-
دوش ديـدم کـه مـلائـک در مـيخـانه زدنـد
هی عـرق خـوردن و تـا صبـح نی اَنبـانه زدنـد
بعدِ صـرفِ عـلف و شيـشه و تـرياک هـمه
نيـمه شـب زنـگ به ليـلا و به فـرزانه زدنـد
ژالـه را در بـغلِ کـافه که لُـختش کردند
گيـسِ ليـلاي مـرا تا به کـمر شـانه زدنـد
دامـن از سـاقِ همه سيـم تـنان سُـر خورد و ...
بـوسه ایی هـم به پَر و پـاچـۀ ريـحانه زدنـد
نـازنـین را کـه دَمَـر سـفت بـه تَـختی بسـتند
گيـره ايی هـم به نـوکِ سيـنۀ افـسانه زدنـد
دختـران در وسـطِ "بـار" کـه مـی رقصيدند
کُرسـِت و شـورت به سـوي منِ ديـوانه زدنـد
تـا کـه از فلـسفۀ "کـانـت" رسـیدم بـه "فـروید"
در همیـن حـال مـرا یـک چَـکِ جـانـانه زدنـد
کُتـکی خـوردم و از مـی کده بيـرون رفتم
دخـتران رقـص کنـان سـاغرِ شُـکرانـه زدنـد
آتـش آن نـيست کـه از شُـعلۀ او خَـندد شَمع
آتـش آن اسـت کـه در خـرمـنِ پـروانه زدنـد
همـه گي خـسته و بی حـوصله در وقـتِ وداع
گُـم شـدن در اُفـق و سـازِ غـريبانه زدند
بعـد از ايـن شـعرِ بُلنـدم هـمه شب شـاعر ها
بـا "دِریـدا" و "فوکـو" جـ....لقِ ادیـبانـه زدنـد
-
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻣﺪﺕ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻥ
.
.
ﺷﻮﻫﺮ ﮐﺮﺩﯼ؟
.
ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﭘﺴﺮﺍ ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﻣﺪﺕ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻥ
.
.
.
كُ...س مُس چه خبر؟؟������������� ��
-
اصفهانیه – خواب دیدم با خانمم رفتیم پاساژ
هی اون میخره هی من کارت میکشم …
.
.
.
یهو از خواب پریدم دو سه بار موجودی گرفتم …
آخرش بانک گفت:
بخدا خواب دیدی
تو اصن زن نداری
بگیر بکپ…!
-
+18
.
.
.
.
.
.
لره میره خونه به زنش میگه بچه هارو زود بخوابون اون لباس قرمزت روهم بپوش
بيا بشين،
زنش میگه چه خبره شیطون ؟
میگه:
امشب منچستر بازی داره!!!
-
امسال عید هرکی اومد خونه میزارم خودش انتخاب کنه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یا رمز وایفای یا آجیل
-
با دختره رفته بودم رستوران
نمكدونش از اين پيچوندنيا بود
هي تكونش ميداد، نمك نميومد،
خيلي آروم تو گوشش گفتم بپيچونش
اونم اول يه نگاه به دور و برش كرد و بعد نمكدونو گذاشت تو كيفش.
.
.
.
هيچي ديگه، صاحب رستوران كه تعطيل كرد پرنده فروشي زد
نمكدونه هم به اذن خدا از تو كيف دوستم به معراج رفت، منم كه الان تو تيمارستان روزبه نشستم دارم با كفگير چمن ميخورم
-
چند روز پيش رفتم زبان ثبت نام كردم اولين جلسه معلم اومد بهمون گفت توى برگه هر چى از انگليسى بلدين بنويسيد منم در اوردم نوشتم
oh , oh yes , oh my god , yesss , oh come on baby , yeeessss
هيچى ديگه معلم گفت برو از كلاس بيرون ، فكر كنم فهميد من چقدر انگليسيم خوبه نيازى به اين كلاسا ندارم .
-
بچه که بودم
بابام منو برد استانبول
بعد که بزرگ شدم فهمیدم گولم زده
منو برده بود تبریز
تو تاکسی هم ترانهء ابراهیم تاتلیس گذاشته بودند که طبیعی جلوه کنه
چند بار هم همینطوری کانادا رفتیم
-
ترکه بالره شب میرن خونه آخ.ونده میخوابن!
لره به ترکه میگه : صبح واسه نمازبیدارم کن.
صبح که میشه ترکه، لره رو بیدار میکنه
لره بجای کلاهش اشتباهی عمامه آخونده رو سرش میذاره میره دستشویی تو آینه خودشو میبینه میگه: عجب احمقيه گفتم منو بیدارکن حاج آقا رو بیدار کرده (!!)
-
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ
ﻣﻴﻜﻨﯽ؟
ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ !
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﮐﻠﯽ ﺷﺎﺩ ﺯﻳﺴﺖ ﻭ ﺗﺎ
ﺳﺮﺣﺪ ﻣﺮﮒ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺩﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩ و کنترلم دست خودش بود
ﭘﺎﯼ ﻟـﭗ ﺗﺎﭘﺶ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ دستش تو دماغش بود
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﭼﺎﯼ
ﻫﻮﺭﺕ ﻛﺸﻴﺪ ﻭﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ ﺩﻟﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺁﺭﻭﻍ ﺯﺩ
ﻭ ... پولاشو جمع کرد شاسی بلند خرید.باشگاه رفت. کثافت پیر هم نشد.....