-
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
عروسک شکسه
خواننده: نلی
شاعر : ایرج جنتی عطایی
آهنگساز : پرویز اتابکی
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اگه برم اگه برم رنگ گریه با صدامه
اگه نرم اگه نرم روز مرگ خنده هامه
نمی تونم رها کنم خودمو از این اسیری
کجا برم کجا برم زنجیر غمت به پامه
به من بگو بگو به من
دیروز برات چی بودم عروس حجله بسته
امروز برات چی هستم عروسک شکسته
دستای تو دیگه دست یه مهربون نیست
حرفای تو دیگه حرف یه همزبون نیست
آی چه می دونی چه دردیه
تو کاسه ی سیاه و مات چشم عروسک
آی چه می دونی چه حرفیه
رو لبای غمزده ی بی خشم عروسک
دیروز برات چی بودم عروس حجله بسته
امروز برات چی هستم عروسک شکسته
فانوس بزرگ عشق تو بی فروغ بود
حرفای قشنگت مثل خودت دروغ بود
عروسک شکسته ای که همه تنش نگاهه
بخاطر نگاه تو چشم شیشه ایش به راهه
وقتی میای زمستونش پر لاله های سرخه
وقتی می ری بهارشم پر لاله ی سیاهه
-
-
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
قصه شهر سکوت
خواننده : عارف
شاعر : اردلان سرفراز
موسیقی : فریدون شهبازیان
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
روزی دل من، که تهی بود و غریب
از شهر سکوت، به دیار تو رسید
در شهر صدا که پر از زمزمه بود
تنها دل من قصه ی مهر تو شنید
چشم تو مرا به شب خاطره برد
در سینه دلم از تو و یاد تو تپید
در سینه ی سردم این شهر سکوت
دیوار سکوت ز صدای تو شکست
شد شهر هیاهو این سینه ی من
فریاد من به لبانم بنشست
خورشید منی، منم آن بوته ی دشت
من زنده ام از نور تو ای چشمه ی نور
دریای منی منم آن قایق خرد
ناگه تو مرا می بری بر ساحل دور
اکنون تو مرا همه شوری و صدا
اکنون تو مرا همه نوری و امید
در باغ دلم بنشین بار دگر
ای پیکر تو، چو گل یاس سپید
-
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
باج
خواننده : ستار
شاعر : شهیار قنبری
آهنگ و تنظیم : فریبرز لاچینی
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
می سوزم و می سوزم با زخم تو می سازم
با هر غزل چشمت من قافیه می بازم
پیش از تو فقط شعرم معراج غرورم بود
ای از همه بالاتر اینک به تو می نازم
این سفره ی خالی را تو نان غزل دادی
ای پر برکت گندم من از تو می آغازم
من اهل زمین بودم فواره نشین بودی
با دست تو پیدا شد بال همه پروازم
از شینم هر لاله اسب و کوزه پر کردم
با عشق تو رادیدم تا اوج تو می تازم
هیهای مرا بشنو اسب و من دل خسته
من چاوش بی خویشم با هق هق آوازم
راه سفر عاشق از گردنه بنداز پر
نا مردم اگر با خون این باج نپردازم
