اره تولدم بود امروز اعصابم خراب بود این واسه خودم نوشتم تو صفحه اف بیم گذاشتم
دل نوشتم ام
31 شهریور 93
.................................................. .......
مجالی نیست برای جبران گناهنم ...
گر چه عذابیست در وجودم نیازی به تقاص ندارم....
گناه کرده ام توانش را میده ام ....
گرم بودم اشتباه کردم نفهمی کردم....
فکر کردم آسان است تحمل کردنش...
اشتباه کردم ....
اشتباه...
حس نبودنت سخت است سخت...
عمرم رفت...
تولدم آمد ولی نیستی ....
ندارمت .....
من!!! باور کنم ندارمت ؟؟؟؟
ای امید از دست رفته ام ....
باور کن ندارمت .....
سرنوشت شوم رقم خورده است به نداشته هایم.....
اگر گناه نبود....
اگر گناه نبود ...
ای خدا اگر گناه نبود...
راحت میشدم راحت...
عکسم را گذاشتم یادم باشد اگر ماندم و بدانم که چه کشیده ام....
که به زاد روز امسالم رسیده ام ....
بله به 31 شهریور رسیده ام ....
به بزنگاه تقاصم رسیده ام....
سخت است تحملش،سخت....
انتظار سخت تر از جهنم و آتش است....
که زاد روز دوبارت برسد...
به امید هایی نا امیدم....
منتظرم....
منتظر...
.................................
انچه از عالم بالاست من آن میگویم
رخت بر بسته به آنم که بدانجا بروم(فکنم)
................................................