☺ تاپیک شادی ☺ : جملات کوتاه + ترول + پیامک و سرگرمی + آپدیت

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tandis_m [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

تفكري كه نويد را به جنون كشيده :
پليس + 10 چند ميشه ؟!!!!(sm30)(sm30)(sm30)

---

(sm120)(sm2)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tandis_m [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

نويد و صابر (sm19)

---

(sm10)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Peyman [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

آقا من یه مدت فاز برداشته بودم دنبال یه دختر میگشتم برای دوستی و ازدواج ، ولی خب خدا رو شکر تا قبل از اینکه همچین بلایی سرم بیاد فازش پرید ، از این به بعد می خوام براتون خاطره تعریف کنم تا در این شب های طولانی زمستان خاطرات منو بخونید و خرکیف بشید. خب این خاطره اول:
من اسمم پیمانه و این داستان که میخوام براتون بگم واقعیه. من قدم 182 سانته و هیکلم هم خوبه. وا. چرا می خندین؟ اینا رو باید اول هر خاطره ای گفت. خودم دیدم می نویسن. بگذریم.(sm70)(sm120)
یک روز من در تهران بزرگ در خانه ی عمه ی گرام خود نشسته بودم و با قوزک پام بازی می کردم-همیشه که نباید با اونجا بازی کرد، با بقیه اعضای بدن هم میشه بازی کرد- که یک دوست قدیمی زنگ زد که پیمان چه نشستی که یک دختر برات پیدا کردم پنجه آفتاب از هر نظر عالی. خوراک ازدواجه. اصلن خدا تولیدش کرده که زن تو بشه. گفتم خب صوبت کن ببینمش. گفت باشه و شماره دختر محترم رو داد که هماهنگ کنم. زنگ زدم به اون دخترخانوم و یک جایی قرار گذاشتیم و من با ماشینم راه افتادم سمت قرار. (sm155)
خلاصه سرتون رو درد نیارم، تو محل قرار تو ماشین منتظر نشسته بودم که یهو دیدم یک غول دویست کیلویی سوار ماشین شد. این که میگم دویست کیلو به هیچ وجه اغراق نمی کنم. قشنگ ماشین به سمت شاگرد کج شد. یعنی هر چی رو داشبور بود رفت سمت راست ماشین. گفتم ببخشید شما؟ گفت الان با هم صوبت کردیم و من همونجا دوزاریم افتاد که اون دوست قدیمی سرکارم گذاشته و همین جور زیرلب فحش بهش میدادم که دختر مذکور گفت: چیزی گفتین؟ گفتم نه به شهرداری فحش میدادم، همه شیرها شده روغن پالم. حالا کجا بریم. گفت بریم کله پزی. یک چند دقیقه سکوت بین ما حاکم شد من گفتم ولی معمولن ساعت پنج بعد از ظهر کسی نمیره کله پزی. گفت پس بریم رستوران من خیلی گشنمه و بعد از گفتن این حرف در داشبورد رو باز کرد و همه چیز رو ریخت بیرون. گفتم دنبال چیزی می گردین؟ گفت تو ماشینت خوردنی نداری؟ من همون جور که تو دلم کاف دار آب نکشیده می بستم به خیک اون دوست نارفیقم گفتم نه ندارم، چند لحظه تأمل بفرمایید میریم رستوران.(sm98)
خلاصه رفتیم رستوران. دخترخانوم محترم دو پرس غذای مبسوط سفارش دادن و من علی رغم که ساعت پنج بعد از ظهر معمولن انسانها گشنه شون نمیشه، به خاطر اینکه خانوم معذب نباشن یک چیزی واسه خودم سفارش دادم.
غذا رو که آوردن هنوز گارسون بشقاب رو روی میز نذاشته بود که ایشون حمله کردن به غذا گویی که پس از سالها تحمل قحطی و گرسنگی در بیابان های سودان جنوبی حالا به غذا رسیدن. من و آقای گارسون با تعجب ایشون و همدیگر رو نگاه می کردیم.
بعد من همین جوری سرم پایین بود و داشتم با غذام بازی میکردم و همزمان به اون دوست نامردم بابت این شوخی بی مزه اش اسمس فحش می فرستادم و خلاصه تو عوالم خودم بودم که یهو دیدم یک پنجه بزرگ اومد وسط بشقابم و یک مشت برنج و جوجه با دست برداشت و گذاشت توی دهن مبارک خودش. من دیگه کارم از تعجب گذشته بود و داشتم از ترس می لرزیدم. بعد گفت تو چرا نمی خوری؟ گفتم اشتها ندارم و هنوز حرفم تموم نشده بود که ظرف غذای منو برداشت و با دست همه رو فرستاد تو حلقش. خلاصه غذا تموم شد و رفتیم بیرون رستوران. من هنوز از ترس می لرزیدم. بهش گفتم شما برو سر کوچه تا من ماشین رو از پارک در بیارم و بعد رفتم با ماشین از اون سر کوچه فرار کردم. این بود خاطره من.(sm93)

---

دمت گرم. (sm70)(sm2)
من اگه بودم همون موقع که سوار شد و گفتی شما؟ بعد اونم گفت همونی که صحبت کردیم میگفتم اشتپ گرفتی پیاده شو و بعدش هم یه کتک مفصل از برای رفیقم.(sm2)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

ستون دنیای مردانه ام شکست
خم شد روی زانوانش نشست
غــــــــرورم را میگویم نفس
این طالع با تو نقش نبست

"صابر"

شبتون بی دغدغه (sm127)

---

آورین صابر. شاعرانگیت رو ادامه بده.(sm127)(sm176)

دل به آبی آسمان بدهی،به همه عشق را نشان بدهی
بعد،در راه دوست جان بدهی...دوستت عاشق زنت باشد!
(sm50)

دانشجوي پزشكي تعريف ميكرد يه شب يه خانوم و يه آقايي اومدن اورژانس.پسره يه ملافه خوني دور شورتش بسته بود و دختره هم سر و كلش خوني بود. فوري هر دو تاشونو رو تخت خوابونديم.پسره ك.يرش از چندجا شكسته بود و خوني و تكه پاره. دختره هم ضربه محكمي به سرش خورده بود و از چند جا شكسته بود.
بعد از پانسمان پرسيدم چي شده؟
پسره گفت: داده بودم برام س.اك بزنه نميدونستم دختره صرع داره!يهو تشنج كرد و فكش قفل كرد.هر كار كردم نتونستم از دهنش بيرون بيارم منم با يه گلدون كريستال محكم كوبيدم تو سرش تا ول كرد.
برادرا! اينو گفتم كه ك.يرتون رو تو دهن هر كسي نكنين. grin emoticon :))

انقدر تو رابطه نبودم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آ.لت ت.ناسلیم وكيل گرفته افتاده دنبال كاراي بيمه ي بيكاريش

ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ داییم(همون داییم که دهنتو گ.اییده اینم واسه دوستانی که این سوال ک.یری رو میپرسن ) ﺍﯾﻨﺎ ﺑﯿﺎﻥﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﻧﺬﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮔﻔﺖ داییت ﮐﻪﺍﻭﻣﺪ ﻣﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮﺵ ﺍﮔﻪ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﺍﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻣﯿﮕﯽ دایی ﺧﻮﺩﺕ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ
ﻫﺴﺘﯽﭼﺮﺍ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺍﻭﺭﺩﯼ
ﺍﮔﻪ ﮔﻞ ﺍﻭﺭﺩﻣﯿﮕﯽ دایی ﺧﻮﺩﺕ ﮔﻠﯽ ﭼﺮﺍ ﮔﻞﺍﻭﺭﺩﯼ؟
ﻣﻨﻢﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺷﻪ .ﺧﻼﺻﻪ دایی ﺍﻭﻣﺪ ﻭﺍﺳﻪنذﺭﯼ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﯾﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ آﻭﺭﺩﺵ.
ﻣﻦ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡﻣﯿﻔﻬﻤﯽ؟؟؟ﺑﭽﻪ
همونجا بود که دایی م برای اولین بار بهم ت.جاوز کرد و مسیر زندگیم عوض شد .
.
.
.
خاطرات وخطرات من ودایی ک.سکشم

پیج مشکلات ج.نسی
ﺑﺎﺳﻼﻡ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻋﺬﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺱ ﺍﺑﺎﺩ ﺩﺷﺖ
ﻣﻐﺎﻥ ﺷﻐﻞ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻭ 49 ﺳﺎﻝ ﺳﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻋﻼﻗﻪ ﺷﺪﯾﺪﯼ
ﺑﻪ ﺳ.ﯿﮑﺲ ﺩﺍﺭﻡ ﻭﻟﯽ ﺗﺎ ﺑﺤﺎﻝ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﻥ ﻧﺸﺪﻡ
ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﯾﮏ ﮔﺮﮒ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ
ﺣﺎﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯿﻢ ﮐﻨﯿﺪ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﺑﺪﺳﺖ
ﺑﯿﺎﺭﻡ ﺣﺘﯽ ﺣﺎﺿﺮﻡ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻣﻮ ﺑﺪﻡ ﻭﻟﯽ ﺣﺎﻝ ﮐﻨﻢ ﻟﻄﻔﺎ
ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯿﻢ ﮐﻨﯿﺪ
:1 ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻨﻮ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﮐﺮﺩ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﻫﺴﺘﻢ 49 ﺳﺎﻟﻪ ﯾﺎ
ﺍ.ﻣﺎﻡ ﻣ.ﻮﺳﯽ ﺻﺪﺭ
:2 ﺑﺒﯿﻦ ﻣﻦ 2 ﻣﺘﺮ ﻗﺪ ﺩﺍﺭﻡ ﻋﮑﺲ ﮔﺮﮒ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﺧﺎﯾﻪ
ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺗﻮ ﮔﺮﮔﻮ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺑ.ﮑﻨﺘﺖ؟؟؟
colonthree emoticon ﺑﺒﯿﻦ ﺑﻪ ﺟﻮﻥ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺰﻧﯽ ﺟﯿﻎ ﻣﯿﺰﻧﻤﺎ
ﻣﺎﺍﺍﺍﻣﺎﺍﺍﺍﺍﻥ
:4 ﻋﺬﺭﺍ ﻣﻦ ﭘﺪﺭﺗﻢ ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻇﺮﻓﺎﺭﻡ ﺷﺴﺘﻢ ﺑﯿﺎ
ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮﻭ
:5 ﺳﯿﺮﻭﺱ left the chat
:6 ﺗﻮ ﻣﻄﻤﻨﯽ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺪﯼ ؟ﯾﻨﯽ ﮐﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ
ﻃﺮﻑ ﻧﺪﺍﺭﯼ؟
:7 ﺳ.ﯿﯿﯿﯿﯿﮑﮑﮑﮑﮑﺴﺲﺳﺲ؟؟ ؟؟؟؟ﻋﻼﻗﻪ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺑﻪ ﭼﯽ
ﺩﺍﺭﯼ؟؟؟؟ﺍﺳﻤﺸﻢ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯿﯿﯿﯿﯽ؟؟؟ ﯾﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﺘﻤﻮ
ﺑﮕﯿﺮﻩ ﺧﺸﮏ ﺧﺸﮏ ﻣﯿ.ﮑﻨﻪ
:8 ﺑﺒﯿﻦ ﻣﻦ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺪﺭﺳﻢ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺍﺫﯾﺘﻢ
ﻧﮑﻦ
:9ﺳﻼﻡ ﻋﺬﺭﺍ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻦ ﺭﯾﯿﺲ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺣﺶ ﺩﺷﺖ
ﻣﻐﺎﻧﻢ ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺍﻭﻥ 2 ﺗﺎ ﺑﺒﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﺮﻭﺯ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﺭﻭ
ﺍﺳﺘﺨﻮﻧﺎﺷﻮ ﺑﻤﺎ ﭘﺲ ﺑﺪﻩ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺨﺪﺍ
:10ﮐ.ﺼﮑﺶ ﺗﻮ ﺩﺍﻫﺎﺕ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺑﮑﻦ

ﺷﺨﺼﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﻣﻦ ﺳﯽ ﺳﺎﻝ ﺩﺍﺭﻡ .
ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺧﺮﺩﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﮕﻮﯾﯽ ﺳﯽ
ﺳﺎﻝ ﺩﺍﺭﻡ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﻮﯾﯽ ﺁﻥ ﺳﯽ ﺳﺎﻝ ﺭﺍ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ : ﻙ.س ﻧﻨﺖ .
ﺑﺰﺭﮒ ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﺩﺭ ج.ﻧﺪﻩ ﺩﺭﺳﺖ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻦ، ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮔﻢ .
ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﮔﻔﺖ : ﻛ.ﻲر ﻣﻨﻢ ﺑﺰﺭﮔﻪ، ﺑﻴﺎﻳﺪ
ﺑﺎﻫﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺸﻴﺪ.
ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﺟﻮﺭﻯ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻛ.ﻲر ﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ
ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﻛﺴﻰ ﻧﻈﺮ ﻧﺪﺍﺩ، ﻭ ﺍﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ
ﺁﻣﻮﺯﻧﺪﻩ ﻯ ﻣﺎ ﺑ.ﮕﺎ ﺭﻓﺖ

ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭﺍ ﭺ ﻓﮑﺮﯼ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺎ ﮐﺮﺩﻥ؟؟؟
ﻓﮏ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﺎﻗﻮ ﮐﺸﯿﻢ،ﺗﻮ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ،ﯾﺎ
ﮐ.ﻮﻧﻤﻮﻥ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪﻩ؟؟؟
ﮎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻘﯿﻪ ﭘﻮﻝ ﭼﺴﺐ ﺯﺧﻢ ﻣﯿﺪﻥ ...
ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﯽ ﮐ.ﺎﻧﺪﻭﻡ ﺑﺪﻩ
ﻣﻮﻟﺘﯽ ﻭﯾﺘﺎﻣﯿﻦ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﺑﺪﻩ
ﺍﻝ ﺩﯼ ﺑﺪﻩ
ﺗﺎﺧﯿﺮﯼ ﺑﺪﻩ
ﻻﺭﺟﺮ ﺑﺎﮐﺲ ﺑﺪﻩ !!!
ﺍﺻﻼ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﺩﺍﺭ ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﺍﺍﺍﺍﺍﭺ ﺑﺪﻩ

با سلام مردي هستم كه طول آ.لتم ٢٧ سانت و قطر ايشان ٦ سانت ميباشد ، تا حالا از عقب با همسرم س.كس نكرده ام ... ايا اگر از پشت نزديكي كنم چيزيش نميشه ؟؟ و شنيدم اگه از پشت محكم بزارم توش تو ر.يدن دچار مشكل ميشه ! خواهشا راهنماييم كنيد .
و حالا جواب ملت :
١. اين دسته بيلو از كجا اوردي ك.س كش؟
٢. براش خوبه باعث بزرگ شدن روده ميشه!
٣. ايشان ؟ نه خداوكيلي ايشان؟ من به بابام نميگم ايشان حالا تو انقد به ك.يرت عزت دادي!
٤. طول و قطر ك.ير خودتو تقسيم بو قطر ك.ونش كن بعد ضربدر عدد پي كن ميفهمي.
٥. ك.يرتو بده باهاش عكس بگيريم د.يوث !
٦. خر ك.ير اومدي مارو تحقير كني!!!
٧. نكن از تو دهنش مياد بيرون
٨. ايشان را تا ته وارد همسر بنما و به همسر بگو زور بزنندي و زين پس ايشان را از عقب فرو ننما

این فیلم خارجیا رو دیدین؟ بچه هه که خوابش می بره مادرش میاد آروم یه پتو می کشه روش، یه بوس کوچولوش می کنه میره.
حالا من که خوابم می برد مادرم یه لحاف کرسیه 200 کیلویو از ارتفاع 2 متری زاااارتتت مینداخت روم، پشت بندشم بابام که مثلا حواسش نبود پامو لگد می کرد.
بعد که من مثل جن زده ها می پریدم، دوتایی با هم می خندیدن، می گفتن: پدرسوخته الکی خودشو به خواب زده بود!

(sm2)

این قسمت : ‫#‏گ.وز‬
ﭘﺮﺳﺘﻮ ﻭﺳﻂ ﮐﻼﺱ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﮔ.ﻮﺯﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻫمه ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﻣﺮﺩﻩ
ﺑﻮﺩﻥ . ﭘﺮﺳﺘﻮ ﺑﺎ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﻟﺒﻮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﺯﻣﯿﻦ
ﺩﻫﻦ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻪ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﻪ ﺑﺒﻠﻌﺘﺶ ...
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺖ ﭼﯽ ﺑﮕﻪ
ﮐﻼﺱ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﯿﺸﺪ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺍ ﺑﺎ ﺯﯾﺮﮐﯽ ﺧﺎﺻﯽ
ﮔﻔﺖ: ﺍﻧﺼﺎﻓﺎ ﻧﺎﺯ ﻧﻔﺴﺖ !ﮐﻼﺱ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺖ ﻓﻀﺎﯼ ﮐﻼﺱ ﺭﻭ ﺗﺤﻤﻞ
ﮐﻨﻪ .. ﭘﺮﺳﺘﻮ ﺑﻐﻀﺶ ﺗﺮﮐﯿﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺣﺘﯽ
ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ ﺭﻭ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﻋﺮﻓﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺭﻭ ﺳﺎﮐﺖ ﮐﺮﺩ . ﻋﺮﻓﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ
ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻦ ... ﺣﺘﯽ ﭘﺮﺳﺘﻮ ﻫﻢ ﺳﺮﺵ ﺭﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮﺩ ﻭ
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪ
ﻋﺮﻓﺎﻥ ﭘﺎﯼ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺭﻭﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻓﺸﺎﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ
ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺯﺩﻥ
ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﻧﮕﺬﺷﺖ ﮐﻪ ﻋﺮﻓﺎﻥ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﮔ.ﻮﺯﯾﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺭﻓﺖ
ﺟﻠﻮﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﺭﯼ ﺭﻗﺼﯿﺪﻥ
ﺣﺎﻻ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺘﻮ ﻧﻤﯿﺨﻨﺪﯾﺪ
ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻋﺮﻓﺎﻥ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﺪﻥ . ﺣﺘﯽ ﭘﺮﺳﺘﻮ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻋﺮﻓﺎﻥ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﺪ
و بعدش عرفان اونو برد خونه تا صبح در هشت پوزیشن مختلف ك.ردش.
اره کرد!
با یه گ.وزز.
نه پورشه داشت نه مازراتی!
چی داشت؟گ.وز
یاد بگیرین بدبختها...

(sm50)

یه طرحی هم بنده ارایه دادم بببرن مجلس :
.
.
.
.
.
.
.ﺳﺎﻳﺰ ﻣ.ﻤﻪ = ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺳﻜﻪ ﻣﻬﺮﻳﻪ
ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻴﮕﻦ ﻳﻪ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ
ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺩﻳﮕﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﻣ.ﻤﻪ ﺑﻲ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻭ ﺯﻳﺮ٩٠
ﻧﺨﻮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻮﺩ .

ﻣ.ﮑﺎﺭﻡ ﺷﯿﺮﺍﺯﯼ ﻭﺍﮊﻩ ﮐﺴﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺣﺬﻑ
ﮐﺮﺩ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮐ.ﺲ ﻭ ﺁ.ﻟﺖ ﺑﻬﻢ ﭼﺴﺒﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ

ﺳﻦ ﺑ.ﻠﻮﻍ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻪ ۱۱
ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﻢ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻪ ۳٨
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﯾﻦ ۲٧ﺳﺎﻝ ﻭﺳﻄﻢ
ﺑﺎ ﮔﻠﻨﺎﺭ ﻭ ﺧﯿﺎﺭ ﺳﺎﻻﺩﯼ
ﻭ ﻻﻣﭗ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ

ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻟﮕﻴﺮﻡ ﻣﻴﺮﻡ ﺳﻤﺘﻪ ﮔﻴﺘﺎﺭﻡ ﺗﺎ
ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺑﺎ ﮔﻴﺘﺎﺭ ﺯﺩﻥ ﺧﺎﻟﻲ ﻛﻨﻢ
.
.
.
.
.
ﺑﻌﺪ ﻣﻴﺒﻴﻨﻢ ﮔﻴﺘﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻣﻴﺮﻡ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻣﻮ ﺭﻭﺷﻦ
ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻓﻴﻠﻢ ﺳ.ﻮﭘﺮﻣﻮ ﻣﻴﺬﺍﺭﻡ ﺟ.ﻘﻤﻮ ﻣﻴﺰﻧﻢ
ﻭﺍﻗﻌﺄ ﺩﻝ ﺁﺩﻣﻮ ﺑﺎﺯ ﻣﻴﻜﻨﻪ

ﺍﺳﺘﺎﺩﻡ ﮔﻔﺖ : ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﺍ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﻦ …
ﮔﻔﺘﻢ .. ﺯﻧﺪﮔﻴﺘﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩﻧﻲ ﻧﻴﺴﺖ …
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ ﻭ ﻧﻤﺮﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺻﻔﺮﺩﺍﺩ …
ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﭘﻴﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭﻋﺼﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﻩ ﻣﻲ ﺭﻓﺖ …
ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ : ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﺍ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﻦ،
ﺍﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻳﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻧﻤﺮﻩ ﺍﺕ ﺑﻴﺴﺖ … ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﺯﻳﺴﺖ !!!…
ﮔﻔﺘﻢ بی پدر ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺴﺖ ﻣﯿﺪﺍﺩﯼ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﻧﺸﻢ .
ﯾﻪ ﻟﮕﺪ ﺯﺩﻡ ﺗﻮ ﮐ.ﻮﻧﺶ، ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﺟﻮﺏ مرتیکه ک.ص پدر خارک.سده اولاد مذهب

ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻦ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.ﻫﻨﻮﺯ ﭘﻮﺳـﺖ ﺧ.ﺎﯾﺸﻮﻥ ﻻﯼ ﺯﯾـﭗ ﮔﯿﺮ ﻧﮑـﺮﺩﻩ

(sm2)

پسره با دوست دخترش توی سینما بودن،
.
پسره دست میزنه به ک.ون دختره میگه آروم میگه این *** مال کیه؟
.
.
دختره خجالت میکشیده هیچی نمیگفته
پسره باز میپرسه این ک.ون مال کیه؟
.
.
باز دختره چیزی نمیگه....
.
.
پسره صداشو بلند میکنه میگه این ک.ون مال کیه؟؟؟
.
.
قزوينيه که پشت سرشون نشسته بلند میشه میگه از مسئولین سینما خاهش میکنم که چراغ هارو روشن کنن یه ک.ون پیدا شده !!!!! :)))

مردم پست احساسی میزارن
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مخ میزنن
منم ک.صشعر میگم یه مشت ک.یر کلفت مث شما میخندن اخه تفاوت تا کجا؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Malware [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

مردم پست احساسی میزارن
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مخ میزنن
منم ک.صشعر میگم یه مشت ک.یر کلفت مث شما میخندن اخه تفاوت تا کجا؟

---

(sm10)













(sm173)



(sm59)

40 سال دیگه یه همایش میزارن با عنوان همایش تجلیل از پیرغلامان عرصه ک.سشر ایران
از من و صابر و نوید و مجتبی تجلیل میکنن
نفری یدونه ک.یرخر طلایی میدن بما .
بعدش یه نهاد دیگه از من بعنوان چهره ماندگار ک.سشر ایران تقدیر میکنه و رییس جمهور میاد مدال شو میچِسبونه تنه کتم .
یهو وسط مراسم داییم میوفته دنبالم دادو بیداد میگه این مدال حق منه
منو سوژه کرده ابرو واسم نزاشته
خخخخخخخ

عاشقانه ترین حرفی که به دوس دخترام زدم
.
اینجوری قبول نیست دماغت باید بخوره به شکمم
.
.
.
.
عاشخانه با پوریا

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rezaartist [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

(sm10)













(sm173)



(sm59)

---

(sm59)

اگه از پستام راضی هستید عدد 85 را کامنت کنید
اگه ناراضی هستید بنویسد گلشیفته‌ :|

ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﻪ شاه ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻤﺎﻫﺴﺘﻢ،شاه ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﮔﻔﺖ ﻟﯿﺎﻗﺖ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯﻣﻦ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﺍﺳﺖ ﻭﭘﺸﺖ ﺳﺮﺷﻤﺎﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ،ﺩخترﮎ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﻣﺎ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ شاه ﮔﻔﺖ ﺍﮔﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﯼ .. ﺩﺧﺘﺮﮎ ﮔﻔﺖ ﺍﺧﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﺍﺳﺖ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ، شاه ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﮐﺴﯽ ﭘﺸﺘﺶ ﻧﺪﯾﺪ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﻻ.ﺷـــــــــﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ شاه ﮔﻒت ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺳﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﻃﻼﯾﯽ ﮎ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻫﺴﺖ ﯾﺎ نه؟ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﻣﺪ ﺧﻢ ﺷﺪ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺳﮑﻪ ﻫﺎ ﮐﺠﺎﺱ؟ که شاه ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺑ.ﺎﺳﻦ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﯽ ﺧﻮﺩ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﺍ به ﺯﯾﺮ ﺍﻓﮑﻨﺪ ﻭ به ﻏﺎﯾﺖ ﮔ.ﺎﯾﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ، ﺗﻮ ﺍﮔﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ، ﻧﯿﺎﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻧﻘﺪ ﺑﺮﺍﺕ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺟﻮﺭ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﭙﺎﻫﯿﺎﻥ ﺩﺷﻤﻦ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺍﯾﺪﺯ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻋﻤﺪﺍ ﺍﻣﺪﻡ ﮎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﯾﺪﺯﯼ ﮐﻨﻢ، شاه ﻫﻢ ﮐ.ﺎﻧﺪﻭﻡ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﺎ 2500 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮎ ﮐ.ﺎﻧﺪﻭﻡ ﺭﺍ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺟ.ﺎﮐﺶ. ﻭ ﺏ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻓﺮﺍﺩﺵ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐ.ﺎﻧﺪﻭﻡ ﺧﺎﺭﺩﺍﺭ ﺑﮕ.ﺎﯾﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭﺱ ﻋﺒﺮﺗﯽ ﺑﺸﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯﻣﯿﻦ.

این دخترا که میگن دو سه ساله با یه پسریم دستشم بهمون نخورده یا میگن رفتیم خونه عشقمون حتی نگاهمونــــم نکرده
در جریان باشین اینا دخترا پاکی هستن
.
اونیکه ج.ندس منــم ...
اونیکه د.اده منــــم ...
اینا پاکن
تو دنیـــا فقط من و فاطما گـــل د.ادیـــم :| (sm25)

توی زبان فارسی دبیرستان نوشته
.
.
آه،آخ،آی،آهای،به به...
.
.
به اینا میگن کلمات شبهه جمله
.
.
ولی ما میگیم کلمات شب جمعه

ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﺍﮐﺜﺮﻩ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻣ.ﻤﻪ ﺳﻤﺘﻪ ﭼﭙﯿﺸﻮﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻩ ؟؟!!!
.
ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮﻩ ؟؟؟ !!!!
.
.
.
.
.
.
ﻧﺨﯿﺮ ﮔﺰﯾﻨﻪ ﺍﻧﺤﺮﺍﻓﯽ ﺑﻮﺩ
ﭼﻮﻥ ﺍﮐﺜﺮﻩ ﭘﺴﺮﺍ ﺭﺍﺳﺖ ﺩﺳﺘﻦ...

به دختره میگم رشتت چیه :
میگه :ادبیات
میگم حال ساده به چی میگن :
میگه : لب و م.مه
بعد بگید من بی ادبم :|||||||

از آزمایشگاه به زنه زنگ میزنن، میگن: ببخشید خانوم جواب آزمایش شوهرتون با یکی دیگه قاطی شده الان ما نمیدونیم شوهرتون آلزایمر داره یا ایدز
زنه: خوب الان چیکار کنم
دکتر: با شوهرت برو پارک ولش کن اگه اومد خونه نزار ب.كنتت!! :)))

ﻓﻠﺸﻪ ﺭﻭ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﺩﺭﻣﯿﺎﺭﻡ، ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ ﻧﻤﯽ
ﺷﻨﺎﺳﺪﺵ ...
ﺗﻒ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﺳﺮﺵ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﺷﻪ ...
ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻩ

ﮐ.ﯿﺮﯼ ﺗﺮﯾﻦ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﺩﻡ ﺗﻮ ﮐﻠﻪ ﭘﺰﯼ ﻣﯿﭙﺮﺳﻦ
ﺍﺑﺸﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ؟؟؟
ﻧﻪ ﺣﺎﺟﯽ ﺑﭙﺎﺵ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﻢ.

ﺑﺎ ﺳﻼﻡ. ﭘﺴﺮﯼ ﻫﺴﺘﻢ 24 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻐﺎﺯﻩ
ﭘﯿﺮﺍﺷﮑﯽ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﺷﺒﻬﺎ ﻧﯿﺰ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ
ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻢ. ﻣﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺪﻝ ﭘﯿﺮﺍﺷﮑﯽ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﺩ ﮐﻪ
ﻭﺳﻄﺶ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﯿﭙﺰﯾﻢ ﻭ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻡ
ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﺍ.ﺳﺘﻤﻨﺎ ﻭ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪﻥ ﺷ.ﻬﻮﺗﻢ، ﺁ.ﻟﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺩﺍﺧﻞ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﭘﯿﺮﺍﺷﮑﯽ ﻫﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ﺗﺎ ﺁﺏ ﻣ.ﻨﯽ ﺍﺯ ﺑﺪﻧﻢ
ﺧﺎﺭﺝ ﺷﻮﺩ ...! ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎ
ﺻﺒﺤﻬﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﯿﺮﺍﺷﮑﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯽ ﻓﺮﻭﺷﯿﻢ ﺁﯾﺎ ﺑﺎ
ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺣﻖ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ؟ ... ﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺷﻤﺎ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺮﮎ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻭ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﭼﻨﮕﺎﻝ ﻧﻔﺲ ﺍﻣﺎﺭﻩ
ﭼﯿﺴﺖ؟ ﺳﭙﺎﺱ !
.
.
.
_ ﭼﻪ ﻟﻔﻆ ﻗﻠﻢ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ﺟ.ﻘﯽ ...! ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐ.ﯿﺮ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺗﻮ ﺩﻫﻦ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻃﻨﺎﻧﺖ .
ﺗﻮﻗﻊ ﺩﺍﺭﯼ ﺣﻖ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﺩ.ﯾﻮﺙ؟ !
_ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺶ ﯾﻪ ﭘﯿﺮﺍﺷﮑﯽ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻟﺒﺎﻡ ﺑﯽ ﺣﺲ ﺷﺪ.
ﻻﺑﺪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﺮﯾﺪﻡ. ﻧﮑﻨﻪ ﺍﺳﭙﺮﯼ ﺑﯽ ﺣﺲ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﯿﺰﻧﯽ
ﺑﻪ ﮐ.ﯿﺮﺕ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺗﻮﺷﻮﻥ؟
_ ﮐ.ﺴﮑﺶ ﭘﺪﺭ !
_ ﭘﺲ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺷﻬﺮﺗﻮﻥ ﭼﻪ ﮔ.ﻬﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ؟
ﺧﺪﺍﻭﮐﯿﻠﯽ ﺟﺎﯼ ﻭﺯﯾﺮ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ !
_ ﻭﺟﺪﺍﻧﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﺍﺷﮑﯽ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻧﻨﻪ ﺧﻮﺩﺗﻢ ﻣﯿﺪﯼ
ﺑﺨﻮﺭﻩ؟ !
_ ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﺍﺷﮑﯽ ﺩﺭﺍﺯﻫﺎ ﻧﻤﯿﭙﺰﯾﺪ . ﻻﺑﺪ
ﺍﻭﻧﻬﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﺗﻮ ﮐ.ﻮﻧﺖ

جدیدترین متلکم
.
.
.
.
.
.
.
.
گلهاى روى س.وتينتيم
بلرزون پرپرشيم

ﭘﺴﺮ : باباﻭﺍﺳﻢ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﻣﻴﺨﺮﻱ؟
بابا : ﺍﮔﻪ ﺷﻴﻄﻮﻧﻲ ﻧﮑﻨﻲ، ﺑﻪ ﺣﺮفم ﮔﻮﺵ ﮐﻨﻲ،زيادﺑﺎﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ� ��ﺎﺯﻱ ﻧﮑﻨﻲ، ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺑﺰﻧﻲ، ﻣﻌﺪﻟﺖ هم۲۰ ﺷﻪ ﻭﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﺧﺮﻡ!
.
.
.
پسر : ک.سکش،ﻣﻴﺨﻮﺍﻱ ﺗﺤﺮيم ها رو هم ﻭﺭﺩﺍﺭﻡ؟

سلامتی گاو
.
.
.
.
.
.
.
. نه بخاطر اینکه میگه مااااا....
به خاطر اینکه میزاره دس بزنی به م.ـمه هـاش
متاسفانه بعضی از این دخترا از گاوم کمترن

جیرجیرک به خرس گفت:
م.مــــــــه ميخوام
خرس گفت: الان میخوام بخوابم،باشه بیدار شم بعداً ...
خرس به خواب زمستانی رفت و هـيچوخت نفهـمید که عمر جیرجیرک فقط 3 روز است...
به همدیگر م.مه بدهیم
شاید فردا دير شده باشد
:))))))))))

(sm50)