امین داشت ترقه بازی میکرد ترقه میفته تو شورتش میترکه!!
یکی بهش میگه عمو چی شد؟؟؟
بغض ميکنه و ميگه
عمو دیگه عمه شد!!!
هرچی که داشت کنده شد(sm70)
نمایش نسخه قابل چاپ
امین داشت ترقه بازی میکرد ترقه میفته تو شورتش میترکه!!
یکی بهش میگه عمو چی شد؟؟؟
بغض ميکنه و ميگه
عمو دیگه عمه شد!!!
هرچی که داشت کنده شد(sm70)
مروز دختره همسایمون اومد خونمون
پیشنهاد بی شرمانه داد
منم دست رد زدم ب سینش
.
.
.
.
.
.
.
دیدم نرمه!!
قبول کردم.(sm120)
ﺩﻳﺸﺐ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺷﺎﻡ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ
ﺯﺩﻩ
ﺑﺎﺑﺖ ﺷﺎﻡ ﺩﻳﺸﺐ ﻣﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻡ ؟ .
.
.
.
ﮔﻔﺘﻢ 30 ﺩﻗﻴﻘﻪ !!
.
.
.
.
.
.
ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﺩﻳﮕﻪ ﭼﺮﺍ ﺟﻮﺍﺑﻤﻮ ﻧﻤﻴﺪﻩ
ﺧﻮ ﻫﻤﻪ ﭼﻲ ﻛﻪ ﭘﻮﻝ ﻧﻴﺴﺖ!!!! ﻭﺍﻻ ..(sm70)
دختره نوشته:
تو نباشی دلم که هیچ...
کو.نم هم تنگ میشود...
صداقتش داغونم کرده...
داغوووووووون!
بازوانت را به مستی حلقه کن بر گردنم
تا بلرزد زیر بازوان سیمینت تنم ... (sm181)
يه شب ، داشتم ميخوابيدم که يهو يه پشه اومد صاف نشست
رو دماغم !
يه نيگا بهش انداختمو گفتم : سلام
گفت : عليک ..
گفتم : چيه؟
گفت: ميخوام نيشت بزنم
گفتم : بيخيال ... اين دفه رو کوتا بيا
گفت: تو بميري راه نداره . گشنمه .
گفتم : الان ميتونم با مشتم لهت کنم .
گفت : خودتم ميدوني که تا بياي بزني جا خالي دادمو مشتت ميخوره وسط دماغت !
....
به نظر حرفش منطقي ميومد !
گفتم : خيلي پستي
..ي دفه آهي بلند از ته دلش کشيد و ساکت شد ...
گفتم چي شد؟؟
گفت : حاضري ؟
گفتم: تا جوابمو ندي نميذارم بزني ...
وقتي اصرارمو ديد . دستمو گرفت و گفت : دنبالم بيا
گفتم کجا؟؟؟
گفت: مگه نميخاي جواب سوالتو بدوني ؟پس هيچ نگوو و دنبالم بيا
...ازجام بلند شدم و باهمديگه راه افتاديم و رفتيم رفتيم و بازهم رفتيم...
گفت: هنوزم اصرار داري بدوني يا همينجا کارو تموم کنم ؟؟
گفتم : اينهمه راه اومدم تا جواب سوالمو بگيرم ... بريم
يهو يه لبخند زد و با دست زد به پشتم و گفت: اين پشتکارته که
منو کشته !
راستش از شما چه پنهون ،يه جورايي ازش خوشم اومده بود .
به اين فکر ميکردم که اونقدا هم بچه بدي نيس !
تو اين فکرا بودم که يهو گفت : آهاااي پسر .ريسيديم !
گفتم : خب
گفت :خب که خب .
گفتم : زهر مااار ..پس جواب سوالم چي شد؟؟
يهو ديدم اشک تو چشماش حلقه زد و سرشو انداخت پايين !
گفتم :چيه ؟
گفت : اين سوراخو که ميبيني توش زنو بچم زندگي ميکنه !
اونشبي که يه پيف پاف خالي کردي تو اتاقت يادت مياد ، لعنتي؟؟
گفتم : آرره .چطور ؟؟
گفت: زن من اونشب اومده بود تو اتاقت . ولي توئه بی معرفت با اون زهرماري
که به خوردش دادي اونو افليج کردي . الان من موندم و 70 ، 80 تا بچه قد و نيم قد و يه زن افليج !!
اونم به اين خاطرکه توئه لعنتي حاضر نبودي يه چيکه از اون خونتو به ما بدي !!
سکوت سنگيني بينمون برقرار شد !
بغضي تلخ داشت گلومو فشار ميداد . راسشو بخوايد ديگه طاقت نيووردمو زدم زير گريه ........
از فرداي اونشب ما باهم شديم عين دوتا دوست خوب .
هرشب مياد پيشمو تا دلش ميخاد ميذارم خون بخوره .
راستش خودش حد و حدودشو ميدونه و هيچوقت سواستفاده نميکنه !
حال زنشم خدارو شکر روز به روز داره بهتر و بهتر ميشه !
تا اينکه ديشب ديدم دوتايي با زنش که يه عصا زير بغلش داشت
اومدن پيشم
جاي همگي خالي ..
دوتاييشون نشستن رو دماغم و گفتن : بزنيم ؟؟
منم خنديدمو گفتم :
هرچقد دلتون ميخايد بزنيد .خوش باشيد ...
.
.
.
.
يعني تا آخر نشستي خوندي ؟ :|
واقعا
آدم انقدر بيكار :|
(sm30)
اولین کسی ک فهمید دانشجوها هیچی نمیشن...
..
امام خمینی بود ک گفت:
امید من ب شما دبستانی ها است.
قربون ابروهات امام، بوس بوس..(sm2)(sm30)
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ﺍﺯ ﺩﻣﺎﻍ ﻓﯿﻞ ﺍﻓﺘﺎﺩﯾﺪ !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺷﻤﺎ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮ ﮐ.ﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﯾﺪ!!!
ﺣﺎﻻ ﺑﺎﺯﻡ ﺧﻮﺩﺗﻮﻧﻮ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ
اولین سوال دخترا بعد یه مدت که هم دیگه رو ندیدن:
شوهر کردی ؟!!!
حالا اولین سوال پسرا بعد یه مدت که هم دیگه رو ندیدن:
عمت چه طوره ؟!!! :|
(sm70)
به دختره گفتن ازدواج کردی !؟
گفت نه ..
ولی به بهونه ی ازدواج زیاد کردنم !(sm120)