(sm50)
نمایش نسخه قابل چاپ
(sm50)
(sm50)ارزش چیدن ندارد
چه جای صحبت سال و مه و بهار و خزان
که دل گرفته ام از روزگار دور از تو ... (sm50)
- (sm50)
بیمارستان ،
پای تختِ پدر ،
صد ساعت ،
خسته ،
خورد
و کماکان هستم ، تا تماشاگر اوج سقوط باشم ...(sm172)
دل شکسته ای کنار پنجره سیگار میکشید..
خسته بود..
انقدر خسته که یادش رفت بعد از اخرین پک ،
سیگار را به پایین پرت کند ،
نه خودش را ... (sm50)
- (sm50)
کمرم شکست از دست دنیا فانی(sm50)
های !؟ می فهمی چه می گویم !؟
من گناهم بی گناهی است
اما خوب می دانم
که منظور مرا هم از گناه بی گناهی باز بیراهه می فهمی
(sm50)
حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید
به خاطر فردای ما
اگر بر ماش منتی است.