واقعا .نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm93)
نمایش نسخه قابل چاپ
واقعا .نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm93)
واقعا چرا نباید بشه با اسب بیایم سرکار. این موضوع واقعا اذیتم میکنه.
من از اول هم اسب میخواستم اصلا دلم با ماشین نبود ولی چون نمیشد ماشین ثبتنام کردیم
شما فقط تصور کن آخر روز جلوی ساختمون از همکارت خداحافظی میکنی افسار اسبو از درخت باز میکنی میپری روش میری خونه. زیبا نیس واقعا.
حداقل برم نیویورک پلیس شم بهم اسب بدن
تو خواب چطوری شکوندیش؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط ehsansalehi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
زیاد فشار دادیا
سلام داش شاهیننقل قول:
نوشته اصلی توسط shahin-ronaldo [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
کم پیدایی کلا نیستیا
خیلی خلاصه :نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
از 87 مسیر زندگی 180 درجه عوض،( از صفر صفر برای من شروع شد)
از 91 به مدت دو سالش یه ضرر مالی، همش باهام بود و فکر پرداخت اون ، جوری که هرشب کابوسم بود، وفکر بودم
از اون موقه حتی موقع خوابم دندونام به هم فشار می دادم ( غیر عمدی)
ولی پایان سال 92 مشکل حل شد و سال 93 تا الان شرایط کم کم داره بر می گرده به حالت قبل سال 91 .
(sm50)
یه چیز می گم فقط در وصف صابر(sm126)
( هوی صابر پرو فقط نشو)(sm70)
نصف بازدید کنندگان این تالار مدیون پست هات هستن
باز هم نصف اعضا، جدید بخاطر لینک کردن پست هات هستن که بتونند بخونند
و باز هم نصف این اعضا بخاطر خوندن جدید ترین ها اینجان
و بازهم خودت بخاطر همین کارا مقام اول لایم (تشکر) را داری
.
.
.
بسته دیگه ، جنبه نداری بیشتر نمی نویسم(sm70)
ولی در کل کارت عالیه، بخصوص امروز که من اصلا حال ندارم ، تو اعزای دنونم هستم (sm74)
(sm93)
انشالله که همه چیز درست میشه !نقل قول:
نوشته اصلی توسط ehsansalehi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
میگه زن وشوهرومادرشوهرداشتن تلویزیون میدیدن،،زنه گفته میرم اتاقم درازبکشم،بعدازکمی شوهرازمادرش اجازه میگیره بره سری به زنش بزنه،،،،بعدازرفتن برگشتنش طول کشیدوزیپ شلوارش بازبودمادرش پرسیدبدنباشه حال زنت،،،گفت یکمی سرفه میکردوتبش بالابودودواش دادم وانشاالله بهترمیشه مادرش گفته پس درداروخانه روببند