دوستان می دانند ، وقتی از آیینه ها میخوانم ، منظور همان بارانیست که بعد از رفتنت بند نیامد
نمایش نسخه قابل چاپ
دوستان می دانند ، وقتی از آیینه ها میخوانم ، منظور همان بارانیست که بعد از رفتنت بند نیامد
(sm50)
دوباره سیر غزل تا غروب اخر بیت
و صد هزار گل کاغذی که پر پر شد
همیشه اخر هر شعر میرسم به شما
به شوق اسم تو چشم من و غرل تر شد
(sm93)اقا یه سوال تا حالا دیده بودید این شکلکه سه تا انگشت داره جریانش چیه
(sm98)
برام مهم نیست که دیگه (sm50)
امان از این کانورسیشن هیستوری یاهو
بدجوری میسوزونتم هر وقت میرم میبینم...(sm50)
خیلی بیکاری تو دیگه (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط yaran [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تورج شعبانخوانی هنوزم چشمای تو فریدونو خونده بوده (sm77)
ولی افسوس تو رو خواستن دیگه دیره، دیگه دیره
ولی افسوس به نخواستن دلم آروم نمیگیره (sm25)
نعشه دوده حشیشم ای فلک