گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
بهر آسایش این دیده خونبار بیار
نمایش نسخه قابل چاپ
گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
بهر آسایش این دیده خونبار بیار
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saber [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یا یه کاری رو نکن ، یا اگه می کنی تهش رو پیاده کن ... (نخست وزیر امام میلاد [ع])نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saber [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هیچی وینستون قرمز نمیشه ...
مگنا قرمز که لوس بازی تشریف داره ، حشیش خوبه ...نقل قول:
نوشته اصلی توسط Meysam Molaei [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هرویین هم خوبه دماغی بزنی ... (sm172)
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحرنقل قول:
نوشته اصلی توسط Resul [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد ... (sm50)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
صحیح است (sm59)
حالا توی خونه که هیچ ولی میرم دانش گاه سیگار پشتِ سیگار . . . (sm50)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Resul [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
والا نمی دونم رسول جان ! من که از 4 سال پیش که برای امتحانِ شهرِ راننده گی برای اولین بار به توصیه یِ کسی که تعلیم راننده گی
می داد بهم صبحِ روزی که امتحان داشتم 2 نخ کشیدم برای رفع استرس .
برای من واقعا تاثیر داشت . نمی دونم بحث تلقینه یا نه ! ولی به هر حال آروم میشم .
بعدش که دیگه رسیدم به کنفرانس های سرِ کلاس دانش گاه بازم 2 نخ می زدم و می رفتم برای کنفرانس .
حالا به خودم می گم : موقعی تاثیر خوبی داره چرا که نه !؟
البته همین الانش هم پدرم به خاطر سیگار کشیدن بد جوری مریض شده .
ولی به قولِ یکی از دوستان :
به تَه سیگار های توی زیر سیگاری نگاه می کنم و به پدر و پدر بزرگم که از سرطان ریه مُردن فکر می کنم .
نقل از فیس پوکِ یغما 3 ، 4 سالِ پیش :
به تَه سیگار های توی زیر سیگاری نگاه می کنم و به پدر و پدر بزرگم که از سرطان ریه مُردن فکر می کنم . (sm50)
بهمن بکش! شبهای من لبریز بیخوابیست !
بهمن بکش! که «کِنت»ها امروز قلّابیست !
بهمن بکش! بیخوابیام مدیون سردرد است
بهمن بکش! شبهای بیسیگار نامرد است !
بهمن بکش! که جیبمان خالیتر از خالیست
بهمن بکش! سیگار ارزان واقعا عالیست !
بهمن بکش! که فکر را درگیر خواهد کرد
بهمن بکش! بویش زنان را سیر خواهد کرد !
بهمن بکش! از فلسفه لبریز خواهی شد
بهمن بکش! نوروز من، پاییز خواهی شد
بهمن بکش! که چایِ بیسیگار، بیماریست !
بهمن بکش! دنیایمان یک زیر سیگاریست
بهمن بکش! دلبند این آغوش خواهیشد
بهمن بکش! که زیر پا خاموش خواهی شد
بهمن بکش! وقتی که در را بر همه بستی
بهمن بکش! در بین گریه، از سر مستی !
بهمن بکش! این آخرین نخهای این درد است
بهمن بکش! خِس خِس برای سینهی مرد است !
بهمن بکش! که سرفههایم باز می سوزند
بهمن بکش! لبهایمان را زود میدوزند !
بهمن بکش! که غصه را از یاد خواهی برد
بهمن بکش! بهمن بکش !
که زود خواهی مُرد ... (sm50)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saber [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
صابر جان لعنت به اونایی که باعث میشن جوانان ما اینقدر نا آرام بشن که برای اندکی آرامش به اینجور چیزا پناه ببرن. بهر حال من که حق ندارم چیزی بگم ولی حیفم میاد. خیلیا بارها تلاش کردند همراشون سیگار بکشم ولی بارها دردهای بسیار سختی رو تحمل کردم ولی به اینجور مسکنها ایمان نیاوردم. همین موسیقی بسمه!
کنسرت Mireille Mathieu - Une place dans mon coeur 2005 (DVD9) رو برات فرستادم شاید خوشت بیاد.