سلام به دوستان عزیز
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام به دوستان عزیز
یجا نوشته در جواب اونه ولی فک نکنم
همیشه یاد بگیرید تحت هر شرایط رو دکمه تشکر کلیک کنید
تایپیک جامع بانو هایده
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ایتونز کیفیتش تخمیه با اون فرمت شخمی
لامصب برنامه فرزاد حسنی ریمیدیم میذاره آدم قرش میاد !!!! (sm160)
جدی نگیرین !!!! (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Chavosh [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Chavosh [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
این اسکلو نیگا
عجب چیزیه .. (sm50)
الی بی عرضه یه صدا پیدا نتونستی بکنی ..
چرا ابله پیدا کردم میگه همکاری
منتهی به این شکلی که مهر نوشته نیس
فوقش زیر صدائه
مثل حجت اشرف زاده (sm2)
من کاملشو دارم حال ندارم گوش بدم میخوای !?؟!
ابله دانلود کردم که میگم
از کجا گرفتی تایمش یه ساعت و نیمه ..
دیوث منم اینترنت دارم رفتم سایتش
تو خود سایتش نیس خر خودتی ..
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خب که چی ..
تو خف بگیر
(sm2) حال داد ..
ولی چه صدایی داره سینا سرلک ..
از فضولات کیون ممر زاییده شده این سینجول (sm2)
(sm30)
به خدا من دارم گوش میدم میگه دو صدایی بخونیم الی خاک بر سرت ..
آقای خاص !!!! (sm2)
بجای زر زدن توام اون تیکشو کات کن اپ کن
میگه یه اتود با محسن زدیم !!!!
بهروز صفاریان ..
اووووووووف !!!!
با من و بی کس و تنها شده تو بمان یا خداااااااااااااااا.
دیوث حسنی میگه اتود بزن ..
داره میخونه .. (sm88)
چه صدایی !!!! (sm88)
تو بمان !!!!
واووووووووووووووووووووووو و ..
یعنی خوشم میاد هنوز هیچی نیست با خودتون درگیرید (sm2)
رضا خف رو چه میخونه ..
اها پیداش کردم
(sm2)
با من بیکس تنها شده یارا تو بمان
همه رفتند از این خانه خدارا تو بمان
من بی برگ خزان دیده دگر رفتنیام
تو همه بار و بری تازه بهارا تو بمان
داغ و درد است همه نقش و نگار دل من
بنگر این نقش بخون شسته نگارا تو بمان
زین بیابان گذری نیست سواران را لیک
دل ما خوش بفریبی است، غبارا تو بمان
هر دم از حلقه عشاق، پریشانی رفت
به سر زلف بتان سلسله دارا تو بمان
شهریارا تو بمان بر سر این خیل یتیم
پدرا، یارا، اندوه گسارا تو بمان
«سایه» در پای تو چون موج دمی زارگریست
که سر سبز تو خوش باد کنارا تو بمان
و جواب شهریار به این شعر چنین بود:
«بمانیمکه چه؟»
سایه جان رفتنی استیم بمانیمکه چه؟
زنده باشیم و همه روضه بخوانیمکه چه؟
درس این زندگی از بهر ندانستن ماست
این همه درس بخوانیم و ندانیم که چه؟
خود رسیدیم بجان، نقش عزیزی هر روز
دوش گیریم و بخاکش برسانیم که چه؟
آری این زهر هلاهل به تشخص هر روز
بچشیم و به عزیزان بچشانیم که چه؟
دور سر هلهله و هالهء شاهین اجل
ما به سرگیجه کبوتر بپرانیم که چه؟
کشتئی را که پی غرق شدن ساختهاند
هی به جان کندن از این ورطه برانیم که چه؟
قسمت خرس و شغال است خود این باغ مویز
بی ثمر غورهی چشمی بچلانیم که چه؟
بدتر از خواستن این لطمهء نتوانستن
هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه؟
ما طلسمی که قضا بسته ندانیم شکست
کاسه و کوزه سر هم بشکانیم که چه؟
گر رهائی است برای همه خواهید از غرق
ورنه تنها خودی از لجه رهانیمکه چه؟
قاتل مرغ و خروسیم یکی مان کمتر
این همه جان گرامی بستانیم که چه؟
شهریارا دگران فاتحه از ما خوانند
ما همه از دگران فاتحه خوانیم که چه؟