یه روز تو تاکسی نشسته بودم
یه دختره هم کنارم نشسته بود
از یه خیابون رد میشدیم که پمپ گاز داشت
راننده تو آینه نیگا کرد و گفت
خانوم ، آقا ، اجازه میدین خلوته یه گاًزبزنم
من گفتم مشکلی ندارم و دوتایی به دختره نیگا کردیم
جواب داد نه تورو خدا من نامزد دارم …
..