نمایش نسخه قابل چاپ
فتانه خواننده قدیمی درباره آقاشون میفرمایند:
هم نامهربونه
هم آفت جونه
هم با دیگرونه
هم قدرم ندونه ندونه ندونه
هم دو رو و دو رنگه
هم خیلی زرنگه
هم دلش چه سنگه
هم با من میجنگه میجنگه میجنگه
از این کاراش خبر دارم
اما چه کنم دوستش دارم
ﻛﻠﻲ ﻫﻢ ﺑﺎ اﻳﻦ اﻳﺮاﺩﻫﺎﻱ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻗﺮ ﻣﻴﺪاﺩ
چقدر قدیميا بساز بودن ...
یارو از روی عینک چشاش رو میخارونده بهش میگن چرا عینک رو در نمیاری
میگه: مگه تو وقتی باسنت میخاره شلوارت رو در میاری
. دو تا النگو
تا نیم ساعت دیگه وقتم داری واسه فکر کردن
.
.
.
.
زن همسایه س دارن مذاکرات شب جمعه میکنن
بسلامتی پسری که تو ١٨ ماهگي از شیر گرفتنش.
ولی دوباره از ١٨ سالگی شروع کرد دیوث!
آخرش نفهمیدم
این زنگ پرورشی برای چی بود؟؟؟
همیشه هم میگفتن برای معلمتون مشکل پیش اومده،گفته نمیاد!
الان چهار روز و شیش ساعته ڪه
تَتَلو ڪار مسخره ای انجام نداده!
امیر داداش دل به ڪار نمیدیا!
آقا هر چیزی رو از کوروش میتونم قبول کنم جز این یکی
زندگی همچون یک تماس تلفنی است.
کوتاه و بلند دارد!
مخاطبان مختلف دارد!
اما بالاخره قطع میشود!!!
«کورش کبیر»
قبل اینکه با پولای باباتون پز بدید
یه نگاه بندازید ببینید باباتونم میتونه با شما پز بده یا نه؟!
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﮐﺘﺮ ﺟﺮﺍﺡ ﺑﺎﺷﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﻋﻤﻞ
ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺑﮕﻢ :
ﻗﯿﭽﯽ
.
ﺗﯿﻎ
.
ﭘﻨﺲ
.
.
بوووووووس؟
میخام ببینم واکنشش چیه!!!
به نظر شما میده لامصبو یا نه؟ ؟
اسمها تو شناسنامه
امیر
سعید
مهران
فاطمه
مریم
نسترن
خدیجه
حالا تلگرام
®©•%#
><®+
®°°÷™±<
لامصب تو جنگ چریکی هم اینقدر با رمز روبه رو نیستن!