با هم حرفمون شد دوستیمون به تیرگی گرایید وگرنه به منم میگفتی نقابتو بردار ببینم طرف کی هستی... (sm50)
نمایش نسخه قابل چاپ
با هم حرفمون شد دوستیمون به تیرگی گرایید وگرنه به منم میگفتی نقابتو بردار ببینم طرف کی هستی... (sm50)
من با رفیقام شوخی میکنم تو داغ نکن (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Ahmet [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
امشب رد داده بود مغزم زیاد خندیدم الکی
از بی حوصله گیه .
نه کسی می رسد به فریادم
نه می کند ، شادم
فروغِ شمعی گریان و لرزان
ز کلبه های دهقانان ... (sm81)
به جز صدای قلب من ، که می تپد به یادِ دلبر
به گوشِ من نمی رسد ، دراین میان صدای دیگر
دلا ، مرو چنین ازدست ، که روزنِ امیدی هست ... (sm81)
...(sm25)
زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت ،
کان که شد کشته ی اون نیک سرانجام افتاد ... (sm172)
راس میگی من کسی نیستم جز کاربر جدید که نباید هم قاطی مسائل تو با دوستان بشم...(sm172)
آن شد ای خواجه ،
که در صومعه بازم بینی
کارِ ما با رخ ساقی و لب جام افتاد ... (sm172)