حموم (sm2)
نمایش نسخه قابل چاپ
حموم (sm2)
(sm2)
.......(sm70)
پس جای عمت خالی (sm59)
- (sm2)
(sm50)
باور کن نمی دونم چرا شهر پره تنهاست
پس کوشن زن ها من نمی دونم . . . (sm50)
باور کن نمی دونم کافر سنگ میشه
یا دل مثل واژنه خالی باشه تنگ می شه . . . (sm50)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دختره ترشیده پرفیس و افاده اومده جلوی آیینه نگه میکنه به بخت بد خویش و میگه:
خدایا بشکن این آیینه ها را
که من از دیدن آیینه سیرم
خدایا چون نوشتی سرنوشتم
که بخت از من رمید از بس که زشتم
زبانم لال اگر خط تو بد بود
تو میگفتی خود من مینوشتم...(sm178)
سیاه چشمون پلی(sm74)