-
اگر در مورد برخی اصطلاحات سیاسی اطلاعی ندارید این مطلب طنز خیلی می تونه کمک کنه به درک بعضی از مفاهیم
سوسیالیسم: دو گاو دارید. یکی را نگه می دارید. دیگری را به همسایه خود می دهید.
کمونیسم: دو گاو دارید.دولت هر دوی آن ها را می گیرد تا شما و همسایه تان را در شیرش شریک کند.
فاشیسم: دو گاو دارید.شیر را به دولت می دهید. دولت آن را به شما می فروشد.
کاپیتالیسم: دو گاو دارید.هر دوی آن ها را می دوشید.شیرها را به زمین می ریزید تا قیمت ها همچنان بالا بماند.
نازیسم: دو گاو دارید.دولت به سوی شما تیراندازی می کندو هر دو گاو را می گیرد.
آنارشیسم: دو گاو دارید.گاوها شما را می کشند و همدیگر را می دوشند.
سادیسم: دو گاو دارید. به هر دوی آن ها تیر اندازی می کنید و خودتان را در میان ظرف شیر ها می اندازید.
آپارتاید: دو گاو دارید. شیر گاو سیاه را به گاو سفید می دهید ولی گاو سفید را نمیدوشید...
-
این خاطره طنز نیست واقعی است
شهید سید احمد پلارک در زمان جنگ در یکی از پایگاه های پشت خط به عنوان یک
سرباز معمولی کار میکرد. او همیشه مشغول نظافت توالت های آن پایگاه بوده و
همواره بوی بدی بدن او را فرا میگرفت.
تا اینکه در یک حمله هوایی هنگامیکه او در حال نظافت بوده، موشکی به
آنجا برخورد میکند واو شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
بعد از بمب باران، هنگامیکه امداد گران در حال جمع آوری زخمیها و شهیدان بودند،
با تعجب متوجه میشوند که بوی گلاب از زیر آوار میآید.
وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود.
هنگامیکه پیکر آن شهید را در بهشت زهرای تهران، در قطعه 26 به خاک میسپارند،
همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس میشود و
نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک میباشد بطوری كه
اگر سنگ قبر شهید پلارك رو خشك كنید،
از طرف دیگر سنگ نمناك میشود.
كسایی كه زیاد بهشت زهرا میروند به این شهید والا مقام میگویند شهید عطری.
-
بیشتر کسانی که با طنز صحبت میکنند
با احساس تر وغمگین تر هستند !�������������������������������������������������� ����������
وودی آلن
-
بیشتر کسانی که با طنز صحبت میکنند
با احساس تر وغمگین تر هستند !😞😞😞😞😞😞😞😞😞😞
وودی آلن
-
چندتا خاله ی پیر داشتم همیشه توی عروسی ها میومدن سیخونک میزدن تو پهلوم در گوشم میگفتن :
بعدی تویی,بعدی تویی
البته دیگه اینکارو نمیکنن
چون توی ختم ها منم باهاشون همین کارو کردم..
-
نظرات ایرانیان درباره حمله به ایران (طنز)
یه روزنامه ی اردنی خبر زده که آمریکا چهارشنبه به ایران حمله میکنه، اینا هم کامنتهای زیر اون تو یه سایت فارسی!
*خداروشکر دوشنبه نیست نود میبینیم
*امروز چند شنبه است ؟
*ای بابا چهارشنبه لیگ قهرمانان داره
* ما ۴شنبه امتحان داریم لطفا بندازین جمعه
* من چهارشنبه چک دارم !
* منم چهارشنبه امتحان دارم . موندم چیکار کنم . برم جنگ نَرَم جنگ…
* پس چرا ساعت شو نگفته؟! شاید ما خونه نباشیم…
* حالا من چی بپوشم؟!
* ما شماره ماشین مون فرده، فک نکنم بتونیم تــو این حماسه آفرینی حضور بهم برسونیم!
* میشه بهش بگین موقع برگشت منو به عنوان غنیمت ببرن آمریکا
* سه شنبه حمله کنن تا چهارشنبه تمومش کنن که پنج شنبه جعمه بریم دَدَر!!
* شام هم میدن؟
* ایول ، بالاخره یه بهونه جور شد من پنجشنبه نرم عروسی. از جنگ برگشتم خستم ! تازه اگه اسیر نشم و برگردم
* بگو سر راه نون بگیره…
* ای بابا حالا نمیشه جمعه عصر باشه آخه عصرای جمعه خیلی دلگیره آقا ما از مسئولین خواهشمندیم جمعه حول و حوش ساعت ۳-۴ حمله کنن بعد از ناهار!!!!
-
(انشای دانش آموز بچه درمورد خارجی ها طنز)
پدرم همیشه میگوید “این خارجیها که بیخودی خارجی نشدهاند، خیلی کارشان درست بوده که گذاشتند برن خارج”
البته من هم میخواهم درسم رابخوانم؛ پیشرفت کنم؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم.. ایران با خارج خیلی فرغ دارد.
خارج خیلی بزرگتر است. من خیلی چیزها راجب به خارج میدانم.
تازه دایی دختر عمه پسر همسایهمان در آمریکا زندگی میکند. برای همین هم پسر همسایهمان آمریکا را مثل کف دستش میشناسد. او میگوید “در خارج آدمهای قوی کشور را اداره میکنند”
مثلن همین “آرنولد” که رعیس کالیفرنیا شده است. ما خودمان در یک فیلم دیدیم که چطوری یک نفره زد چند نفر را لت و پار کرد و بعد… البته آن قسمتهای بیتربیتی فیلم را ندیدیم اما دیدیم که چقدر زورش زیاد است، بازو دارد این هوا. اما در ایران هر آدم لاغر مردنی را می گذارند مدیر بشود. خارجیها خیلی پر زور هستند و همهشان بادی میل دینگ کار میکنند. همین برجهایی که دارند نشان میدهد که کارگرهایشان چقدر قوی هستند و آجر را تا کجا پرت کردهاند.
ما اصلن ماهواره نداریم. اگر هم داشته باشیم؛ فقط برنامههای علمی آن را نگاه میکنیم. تازه من کانالهای ناجورش را قلف کردهام تا والدینم خدای نکرده از راه به در نشوند.
در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمیشود و نخبههای علمی کشور مجبور میشوند فرار مغزها کنند. اما در خارج کفش میشوند. مثلاً این “بیل گیتس” با اینکه اسم کوچکش نشان میدهد که از یک خانواده کارگری بوده، اما تا میفهمند که نخبه است به او خیلی بودجه میدهند و او هم برق را اختراع میکند. پسر همسایهمان میگوید اگر او آن موقع برق را اختراع نکرده بود؛ شاید ما الان مجبور بودیم شبها توی تاریکی تلویزیون تماشا کنیم.
از نظر فرهنگی ما ایرانیها خیلی بیجمبه هستیم.. ما خیلی تمبل و تنپرور هستیم و حتی هفتهای یک روز را هم کلاً تعطیل کردهایم. شاید شما ندانید اما من خودم دیشب از پسر همسایهمان شنیدم که در خارج جمعهها تعطیل نیست. وقتی شنیدم نزدیک بود از تعجب شاخدار شوم. اما حرفهای پسر همسایهمان از بی بی سی هم مهمتر است.
ما ایرانیها ضاتن آی کیون پایینی داریم. مثلن پدرم همیشه به من میگوید “تو به خر گفتهای زکی”. ولی خارجیها تیز هوشان هستند. پسر همسایهمان میگفت در آمریکا همه بلدند انگلیسی صحبت کنند، حتا بچه کوچولوها هم انگلیسی بلدند. ولی اینجا متعسفانه مردم کلی کلاس زبان میروند و آخرش هم بلد نیستند یک جمله ساده مثل I lav u بنویسند. واقعن جای تعسف دارد.
این بود انشای من!
-
تو ایران به جای سرویس دهنده اینترنت، سرویس کننده اینترنت داریم :|
-
-