آمدن به آن اتاق بلند پس از سالهانقل قول:
نوشته اصلی توسط Saber [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
پس از اقیانوسها و سایههای تپهها و صداها
پس از باختنها و پا بر پله نهادنها
پس از تماشا و اشتباه و فراموشی
برگشتن به آنجا با این فکر در سر
که جز آنهایی که میشناختم
هیچکس را نخواهم دید
اما عاقبت دیدار تو
که نشستهای به انتظار
و بر تنت پیراهنی سپید
تویی که شنیده بودمت
با گوشهای خودم از همان آغاز،
برای آن که بیش از یک بار
به رویش در گشودهام،
باور داشتم دور نیستی تو.
دابلیو اس. مروین، ترجمه آزاده کامیار