حالش به دور هم بودنشِ اینجا و اونجا و هرجا توفیری نمیکنه (sm10)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MaMaTiR [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نمایش نسخه قابل چاپ
حالش به دور هم بودنشِ اینجا و اونجا و هرجا توفیری نمیکنه (sm10)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MaMaTiR [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خوش بگذره پس(sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm50)
میگذره... شما بیای بیشتر نیای کیونت لق باد (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MaMaTiR [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اعضا رو با رسم شکل نام ببر(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
روزگار غریبی است ...
نمکدان را که پر میکنی توجهی به ریختن نمکها نداری ...اما زعفران راکه میسابی به دانه دانه اش توجه میکنی..!!
حال آنکه بدون نمک هیچ غذایی خوشمزه نیست...ولی بدون زعفران ماهها و سالهامیتوان آشپزی کرد و غذا خورد ...
مراقب نمکهای زندگیتان باشید ...ساده و بی ریا و همیشه دم دست ...که اگر نباشند وای بر سفره زندگی !!
این گفته ی حسین پناهی فوق العاده است:
پیری به جوانی گفت:
کچل کُن...
برو بالا شهر...
همه فکر میکنن مُد ِ ...!
برو وسط ِ شهر...
فکر میکنن سربازی...
"بیا" پایین شهر...
همه فکر میکنن زندان بودی...!!!
این همه اختلاف...
فقط در شعاع ِ چند کیلومتر.....!مردم آنطور که تربیت شده اند میبینند
از قضاوت مردم نترس !
ريشه هاي قالي را تا مي کنيم تا سالم بماند... ولي ريشه زندگي يکديگررا با تبر نامهرباني قطع مي کنيم و اسمش را مي گذاريم برخورد منطقي!!!!
دل مي شکنيم واسمش ميشود فهم وشعور!!!!
چشمي رااشکبار مي کنيم واسمش را مي گذاريم حق!!!!
غافل ازاينکه اگر درتمام اين موارد فقط کمي صبوري کنيم ديگر مجبور نيستيم عذرخواهي کنيم ...
ريشه زندگي انسانهارا دريابيم وچون ريشه هاي قالي محترم بشماريم...
گاهي متفاوت باش...
بخشش را ازخورشيد بياموز…
که ترازوئي ندارد…
سبک وسنگين نميکند…
جدا نمي سازد...
و فرقي نميگذارد....
به همه از دم روشنايي مي بخشد...
محبت را بي محاسبه پخش کن...
دروازه هاي قلبت رابه روي همه بگشا ....
و باور داشته باش خدايي که در اين نزديکيست، بهترينها رابرايت رقم زده است
یک بار هم این دوستت دارم لعنتی را
به کسی نه
به خود خودت بگو
خودت برای خودت ناز کن
خندیدی به خودت بگو ای جان
لذت ببر از تمام روزهای خلوتت
از کنج های همیشگی
با شانه به مو زدن های بی قرار
بی ملاقات
با پای پنجره آمدن و چشم به راه نبودن
آری با همین ها شاد شو
با خلاصه کردن آینه ها،
تنهایی را تمرین کن
وقتی خوب راه افتادی و فهمیدی
بی کسی یعنی چه
آن لحظه تو آماده ی عاشق شدنی
آماده ی ترک کردن خویش
حالا به دلت بگو برو ببینم چه می کنی
این تو و اشک
این تو و لبخند
این تو و با هم بودن
همواره بر این باور باش
کسانی که از بی هم بودن نمی هراسند
با هم بودنشان عجیب اصالت دارد
و آن هایی که از تنهایی و بی کسی
می ترسند
آغوش و بوسه هایشان همگی بازی ست
مثل همان عزیزم عزیزم هایی که
زیاد می شنویم اما
خبری از عشق نیست
همان حرف هایی که لب می زنند و
گوش نمی نوازند
ه وقتایی که به گذشته فکر میکنی می فهمی که اون اول دوست داشته اون اول بهت ثابت کرده که مهمی براش بعد یه مدت تو تازه اینو می فهمی..
می فهمی که عه دمش گرم چه آدمیه چه خوبه چه قدر خوب می فهمه تورو چقدر براش مهمی چقدر گیر دادناش لذت بخشه چقدر سختگیربودنش به موقعس...
اون موقعس که می فهمی ایول یکی هس که بشه روش حساب کرد.یکی هس که وقتی دید ناراحتم آرومم کرد و بااون مسخره بازیاش لبخند رو به من هدیه کرد یکی هس که دور از هیاهو بشه باهاش صادق بود بشه واسش از خودت گفت و اون فقط گوش کنه.یکی هس که نمیذاره یه وقت احساس غریبگی کنی یکی که داره بهت درس زندگی میده یکی که با لبخندت لبخند میزنه
یکی که همه ی زندگیت