(sm98)
نمایش نسخه قابل چاپ
(sm98)
شعر ، تنها دلیلِ تنهاییست
هر زمان خسته شد دلت، برگرد
ماشه را سمتِ دفترت بچکان
شعر را تا همیشه راحت کن ... (sm50)
پرسید از احوال و گرفتاری من
خندید به حال و روز تکراری من
هر چیز به او رسید، خاکستر شد
همدرد منست زیر سیگاری من ... (sm50)
(sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrCrow [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دل عاشق به پیغامی بسازد
خمار آلوده با جامی بسازد
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضت کش به بادامی بسازد
نفس كشٖيدن اگر خود، نشان زندگي است
به دوستان برسان، زنده ام ملالي نيست ... (sm50)
.
.
.
من که رفتم مرا بسوزانید
منتها در کِلاکِل شادی
جسدم را به باد بسپارید
وسط رقص قاسم آبادی....
.
.
.
(sm27)
مرا بی یار و غمخوار آفریدند
مرا بیمار بیمار آفریدند
مرا با درد عشق سینه سوزی
از اول بی پرستار آفریند
مرا دائم قرین رنج کردند
چو گل در سایه ی خار آفریدند
مرا چون مرغ خوشخوانی در این باغ
گرفتار گرفتار آفریدند
مرا لبریز محنت خلق کردند
مرا از غصه سرشار آفریدند
مرا در بزم گیتی مات و مبهوت
نه سرمست و نه هشیار آفریدند
مرا ز آمیزش امید و یاسی
پی یک لحظه دیدار آفریدند ... (sm50)
معینی کرمانشاهی ...
(sm27)
(sm172)نقل قول:
نوشته اصلی توسط !..:: joker ::..! [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خرابم مثِ خرمشهر ولی تو خرم آبادی (sm50)
حسین (sm50)