يه روز عموم رو کشيدم کنار, بش گفتم روزى چند تا هواپيما ميخرى؟ گفت دو تا
گفتم ميدونى اگه نخرى با پولش ميتونى هرروز سيگار بکشى؟
نمایش نسخه قابل چاپ
يه روز عموم رو کشيدم کنار, بش گفتم روزى چند تا هواپيما ميخرى؟ گفت دو تا
گفتم ميدونى اگه نخرى با پولش ميتونى هرروز سيگار بکشى؟
یه مدت با جمله"یه معصومیت خاصی تو چهرته" مخ میزدم
شامپو شلغم پرژك براي موهاي سرما خورده...!!
هیئت محل ما با این طبل و سنج هایی که امسال آوردن قشنگ میشه فهمید خصومت اصلیشون با اهالی محله نه یزید و سربازاش
ایستگاه صلواتی تو محرم اینجوریه که 50 نفر وایمیستن چایی میخورن ثواب میبری 50 نفرم واسه ترافیکش بهت فحش میدن ثوابارو میشوره میبره.
یه بار رفته بودم هیئت اون قدر محکم زنجیر میزدم پشت سریم گفت داداش مگه از خانواده ی شما هم کسی تو کربلا بوده؟
يه بارم لخت داشتيم سينه مى زديم, يهو يدونه از اين گولاخا رفت بلندگو رو از مداح گرفت گفت اکثر داداچى ها دارن مچ رو ميشکونن
يه بار تو تعزيه پيرمرده بم گفت تو بيا نقش طفلان مسلم رو بازى کن, تا يه ساعت داشتم از رو کتاب عربى بش ميفهموندم طفلان ينى دو نفر
یه بار توی تعزیه دعوا شد، شمر و امام حسین دو نفری داشتن مسلم ابن عقیل رو میزدن.
وصیت امام به آنان که در کار دولت سنگ می اندازند : در کار دولت سنگ نیندازید
وصایای امام ص 38