گفت آتشی بی سبب نفروختم
دعوی بی معنیت را سوختم (sm172)
نمایش نسخه قابل چاپ
گفت آتشی بی سبب نفروختم
دعوی بی معنیت را سوختم (sm172)
زانکه میگفتی نیم با صد نمود
همچنان در بند خود بودی که بود (sm172)
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است (sm172)
یکی اینو از برق بکشه باو (sm2)
مرغ پر بسته که کشتن ندارهنقل قول:
نوشته اصلی توسط Hadi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
Noémie Merlant
تا حالا کوجا بودی (sm81)
چه ربطی داشت (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrCrow [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد (sm50)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]