نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اگر تو بر دل آشفتگان ببخشایی .
ز روزگار من آشفتهتر چه میخواهی ..
نمایش نسخه قابل چاپ
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اگر تو بر دل آشفتگان ببخشایی .
ز روزگار من آشفتهتر چه میخواهی ..
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrab00 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
می کشد به میدانم صف کشیده مژکانم
گر ز جنگ برگشتم مرد صد هزارم بین ...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اثر ز ناله خونین دلان گریزان است
ز ناله ای دل خونین اثر چه می خواهی؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrab00 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ساکت بنشین تا بگشایم گره از روی
در چهرهی من ، خستگی از دور هویداست ...
(sm50)
زمانی که با هرزه پویی گذشتنقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
زمانی به بیهوده گویی گذشت ..
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrab00 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تو سربلند غروری و من خمیده قد از غم
ز بید این چمن ای سرو باوقار چه دانی ...
ساقیم گفت که می نوش و ببـر غُصه ز یادنقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
گفتمش قِصه ی ساغر زدنی نتوان گفت ..
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrab00 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
این چه می بود که ســـاقی چو به مجلس آورد
بین جام و لب خوش نشئه ی ما، جنگ انداخت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
به من سوخته گویند بگو شکوه ی دل
سخن اینست، که دیگر سخنی نتوان گفت ..
دمت گرم حاجی شب مون ساختی .