیست
ﻫﺮ ﻣﺎﻣﺎﻧﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﭽﺶ ﺧﻮﺷﮕﻠﺘﺮﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﯼ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ..
.
.
.
.
.
. ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻪ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ!!!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. ﺍﻭﻧﻢ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﻨﻪ
طرف زیره پست بانو الکسیس نوشته : کدوم هیئت میری!!!
فکر نکنید خوشم میاد برا شما پست بزارما ヅ
.
.
.
برای رضای خداستヅ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
روایت شده خنداندن چندمعلول که نمیتونن بنویسن یا پست بزارن فقط نگاه میکنن از100تاحج رفتن بافضیلت تره:)))
عروس خانوم که انشالله باکره هستن؟؟!
.
.
.
.
.
.
بععععله...
اما کنترل مدفوعشون رو از دست دادن متاسفانه :|
دختر ها باس خانومي و مقاومت رو از فيل هاي ماده ياد بگيرن كه زير ورن دوتنيه شوهرشون ميرن و صداشون در نمياد
به راستي كه بايد اسمش رو به عنوان بزرگترين اسطوره مقاومت تو كتاب گينس ثبت كنن دمشون گرم
:)))))))
اگه گفتین اون چه کشوریه که توش هفتاد میلیون نفر واسه هم متاسفن...!؟
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
سوال تستی :
برو بچ جاهای خالی رو پر کنین
" آنچه خوبان همه دا…ند، تو يكجا دا…ى"
الف ) ر
ب ) د
ج ) ن
د) ف
بچه که بودم
بابام منو برد استانبول
بعد که بزرگ شدم فهمیدم گولم زدهمنو برده بود تبریز
تو تاکسی هم ترانهء ابراهیم تاتلیس گذاشته بودند که طبیعی جلوه کنه.
چند بار هم همینطوری کانادا رفتیم
اگه یه پیامبر جدید هم بخواد واسه ایرونی ها بیاد،
نه لازمه شتر از لای کوه بکشه بیرون نه با عصا دریای خزر رو نصفه کنه،
همین که قیمت ها رو برگردونه به شش ماه قبل، ملت بهش ایمان میارن:))))
کرایه تاکسیا داره به سمتی میره که دیگه صرف نمیکنه بریم سر کار....
زندگيم خوب بود . ..
درسم خوب بود . . .
کارم رو برنامه بود . . .
تو مهموني ها تو جمع بودم. . .
خوابم به موقع بود. . .
تا اینکه یه از خدا بی خبری اومد گفت:
واقعا گوشیت اینترنت نداره!؟!؟
ﭘﺮﭼﻢ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﻪ ﺭﻧﮕﻪ :
ﺳﺒﺰﺵ ﻭﺍﺳﻪ ﺳﯿﺪﺍﺱ
ﺳﻔﯿﺪﺵ ﻭﺍﺳﻪ ﺁﺧﻮﻧﺪﺍﺱ
ﻗﺮﻣﺰﺵ ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻬﺪﺍﺱ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﻭﻥ ﻣﯿﻠﻪ 4 ﻣﺘﺮﯾﻪ ﻫﻢ ﻛﻪ ﻫﺴﺖ !
ﺍﻭﻥ تو کــــ/ونه ﻣﺎﺳﺖ ...
میخوام بدونم دخدرا تو حموم ممه رو چه جوری
میشورن؟؟؟ !!
ینی یکی یکی بلند میکنن زیرشو تی میکشن مثلا؟؟؟ !!!
یه دختر بامرام بیاد پي وي بهم توضیح بده
يکي بياد بگه .... نميخوام ندونسته از دنيا برم...
زگهواره تا گور دانش بجوي
آدما رو باید تو صف نذری شناخت. نیازی به سفر نیست...!
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یکــــــــی دیگــه از فانتزی های عجیبم اینه که ...
داعــــــش با کمکــ آمریکا و انگلیس به ایران حملـــــــــه کنن ...
منم برا دفــــــــــــــــاع از خــاکـــ وطنم برم جنگ ...
اسمم غـــــُلام باشه ... قد 188 و وزنم 90 و گوشام شکسته باشه و لات محلمون باشم ... همــه بهم احترام خــاصی بذارن ....
حتــی تو جنگـــ هم تریپمو عوض نکنم و شلوار 6 جیب و کاپشـــن خلبانیمو بپوشم ....
بعــــــد تو یه عملیات خـــعــلی مهم و خفیف باشیم که دشمنـــا مارو محاصره کنن ....
فــــرمانده بگه یــه نــــــفر باید بره حواس دشمنو پرت کنه تا بقیه بچه ها نجات پیدا کنن .........
بعد همون موقع بیسیم چی به فرمانده بگه حاجـــــی سریع تر تصمیم بگیر بچه ها دارن از پُـشت قیچی میشن بعد فرمانده داد بزنه کی این فداکاری رو میکنـه ؟!
بـــــــــــعد من با یه لبخند مَلیح از بین جمعیت بیام بیرون و بگم حاجی من هستم
بعد فرمانده بگه عاخه تـو چـرا ؟!
تـو موجــــبات نشاط و روحیه رزمندگان رو فراهم می کنی روحیه ی بچه ها به حضور تو بستگی داره d:
نـه تو باید سالم برگردی عـقب ....... بعد من بگم نـه حاجی من سنگامو با خودم وا کندم دیگه دل بستگی تو این دنیا ندارم .... دیگـــه کســـــیو تو این دُنیا ندارم ....
بعد فرمانده بگه پس پلاکتُ بده ببرم واسه خانومت ......
منم یه لبخند غمناکـــ بزنمُ بگم حاجی من که زن ندارم .... مـــَش حسن ( همسایمون ) دختـــرشو بهم نداد . . .
بعد برم و پشت سرم گردو خاکه بالگرد هلیکوپتر بلند بشه تو گردو خاک و افق مـــــــــحو بشم و صـدای خُمپاره بیاد و حاجی اشکاش سرآزیر بشه و زیر لب بگه انا لله وانا الیه راجعون تو بیسیم بگه حاجی غــــُلام رو کشتن ولــی راه باز شده و میتونیم پیشروی کنیم ...
خـودم گـریه م گـرفت لامـــصــبا... برای شادی روحِ مـطهرم بلند صلوات بفرستین
تو هواپیما رفتم دستشویی وقتی برگشتم ، دیدم نوید که بغل دستم نشسته بود داره غذای منو میخوره!!!
بهش گفتم نوید : چرا غذای منو میخوری؟
گفت : فکر کردم پیاده شدی..!!
اسكیمو: اگر من چیزی درباره ی خدا و گناه ندانم آیا باز هم به جهنم میروم؟
كشیش: نه ، اگر ندانی نمی روی.
اسكیمو: پس چرا می خواهی این ها را به من بگویی؟
میگم یه وقت زشت نباشه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ما هنوز 2تا قیمه از محرم پارسال تو فریزرمون داریم.!!!!!!
دختره بهم زنگ زده
میگه چیکار میکنی:
.
.
.
.
گفتم دارم دوسیب میکشم...
گفت وای تو نقاش بودی من نمیدونستم
حالا با مداد رنگی یا رنگ روغن...
من:|
شلنگ قلیون:|
کارگر کارخونه توتون سازی:|
صابر
ممنونم
ممنونمم که تو این. لحظات هم موجبات خنده و شادی مارو فراهم میکنی
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Gharibeashena [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
فدات دادا (sm10)
در معبدی گربه ای وجود داشت
که هنگام نيايش راهب ها ، مزاحم تمرکز آن ها می شد .
بنا بر این استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان نيايش می رسد یک نفر گربه را گرفته
و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد .این روال سال ها ادامه پیداکرد و یکی از اصول کار آن مذهب شد .
سال ها بعد استاد بزرگ در گذشت .
گربه هم مرد .
راهبان آن معبد گربه ای خریدند و به معبد آوردند تا هنگام نيايش او را به درخت ببندند تا اصول نيايش را درست به جای آورده باشند.
...و سالها بعد استاد بزرگ دیگری رساله ای نوشت در باره ی اهمیت بستن گربه به درخت هنگام نيايش.
در مجموع ملت فضولی هستیم و بنده هم خودم رو جدا نمیدونم (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هستم که (sm19) یخورده مشغله دارم... اما سر میزنم... پستاتو نخونم خوابم نمیبره (sm127)
(sm70)نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm2)(sm2)(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm59)نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]