عجب ماه بلندی تو(sm51)
نمایش نسخه قابل چاپ
عجب ماه بلندی تو(sm51)
ای جان تو جانم را از خویش خبر کرده
اندیشه ی تو هر دم در بنده اثر کرده
ای هر چه بیاندیشی در خاطر تو آید
بر بنده همان لحظه آن چیزی گذر کرده ... (sm50)
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چیزی یافتی؟! (sm120)
در دیده من اندرآ وز چشم من بنگر مرا
زیرا برون از دیدهها منزلگهی بگزیدهام
دستات خجالت می کشیدن توی جیبت (sm25)
از شیوه و ناز تو مشغول شده جانم
مکر تو به پنهانی خود کار دگر کرده ... (sm50)
در زخم او زاری مکن دعوی بیماری مکن
صد جان شیرین دادهام تا این بلا بخریدهام
امتحان خر است (sm3)(sm178)
بر یاد لب تو نی هر روز بنالیده
عشقت دهن می را پر قند و شکر کرده ... (sm50)
من از برای مصلحت در حبس دنیا ماندهام
حبس از کجا من از کجا مال که را دزدیدهام
تو مست مست سرخوشی من مست بیسر سرخوشم
تو عاشق خندان لبی من بیدهان خندیدهام....
(sm50)