یه زن خوب زنیه که بتونی بهش بگی عزیزم من میخوام چند ساعت تنها باشم، اونم لبخند بزنه بگه کی برگردم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
یه زن خوب زنیه که بتونی بهش بگی عزیزم من میخوام چند ساعت تنها باشم، اونم لبخند بزنه بگه کی برگردم؟
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﺭﻭ ﺳﺮﺵ ﻓﻘﻂ ﺳﻪ ﺗﺎﺭ ﻣﻮ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎ
ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ : ” ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﻮﻫﺎﻣﻮ ﺑﺒﺎﻓﻢ ﺑﻬﺘﺮﻩ ! “ ﻭ ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ ﺑﺎﻓﺖ ﻭ
ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ !
ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﺩﻭ ﺗﺎﺭ ﻣﻮ ﺭﻭ ﺳﺮﺵ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ” ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻓﺮﻕ
ﻭﺳﻂ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ” ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ
ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﺗﺎﺭ ﻣﻮ ﺭﻭ ﺳﺮﺵ ﺑﻮﺩ “ ﺍﻭﮐﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻡ ﺍﺳﺒﯽ
ﻣﯿﺒﻨﺪﻡ” ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﻮﻣﺪ !
ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻫﯿﭻ ﻣﻮﯾﯽ ﺭﻭ ﺳﺮﺵ ﻧﺒﻮﺩ !!! ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ،ﺍﯾﻮﻝ !!!! ﺍﻣﺮﻭﺯ
ﺩﺭﺩ ﺳﺮ ﻣﻮ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﺪﺍﺭﻡ !
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺑﺮ ﻣﯿﮕﺮﺩﻩ ! ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯼ ﯾﺎ ﺍﺯﺵ
ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﺸﯽ …
دقت کردین ...
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
.................................................. .................................................. ..............................
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
.................................................. .................................................. ...........
دقت کردین که هر وقت موبایلت زنگ میخوره همه گوشاشون تیز میشه ولی هر وقت تلفن خونه زنگ میخوره همه کر میشن انگار ن انگار تلفن داره زنگ میخوره
.................................................. .................................................. .................................................. ................................
دقت کردین تعداد خواننده های ایران داره از شنوندگانش بیشتر میشه نه تورو خدا دقت نکردی؟؟؟؟
.................................................. .................................................. .........................
دقت کردین اون تعطیلاتی که تو فرجه امتحانات به فکرمون میرسه تو تابستون به فکر نمیرسن
.................................................. .................................................. ...........................
ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ ﺳﻮﺳﯿﺲ ﮐﺎﻟﺒﺎﺱ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ،ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ
ﻣﻐﺎﺯﻩ ﮔﻔﺖ:500 ﮔﺮﻡ ﮊﺍﻣﺒﻮﻥ ﻣﺮﻍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ،ﺩﻭﺳﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ،ﺧﻮﺑﻦ؟
ﺩﻭﺳﺘﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ،ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﯿﺒﺮﻡ ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ ﺷﺪ 700ﮔﺮﻡ،ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺳﮕﻢ ﭼﺎﻕ ﻣﯿﺸﻪ،ﮐﻤﺶ ﮐﻦ!
.................................................. ..............................................
دقت کردین تو فیلمای ایرانی همیشه آدم بده بیلیاردبازی میکنه .
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
زندگی مثل آلت مَرد میمونه:
ساده ، نرم ، افتاده و فروتن...
این زنها هستن که سختش میکنن...
معلم از شاگردش می پرسه: 5 + 5 چند میشه؟شاگردش یه کم فکر میکنه میگه 11 معلم میگه: احمق دستتو از جیب شلوارت در بیار ، دوباره با انگشت بشمار!
ﺗﻮ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﺷﺎﻣﭙﻮ ﺻﺤﺖ
ﺯﻧﻪ ﻣﻴﮕﻪ:
ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻣﻮﻫﺎﺵ ﭼﺮﺏ، ﭘﺴﺮﻡ ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ، ﻭ
ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻣﻮﻫﺎﻱ ﺧﺸﻜﻲ ﺩﺍﺭﻩ...
ﻣﻦ ﺟﺎﻱ ﺁﻗﺎهه ﺑﻮﺩﻡ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻣﻴﺒﺮﺩﻡ ﺗﺴﺖ dna
(sm10)نقل قول:
نوشته اصلی توسط daniyal [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
صــــــــابــــر؟
مجتــــــــــبی؟
اینا کجــــــــــــــان؟ (sm81)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm55)(sm148)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چقد خلوته ؟؟؟ (sm74)
شب جمعس تا!(sm54)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اقا تاپیک بارسا داره اینجا ؟ (sm121)
منم شب جمعه (sm172)نقل قول:
نوشته اصلی توسط daniyal [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دیشبم نبودن (sm81)نقل قول:
نوشته اصلی توسط daniyal [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بالاخره دیشب رفتن مخ کنن برا امشب دیگه + مخافاتی که لازمرو خریدننقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دیدم راحت باشید
چقدر شب جمعه دارن اینا (sm51)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﯾﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﻧﮕﺸﺘﺶ ﺯﺧﻢ ﺷﺪﻩ ﺯﯾﺮﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ : ﺩﺷﺘﻢ ﺑﻮﻑ ﺳﺪﻩ
۱۶۵۷ﺗﺎ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩﻩ
۴۵۷۶ﺗﺎ ﮐﺎﻣﻨﺖ
.
.
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﭘﺴﺮﻩ ﺍﺯ ﺁﺑﺸﺎﺭ ﻧﯿﺎﮔﺎﺭﺍ ﺑﺎ ﻃﻨﺎﺏ ﭘﺮﯾﺪﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻋﮑﺲ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺩﻭﺗﺎ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩﻩ
ﯾﻪ ﻧﻔﺮﻡ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ:اوسکل
خدا کنه همینطور باشه... (sm172)نقل قول:
نوشته اصلی توسط daniyal [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اینقدری که من دنبال یه جوک خوب
میگردم تا واستون بذارم ،دنبال
زندگیم بودم
الان دکترا داشتم
به همین سوی چراغ ....!!!!(sm54)
تازه شنبه هم امتحان دارم(sm54)
دختره نوشته : خلقت پسرا
اصلاً شوخیه جالبی نبود…!!!!!!
پسره اومده کامنت گذاشته:
ولی خـلـقـت دخـتـرا خیلی باحال بود
مردیم از خنده :دی
خدا کنه همینطور نباشه... (sm172)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خدا قسمتی شومام بوکـ*ـوند(sm59)نقل قول:
نوشته اصلی توسط ehsansalehi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دیشب خواب دیدم دارم میرم تو استخر زنونه، تا درو وا کردم گوشه بالای خوابم نوشت:
M3-8 بعد(صفحه ********)
بعد هـم صفحه پیوندها باز شد، یهـو از تو یه مسجد سر درآوردم
امروز تو ۳۰ دقیقه ای که یارو نشسته بود بغل دستم تو تاکسی
کف دستش میخارید میگفت پول داره میاد...
گوشش میخارید میگفت دارن پشتم حرف میزنن...
کفه پاش میخارید میگفت پول داره میره...
اصلا ۱%به ذهنش نمیرسید که حموم بره شاید درست شه
یکی از سئوالایی که این موقع شب ذهنم رو درگیر خودش کرده اینه که چرا سوپرمن شرتشو روی شلوارش میپوشید؟!
یکی جوابمو بده دیگه
ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﮐﻮﻓﺘﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺭﻭ ﺩﺭ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﯾﺎﺩﺩﺍشت ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ” ، ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﺳﺮﺕ ﮐﻼﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺍﺻﻠﯽ ﭘﺸﺖ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﺮﮔﻪ ﺍﯾﻪ ﮐﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ” ، ﺭﻓﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺩﺭﻭ ﮐﻨﺪﻡ ﭘﺸﺘﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻟﻪ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﻫﺎ” ، ﻣﻨﻢ ﺣﺮﺻﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﯾﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ …
ﺑﻌﺪ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﻣﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﻟﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﺕ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺗﻮ ﻓﺮ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﺮﺧﻮﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﺑﺬﺍﺭ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ”
ﺧﺪﺍﻭﮐﯿﻠﯽ ﻣﻦ ﺳﺮمو ﮐﺠﺎ ﺑﮑﻮﺑﻢ …
بخیل نباش بزار اونا خوش باشن... دلم تنگ شده واسشون (sm172)نقل قول:
نوشته اصلی توسط daniyal [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تو هم چند روز نبودی دلتنگ ـت شدیم نکبت (sm39)(sm172)(sm46)
بچه :مامان امروز تو اتاق انتظار بابا ازم خواست از جام بلند شم و جامو بدم به یه خانوم!
مادر: خیلی کار خوبی کردی پسرم!
بچه: ولی آخه من رو پای بابا نشسته بودم
مارک بود میخواست بلکه لوئیس بفهمه این کلارک ـه ولی افسوس... (sm25)نقل قول:
نوشته اصلی توسط dvilla1992 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
حال و حوصله نداشتمنقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دوستان شب جمعس برای شادی روح مرتضی پاشایی یه فاتحه بفرستین(sm172)
(sm25)نقل قول:
نوشته اصلی توسط daniyal [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یک مردِ روحانی، روزی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟"
خداوند آن مرد روحانی را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد.!
افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند. به نظر قحطی زده می آمدند. آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پُر کنند. اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند..
مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد. خداوند گفت: "تو جهنم را دیدی!"
آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود. یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن، که دهان مرد را آب انداخت!
افرادِ دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و تپل بوده، می گفتند و می خندیدند. مرد روحانی گفت: "نمی فهمم!"
خداوند جواب داد: "ساده است! فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار تنها به خودشان فکر می کنند
پریشب داشتم اینستاگرامشو میدیدم پستایی که گذاشته بود رو میخوندم خیلی ناراحت کننده بود(sm74)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
روزگار غریبی است ... (sm74)نقل قول:
نوشته اصلی توسط daniyal [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]