پلی بک کردن هم بلد نیستن ...
نمایش نسخه قابل چاپ
پلی بک کردن هم بلد نیستن ...
(sm3)
(sm115)
عاشقم مثل مسافر عاشقم
عاشق رسیدن به انتها
عاشق بوی غریبانه کوج
تو سپیده غریب جاده ها
(sm50)
تنهایی ام نشسته میانِ اتاق ها
بر بیست و هشت سالگیم جایِ داغها
گریه نمی کنم ...
همهی اتّفاق ها
یک روز می رسد ،
که فراموش می شوند ... (sm27)
- (sm50)
عزیزی (sm127)نقل قول:
نوشته اصلی توسط harf [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
روحِ بزرگوار من ،
دلگیرم از حجاب تو ... (sm172)
صدای تو ، صدای باد و بیشه
صدای من ، صدای کوه و تیشه
نگاه تو ، دمیدن ستاره
نگاه من ، غروبِ روی شیشه ... (sm172)
میترسُم از این کشور خوسیدهی خوشبخت
بیدار بشُم این طرف مرز نباشی
تو خوُ زمین باشُم و بارونی و گندم
بیدار بشُم اما کشاورز نباشی
میترسُم از اینجا بری و خونه بُرُمبه
له شُم تو به معماری آوار بخندی
آواره بشُم مملکتُم دست تو باشه
هیهات اگر ارتش موهاتِ نبندی
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
میترسُم از اون لحظه که دیوونه نباشی
هی پست کنُم عمر عزیزُم در خونهات
یک عمر کسی در بزنه خونه نباشی
ایجاد شدی توی تنُم مثل یه بحران
بحران شدُم از بوسهی ایجاد شونده
پایان غمانگیز خودُم منتظرم هست
میترسُم از اون لحظهی فرهاد شونده
افسار پریشونی من دست خودُم نیست
جن رفته در این شعر در این وزن عروضی
میترسُم از این حیف شدن حیف اگر تو
حتا به منِ پاره شده چشم ندوزی
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
میترسُم از اون لحظه که دیوونه نباشی
هی پست کنُم عمر عزیزُم در خونهات
یک عمر کسی در بزنه خونه نباشی ... (sm50)(sm27)