××× بـــــا جــنبـه هـــا ×××

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

مدیر عامل شده که کار نکنه دیگه (sm120)
کـ*ـانـ#ـدوم نیست که سوراخ باشه که (sm2)
(sm81) آخه کی نمیخوادت من این همه میخوامت قبول نیست؟ (sm81)

---

حالا بزار بفهمه ضرر آنچنانی دادیم اونوقت قیافش دیدنیه (sm120)
(sm2) حالا یه دفه میخواستی ما رو کاور کنی ها (sm120)
نه دیگه هیچکی جواب نقلمو نمیده ، منم دیگه نمیتونم تحمل کنم و خودمو بیشتر از این کوچیک کنم ! خواستم یوزرم دیلیت بشه و رفتم ولی این یارو احسان صالحی با یوزر من اومد اراجیف گفت مجبور شدم بیام ! دیگه اینجا لطف و صفای قبل رو نداره ! اما خوب چیکار کنم صبحا بعضی اوقات خلوته و حوصلم سر میره ! یه جورایی باید این عادت رو ترک کنم

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺩﮐﻤﻪﯼ ﭘﯿﺮﻫﻨﻤﻮ ﺑﺒﻨﺪﻡ، ﺩﮐﻤﻪﺵ ﺍﻓﺘﺎﺩ!
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﮐﯿﻔﻢ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ، ﺩﺳﺘﻪﺵ ﺩﺭﺍﻭﻣﺪ!
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺭﻭ ﺑﺒﻨﺪﻡ، ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﻩﯼ ﺩﺭ ﺍﺯ ﺟﺎ ﮐﻨﺪﻩ ﺷﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ!!













ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻣﯽﺧﻮﺍﻡ ﺑﺸﺎﺷﻢ، ﻣﯽﺗﺮﺳﻢ

چند وقتیه یه سوال خیلی ذهنمو درگیر کرده...؟!
.
.
.
.
.
زورو از اون فاصله می پرید رو اسبش تخماش نمیترکید...؟!

ﺁﻫﺎﯼ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﯾﻦ متنو ﻣﯿﺨﻮﻧﯽ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺁﺭﻩ
ﺑﺎ ﺧﻮﺩِﺗَﻢ ...
ﺍﺯ ﺧُﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ
ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻗﺸﻨﮕِﺖ ﺑِﺮﺳﯽ .
ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ

زنه به شوهرش میگه:
از حاج رحمان یاد بگیر، از بس زنشو دوست داره؛ بعد از فوت زنش مسجد ساخت به نام زنش...������������











شوهره میگه:
عزیزم منم زمینشو خریدم، آماده‌ست؛ منتها تاخیر از خودته!!!

/ برادرزادم دیروز سه دقیقه گریه کرد واسش تبلت خریدن !
.
.
.
.
.




منم بچه بودم یادمه ۳ماه گریه کردم واسم یه شمشیر پلاستیکی خریدن،
آخرشم با همون منو میزدن

امروز یه دختره خیلی با آرایش
و تيتیش و پر ادعا تو تاکسی
به دوستش میگفت:











پراید دیگه چی بود که
پیکان وانتش رو هم درست کردن......!!!

راننده غش کرد من فرمون ماشينو ازش گرفتم

امروز به یه پیرزنه کمک کردم بعد اینکه تموم شد گفت ایشالاه بری تایلند








دمش گرم خیلی خیلی متمدن بود

هيتلر: من در جنگ هايي که کردم جان 300 هزار نفر را گرفتم.
ناپلون: من در خلال جنگ هايم سر 50 هزار نفر را جدا کردم.
ژوليوس سزار: من جسم ۷۰ هزار از اسيرانم را سوزاندم.
کالي گولا: من ۲۰۰ هزار نفر را کشتم و دستانشان را قطع کردم.





مدير عامل سايپا: جمع كنين بابا...!!

دوست دارم آنچنان ببوسمت که بگویی: دیوانه
بعد محکمتر ببوسمت بگویی: روانی
آنگاه آغوشت را تیمارستانی کنم برای تمامی جنونم....









خلاصه



حقیقتش میخوام بکنمت!!!
راه داره یا بازم کسشر بگم??!!!������