-
هفته بدون تو شروع میشه ،
با شنبه ای که بدتر از مرگه
فرقی نداره تو کدوم فصلیم
دنیای من بی تو پر از برگه
یکشنبه رو باید مدارا کرد ،
با خاطراتی که پرم کردن ،
با آدم هایی که تو این مدت ،
با حرف هاش دلخورم کردن
با هر دوشنبه اشک میریزم
کی گفته دیوونگی حد داره ،
نیستی بگی خیلی دوسم داری ،
نیستی بگی امشب نود داره
بی تو که چیزی مثل سابق نیست ،
رفتی و با تو دلخوشی رفته ،
رفتی و تیکه تیکه ی قلبم ،
جامونده بین روزای هفته ... (sm50)
-
-
حافظ یا تجریش ،
سعدی یا ملت
امشب اگه بودیم ،
کجا بودیم
با نصفِ قیمت فیلم می دیدیم
ما هر سه شنبه سینما بودیم
جز لحظه ای که دست تکون دادی ،
از چهارشنبه چیزی یادم نیست
ابرای بارون زا رو برگردون ،
مردی که اشک نریزه آدم نیست
من موندم و این کوچه های خیس ،
من موندم و همراهی چترت
هر پنجشنبه شعر می خونم ،
تو سالن های خالی از عطرت
من تک تک بغض های دنیا رو
به آخر هفته بدهکارم ،
با هر غروب جمعه می میرم ،
با هر غروب جمعه می بارم
از وقتی چشماتو رو من بستی ،
خورشید از دنیای من رفته ،
من موندم و دلواپسی هامو ،
دلتنگی های آخر هفته ... (sm50)
-
-
میگی جرمم صدامه مسخرس (sm50)
-
بر دلم داغ شقایق از عذاب تلخ مردم (sm50)
-
-
اینا عالین طومار بهتر از جوک هایی که فرستادی هیچ کدومشون خنده دار نبودن حالا که اینجوری شد اینقدر طومار میفرستم تا جونت در بیاد (sm2)(sm59)
-
چنان دل کندم از دنیا
که شکلم، شکل تنهایی ست
ببین مرگ مرا در خویش
که مرگ من تماشایی ست
مرا در اوج می خواهی
تماشا کن! تماشا کن!
دروغین بودم از دیروز
مرا امروز حاشا کن
در این دنیا که حتی ابر
نمی گرید به حال ما
همه از من گریزانند
تو هم بگذر از این تنها
فقط اسمی به جا مانده
از آن چه بودم و هستم
دلم چون دفترم خالی
قلم خشکیده در دستم
گره افتاده در کارم
به خود کرده گرفتارم
به جز در خود فرو رفتن
چه راهی پیش رو دارم
رفیقان یک به یک رفتند
مرا با خود رها کردند
همه خود درد من بودند
گمان کردم که همدردند
شگفتا از عزیزانی
که هم آواز من بودند
به سوی اوج ویرانی
پل پرواز من بودند
گره افتاده در کارم
به خود کرده گرفتارم
به جز در خود فرو رفتن
چه راهی پیش رو دارم
رفیقان یک به یک رفتند
مرا با خود رها کردند
همه خود درد من بودند
گمان کردم که همدردند
❇️ کلام : اردلان سرفراز
-
در جستجوی فردایی تازه در پاییز 1357《نیستی》را ضبط کردیم.
اردلان سرفراز