اینجا هم بشدت شلوغ بود بیرون از شدت شلوغی عادم خجالت میکشید برگرده بیاد خونه (sm70)نقل قول:
نوشته اصلی توسط special [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هر چی شربتاشونو تعارف کردن بر نداشتم ؛ لنتیا با یه شربت دادن میخواستن ثواباشونو بکنن برن بهشت حوریا رو بکنن ؛ من در حد توانم نذاشتم برن بکنن (sm2)
و آمارها بود که به نیت فلان فلان هی رد و بدل میشد (sm50)