کیو میگی امیر ؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amir [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نمایش نسخه قابل چاپ
کیو میگی امیر ؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amir [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بابا دیگه اونقدرم خنگ نیستم میبندشم از اونجانقل قول:
نوشته اصلی توسط *_* [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm2)
اولای اردیبهشت نود و سه بود ، گفت:
بیا پیشم ، آدرس داد ، رفتم.
رسیدم بارون نمیومد ،
حال و هوای کوچهش هوای زمینی نداشت ،
انگار بعد از ظهرِ بهشت بود ، آره ، دقیقن بهشت.
زنگ زدم به گوشیش
گفتم : من پشت درم...
باز کرد ، تو حیاط وایسادم ، از پشت شیشهی در منو میدید ، صدام زد.
(صداش...)
رفتم داخل چشمم افتاد به دوتا سرباز...
«دوتا سرباز مغرور»
(چشاش...)
همونجوری بود که خیال میکردم ؛
«ساده و صمیمی»
لبخند میزد ، دست دادیم رو بوسی کردیم.
(دستاش...)
هنوز پاروی بی قایق بی قایق بود .
گفت : میخوای بشنوی
گفتم : وای...
بجز خواب همه رو دونه دونه گذاشت ، شنیدم.
(خودشم گوش میداد بهتر از من ، یه جوری مشتاق صدای خودش بود انگار بار اوله میشنوه ، شیفتهی ملودیها بود ، قرار نداشت)
بعد گفت : جنگ زده رو چطوری نوشتی؟ ده ساله از هر کی خواسته بودم این حالمو بنویسه نتونست ولی تو بدون اینکه بخوام نوشتی.
میگفت : وقتی رسیدم به جایی که نوشته بودی
«میخوام برگردم اونجایی که انگشتام جا مونده»
همه خاطرات بچگیم ، دوستام ، بعضی همکلاسیام که انگشتاشون قطع شده بود همه اومد جلو چِشَم،
نتونستم تحمل کنم.
میگفت : گریه کردم.
(اشکاش...)
گفت : میذارمش تو آلبوم
گفتم : ...
اصن مهم نیست من چی گفتم.
بگذریم.
چای خوردیم ، گپ زدیم ، سیگار کشیدیم...
نمیدونستم منتظره دفتر شعری ، جزوهای ، کتابی از منه
منم خودم بودم و هیچی...
تازه یکی دوسال بود دست به قلم شده بودم البته زیاد نوشته بودم خیلی زیاد. ولی همون روزا همهش تو آتیش سوزی محل کارم سوختن و خاکستر شدن .
نه دفتری داشتم نه کتابی...
چیزی یادم نبود .
فقط هیجان اولین دیدار بود و بس...
گفت : شعراتو برام بنویس ، رو کاغذ راحت ترم.
وایبر و واتس آپ حس نداره.
نه کاغذ داشتم نه خودکار ، رفت از دفتر کناری برام کلی کاغذ آ۴ اورد با یه خودکار آبی.
نشد بگم جگرگوشههام همه سوختن... چیزی یادم نیست. روم نشد حقیقتش.
کاغذا رو گرفتم نشستم. یهو یکیش یادم اومد.
نوشتم دادم بهش
گرفت نگاش کرد و رفت...
منم رفتم توو خودم و حافظهم
یکی دیگه یادم اومد.
داشتم مینوشتم...
داشت میخوند...
خیال کردم از آهنگای آلبوم پاروی بی قایقه که دوباره پلی کرده ولی کیفیت صدا فرق میکرد خیلی زنده بود خیلی نزدیک خیلی آشنا...
(لحنش...)
یهو اوج گرفت ...
«رو ازم بگیری گُر میگیره
دوباره بی سر و سامون میشه
تا نگاه میکنی بارون میشه
همهی دنیا چراغون میشه...»
انگار برق گرفته باشه قلبمو ، خشکم زد .
شعر منه؟!!!
همین که الان نوشتم دادم بهش؟!!!
پاشدم برم از روبرو نگاش کنم ولی دیگه نخوند.
برگشت رو کرد بهم
(یه ذوق خاص تو چشاش بود که حال میداد)
گفت : پدرام ؛ ملودیش در اومد...
منم اشکم در اومد
نذاشتم ببینه.
کم کم
غروب شد ...
خدافظی کردیم تا پشت در اومد با یه نگاه «معصوم و صمیمی و غریب» بدرقهم کرد.
منم رفتم که رفتم ...
آهان اینو میخواستم بگم فقط
«اون نگاه معصوم و غریب و صمیمی » ؛
همون...
(نگاش)
بعدِ تو مادرِ بارونه ؛ دلم
ابرِ سنگینِ زمستونه ؛ دلم...
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]parizi
صیحت زیبای مولانا به شما عنترها :
در این عمری که میداﻧﻲ
فقط چندی تو مهماﻧﻲ!
به جان و دل تو عاشق باش
رفیقان را مراقب باش
مراقب باش ﺗﻮ به آنی،
دل موری نرنجاﻧﻲ...
که در آخر تو میمانی و
مشتی خاک که از آنی..
داره میگه دل موری ( ره مد ضل العالی) رو که حاجیت باشه رو نرجونین دیوثا (sm81)
تو مگه دل داری !?؟!
هانی بحث عاطفی تشریف داره ، دخالت نکن
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بکنیمش میلادبا هم دوتایی؟
دل ندارم ولی یه جفت تخم و یه ک..یر فابریک که دارم (sm81)نقل قول:
نوشته اصلی توسط !M?sbh؟! [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
حیف وقتی که بخواییم واسه تجاوز بهش هدر بدیمنقل قول:
نوشته اصلی توسط *_* [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
فوکیدم هر دوتون رو ..
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چنگیز یاغی همی الان ..
بی تو هر ویروسی به سرم میچسبه... (sm50)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
:|
(sm50)
تیکن 7 کرک شد ..
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm50)
چرا تعجب مَکِنی ؟ (sm120)بر طبق قراردادي که که شرکت سازنده idm داره به مناسبت تقارن با ماه مبارک رمضان اگه بيش از حد ســوپر دان کني ارور ميدهنقل قول:
نوشته اصلی توسط yaran [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اَصَ حالا که بحث به اينجا رسيد بُگُذار روووشنَت کنم و در مورد فلسفه معنايي عميق ِ واژه ي ســـــــوپر و تاثير شگرف آن بر جوانان بلاد ، اندکي بيانيه ول بُنمايم
ابتدا به سراغ معناي عميق واژه " ســــوپر " مي رويم ( وقتي ميخواي تلفظ کني ســــو رو لباتو غنچه کن و بعد از اندکي مکث پِر را از درون ديافراگم ول بده )
در گذشته هاي چندان دور واژه ســـوپر داراي معناي زيادي نبود و در ذهن جوانان بلاد فقط يک معني داشت و آن معني بسي شگرفي بود . به عنوان مثال اگر اسمال آقا سووپری ميزد همه جا ميپيچيد اسمال آقا ســــوپر زده و بدين سان مردم بلاد در آن زمان به دنبال وي چي اس و سي دي آن بودند
آري از اين دست واژه های ذي قيمت در ادبيات محاوره اي کم نبود . به عنوان مثال واژه بسي خوفناک " ســاک " که داراي معناي متعدد است ( و در ذهن جوانان پيشين بلاد فقط يک معني داشت ) که بحث در مورد آن در اين مُقال نمي گنجند
عالی (sm2) کوتاه و مختصر همراه با آفتابه و غلتک (sm2)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ینی انتخابات 1400 که هیچی تا ده تا انتخابات دیگه هم میشه از ظرفیت وجودی ِ مموتی و تتلو استفاده بهینه ای انجام داد (sm2)
جوجه کباب ناصر خان (sm74) میکس داش علی منصوریان (sm2)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یا جده ی سادات (sm155)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ممر برات کامنت گذاشتم چرا در جواب برام قلب نفرستادی ... (sm172)
جنگ شده(sm2)
من میگم نحسی سالگرد آلبوم موزن بود اینجو شده .. :l
مجلس ترکیده شبکه خبر داره از سفره افطاری حرف میزنه
خوشحالی نداره ناامنی و کشته شدن بیگناه
باز برن همه فکر و ذکرشان بشه حجاب و کنسرت و و چیزای مسخره
حالا ک معلوم شده کار کی بوده
معلومه که کاری ب نظام و سیاست نداشته فقط میخواسته ناامنی درست کنه
سرنوشت داعش را به بابا اسی بسپارید . خودم ( حفظه الله )
بنده همینجا عرض میکنم فقط با یک عدد تیربار قادر هستم داعش را نابود سازم و معادلات منطقه ای را بر هم بریزم
بار دیگر رکورد زدیم
اولین و تنها کشوری هستیم که ملت وقتی حادثه تروریستی رخ داده به جای فرار ، با خیالی آسوده در گوشه خیابان نظاره گر عملیات و تیراندازیه
سلفی بگیران که غیر ممکنه نباشن
مُردیم تا بردیم (sm118) توی زِ مین ِ حریف چه شاه گلایی کاشتید آی ماشالا ماشالا ماشالا (sm34)(sm120)
# گلدن استیت
سمت راست: تجمع مردم در منطقه خطر هنگام حملات تروریستی در تهران
سمت چپ: فاصله گرفتن مردم از محل حادثه تروریستی در انگلیس
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مگه میشه همچین مقایسه ای ؟
استاکتون ملون (sm127)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دیشب بیست و سی رو دیدم و با فحش روزه خویش را افطار کردم (sm25) اول که خبر دیدار عاغا رو پخش کرد بعدش هم که خبرنگار اومد گفت حادثه تروریستی بدون اتفاق خاصی پایان یافت (sm3) آخه دیوث 12 نفر کشته شدن اینهمه مجروج اتفاق خاص نیفتاده ؟ حتماً باید عمه ات رو به رگبار ببندن که اتفاق خاص بیفته بعدش هم قیافه اون مرتیکه بز لاریجانی رو پخش کرد که با یه آخوند داشتن میخندیدن (sm3) الانم که انگار اتفاق خاصی نیفتاده همه بیخیال طوری نکنید که ملت فک کند طوری شده و دور هم باشید
یکی از عجیب ترین عکس های مربوط به دوران قاجار همه پشت به دوربین عکس گرفته اند (sm2)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دیوونم ، اینو شنیدی
عاشقی , اینو شنیدم
یه تیمارستان بهم ریخت ،
دوباره خوابتو دبدم ... (sm50)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrA_Chavoshi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm2)شفای همه عاجزان
در مملکت گل و بلبل فقط همین رو کم داشتیم که جوان ایرانی داعشی بشه
الی مشکوکه (sm81) خبری ازش نیست نکنه داعشی شده باشه (sm81) تفکرات فاشیستی داشت همش میخواست با یه بمب وسطشون کارو تموم کنه (sm2)
چه قیشنگ شده (sm120)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]