من از تو حرف میزنم... شب عاشقانه میشود...
تو را ادامه میدهم... همین ترانه میشود...
نمایش نسخه قابل چاپ
من از تو حرف میزنم... شب عاشقانه میشود...
تو را ادامه میدهم... همین ترانه میشود...
دردا عشقا همه غرق گناه
تو دلا همه نفرين و آه
هم دیدنی بودیی هم خواستنی بودینقل قول:
نوشته اصلی توسط tandis_m [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هم چیدنی بودی هم باغچه مون گل داشت
ترکم نکن... من بی تو بیمارم... دیوانه وار دوست دارم... من پیشتم تنهات نمیذارم...
محو تماشای تو میشوم...دیگر دنیا را نمیبینم(sm77)
میشه هیچی رو ندید فقط نگاه کرد
روزای مقدس و خوبو فدا کرد
دنیارو با تو دوست دارم
حال و هواتو دوست دارم
بازم واسم قصه بگو
لالایی هاتو دوست دارم
من میگم خسته شدم از شب و دلتنگی و غربت
تو میگی زندگی اینه درد تو درده محبت
توی ای مسافر شیشه ای شهر فرنگ...خون رگ اینجا منمنقل قول:
نوشته اصلی توسط AL222 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
من میگم اگه میخوندم واسه خاطر دلت بود
تو میگی طلوع من باش خیلی زوده واسه بدرود(sm172)
دوباره تو... دوباره من ...دوباره ما... دوباره عشق
قصه من و غم تو قصه گل و تگرگه
هزار تا وعده دادی نیومدی مارو کاشتی
این دل مهربونو چشمانتظار گذاشتی
یکی یکدونه من گل گلخونه من چراغ خونه من اومدم باز
همین امشب فقط امشب فقط...مثل خوده عاشق شدن باش
شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش
از پس شیشه تو را می بینم که گرفتی مرا در بر خویش
شب ....شب....... که واسم نزاشت ....ای نزاشتی
یه عمری بد آوردی و از چشم دنیا دیدی
هر چی بدی کشیدی
یکی اومد که حرف عشقو با ما زد
دل ترسوی ما هم دل به دریا زد
داری میرسی بخورشید
ولی من بازم همینم
سه نفری نیمشه شما ادامه بدید من رفتم(sm81)
من همونم که نازنینت بودم
به قول تو دنیا و دینت بودم
من... بی تو چیزی نیستم جز... پرده بی آفتاب جز... رخت و خواب کهنه و لیوان آب و قرص خواب...
با تو بودن خیلی وقته که گذشته
بی تو بودن مثل مهر سرنوشته
هزار تا وعده دادی نیومدی مارو کاشتی
این دل مهربونو چشمانتظار گذاشتی
همشهری همشهری انگار که با ما قهری
تنهایی بیمایی انگار با دنیا قهری
خودم جواب خودمو دادم(sm77)
یه غریبه تو اون چشا که سرده و نه آشنا
نداره حرف تازهای تا بشکنه مهر لبات
تو تویی تو همه چیم تو همه چی تو
دنیای من فقط تو عاشقیام فقط تو
نو که بارون ندیدی گل ابرارو نچیدی
گله از خیسی جاده های غربت میکنی
یا ما مجنونیمو، خونه خرابی عالمی داره
یا عشقت مونده و دست از سر ما بر نمی داره
هوای خانه چه دلگیر میشود گاهی
از این زمانه دلم سیر میشود گاهی
این که همش از (ی) و (د)و (ه) شد که
یا اگه داره دل رسوای ما بند کرده و بازم گرفتاره(sm81)
دوستان میبینید یه نفر دیگه همزمان پست داده پستش زودتر ثبت شده پست خودتونو پاک کنید لطفا...
همسفر تنها نرو
بذار تا با هم بریم
سرنوشتمون یکیست
هر دومون مسافریم
من وضو با نفس خیال تو میگیرم و تو را می خوانم
و به شوق فردا که تو را خواهم دید چشم به راه می مانم
میشه خدا رو حس کرد تو لحظه های ساده
تو اضطراب عشق و گناه و بی اراده
همیشه آخر قصه
یکی راهی شده رفته
یکی مبهوته و یاده
روزای رفته میفته
هر کی با حقیقته تو دلش محبته
هر کی با یه قلب پاک عاشق رفاقته
مثل من همیشه تنها میمونه
یه غریقه که تو دریا میمونه
( مهستی عزیز)