درود بر شادمهریای عزیز.
بچه ها، بنده از کاربرای قدیمی موزیک بارانم.
الان چندسالی هست که وارو انجمن نشدم و تاپیک یا نظری ارسال نکردم.
تا اینکه امروز داشتم مثل اکثر مواقع این تاپیک را مطالعه میکردم و بحثی دیدم درباره مقایسه جناب یراحی و شادمهر عزیز.
اینقدر این بحث به نظرم مضحک آمد که گفتم اگر دخالت نکنم باید در شادمهری بودن خود تجدید نظر نمایم.
کارای جناب یراحی نه تنها در حد و اندازه شادمهر عزیز نیست بلکه حتی در حد و اندازه کارهای مرحوم پاشایی هم نمی باشد.
جناب یراحی عزیز اگر سالها فعالیت کنند احتمالا بتواند کارهایی در حد علی لهراسبی و نهایتا حامی یا نهایت نهایتا مانی رهنما ارائه دهند.
این بحث بنده نه تنها از نظر عمومی صدق میکند بلکه از نظر حرفه ای و زیبایی شناسی موسیقی هم صادق است.
اگر کسی تمایل به بحث های حرفه ای و زیبایی شناختی موسیقایی داشت بنده در خدمت هستم.
اما از نظر جنبه عمومی باید خدمت گرامی همدلان عرض نمایم که:
موسیقی پاپ Pop music، که در اصل به معنی موسیقی عامهپسند (popular) میباشد، یک سبک از موسیقی عامهپسند است.
پاپ معمولاً به عنوان موسیقیای تعریف میشود که به شکل تجاری تهیه شده وهدف تولید آن سود مالی است؛البته این موسیقی را میتوان در حیطه ایدئولوژی، و زیباییشناسی هم معنا کرد. درواقع، پاپ طوری طراحی شده که برای همه جالب باشد و از هیچ جای خاصی نیامده و قرار هم نیست سلیقه خاصی را اعمال کند.
در موسیقی پاپ از ملودیهایی استفاده میشود که معمولا بسیار شنیدنی بوده و عده بسیاری را به خود جلب میکنند و ترانه پاپ همچنین به ترانه های محبوبی که مردم به زمزمه و خواندن آن علاقه دارند نیز اطلاق میشوند.
شادمهریای عزیز، حالا میخواهم خودتان تمامی کارهای پس از انقلاب را با کارهای شادمهر عزیز مقایسه کنید و بگویید کدام یک از کارهای ارائه شده پس از انقلاب مخصوصا درون کشورمان دارای مشخصه های ذکر شده می باشند؟؟؟
به جرات و با قاطعیت تمام عرض مینمایم، در زمینه موسیقی پاپ نه کارن و نه یراحی عزیز و نه هیچ شخص دیگری جز شادمهر عقیلی تا کنون پدید نیامده که بتواند کارهایش مشخصه های ذکر شده فوق را شامل گردد.
تنها خواننده ای که پس از شادمهر پا در جای پای این اسطوره پاپ موزیک ایران گذاشت، کسی نبود جز مرتضی پاشایی عزیز، که متاسفانه دست تقدیر به این پدیده نوظهور موسیقی پاپ ایران اجازه عرض اندام بیشتر نداد.
و اما کسانی که دوست دارند شادمهر در همان سبک های آلبوم دهاتی ، مسافر و... کار کند، همان کور متعصبانی هستند که این بلا را بر سر موزیک اصیل ایرانی آوردند...یعنی درجا زدن و تکرار و تکرار کردن.
حال آنکه در نگاه کلی هنر و درنگاه جزئی تر موسیقی اصلا عرصه درجا زدن و تکرار نیست.
باشد که با دیده باز به هنر بنگریم و حسادت را بهانه ی پیشرفت خودمان قرار دهیم.
به امید روزهای بهتر...دست آورد ها و پیشرفت های بیشتر در عرصه جهانی.
شاد و پیروز باشید.
بدرود.