-
گاهی آدم نیاز دارد نفهمد ...
نیاز دارد میانِ کوچه های علی چپ لِی لِی بازی کند ...
یا گاهی روی جدول های کنار خیابان راه برود ...
آدم نیاز دارد گاهی سر به هوا باشد ...
بلند بلند بخندد ...
تا بغضش گرفت ، بزند زیرِ گریه و با مُشتَش پلک های خیسش را پاک کند ،درست شبیه کودکی اش ... !
آدم است دیگر ... آمده تا برای خودش زندگی کند ، نه مردم !
من نمی دانم ... کی میخواهیم یاد بگیریم آرمان هایمان را به این و آن تحمیل نکنیم ؟!
هرکس باید خودش باشد ... !
دست از سرِ دیگران و زندگیشان برداریم ...
آنقدر حواسمان به رفتارهای این و آن بود ؛
که یادمان رفت خودمان زندگی کنیم ... !
-
تو حتی در خوابم که میآیی
بی قرارت میشوم !
دلم میخواهد بیدار نشوم !
چون در خواب
آغوشمان مساحتی ندارد .
عشقمان اندازه ای ندارد .
و ما در همان خواب
چقدر خوشبخت هستیم ...
-
فقط تاریکی میداند
ماه چقدر روشن است ...
فقط خاک میداند
دستهای آب چقدر مهربان ...
معنی دقیق نان را
فقط آدم گرسنه میداند ...
فقط من میدانم
تو چقدر زیبایی ...
-
"جاده" بهترین تسکین است ...
آدم ، تمامِ دردهایش را فراموش می کند !
انگار سرتاسرِ اتوبان ها ، گردِ بی خیالی پاشیده اند ...
گاهی با خودم فکر می کنم ؛
اگر ماشین اختراع نشده بود ؛
آدم ها با این همه دردِ تلنبار شده چه می کردند ؟!
اگر موسیقی نبود ،
اگر خیابان نبود ،
اگر سفر نبود !!!
بدونِ این ها که چیزی از آدم نمی مانَد !
-
يادَت مى آيد؟
هر سال اين موقع
صبحِ اولِ وقت
پيغام ميدادم:
عزيزِ جانم؛
هوا سرد است
ميسوزاند تمامِ مغزِ استخوان را
بپوشان تمامِ وجودت را
مبادا خانه نشين شوى...
و چَشمى كه نثارم ميكردى و خيالم را راحت...
هر سال اين موقع،
چه حالِ خوبى داشتيم...
راستى
دلَت تنگ نشده؟
-
برایِ شکستنِ من ، زمینم نزنید !
من زمین که می خورم ، محکم تر می شوم ...
وقتی آماده ی پرواز و پریدنم ؛
دلیلی ندارد نگرانِ افتادنم باشم ،
دلیلی ندارد از هیچ ارتفاع و پرتگاهی بترسم !
من با هیچ افتادنی ، سقوط نخواهم کرد ؛
با شکوه تر از همیشه ، اوج خواهم گرفت ...
من بلندترین قله ها را نشانه می گیرم ، و شما مرا ؟!
خیالی نیست ...
فقط مراقب باشید موقعِ هل دادنِ من ؛
لبه ی تیزِ باورهایم ؛
زخمیِ تان نکند !
-
"دمت گرم و سرت خوش باد ! "
اگر حتی نباشم من ؛
تمامِ جوششِ قلبِ پر از احساسِ من آنجاست .
اگر تنها ترین ایام ، از من شد ؛
اگر داراییِ قلبم ؛
فراق و خواستن ها و ندیدن شد ؛
صدایِ خنده ات ، آنقدر شیرین است ؛
که آوایش ؛
برایم از میانِ کوه ها هم ، عالمی دارد ...
بیاسا ای تمامِ عشق ؛
که من ، با شادی ات ، شادم !
-
دلم كه ميگيرد
ميروم سراغِ آلبومِ عكسهايمان
يك به يك ورق ميزنم
با دقتِ تمام، جزء به جزئش را...
به چشمهايم خيره مي شوم
لبهايم
دستهايم
پيدا كنم عيبى
پيدا كنم اخمى
پيدا كنم چيزى كه تو را از من دور كرد...
-
نمی دونم درسته یا نه ؟
ولی به نظرم آدم بعضی وقتا به جای اینکه عاشق یکی دیگه باشه ، اول باید عاشق خودش باشه ...
باید بره تو گالریش ، بشینه عکسای خودشو با لذتِ تمام ببینه و ذوق کنه ...
باید برای خودش بخونه :
خوشگل زیاد پیدا میشه تو دنیا ، اما یکیش شبیه من نمیشه ...
باید همه رو بذاره کنار ببینه خودش چی میخواد ، دلش چی میخواد ؟
آدما به نظرم اول باید عاشق خودشون باشن ، تا حالِ دلشون خوب باشه ...
باید به خودشون خوبی کنن
تا بتونن به بقیه هم خوبی کنن ...
-
شنبه به یادت شروع شد ...
یکشنبه ، دوستت دارم ...
دوشنبه ، دو بار دوستت دارم ...
سه شنبه ، سه بار ، زیر لب ...
چهارشنبه ، چهار ، با فریاد ...
پنج شنبه ، پنج هزاره ، تا بهشت ...
جمعه ، تمام عشقهای جهان مال تو ...
کاش هفته بیشتر بود عزیزم !
کاش عددها را تا بی نهایت میشمردم
و میگفتم :
دوستت دارم ...
دوستت دارم ...