توی هر ضرر باید استفاده ای باشه (sm50)
(sm27)
نمایش نسخه قابل چاپ
توی هر ضرر باید استفاده ای باشه (sm50)
(sm27)
اصلا شبیه اون چیزی که تو فیلمه نیست ، تو فیلم با عشقه ولی پشت صحنه اصلا به هم دل نمیدن لاشیا (sm2)(sm2)(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Al!rezA [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
همیشه یه اصل کلی وجود داره، هیچ زنی یهو برنمیگرده بگه «وای خدا! من چقدر امروز عاشق شدم!» معمولا میگه «الان وقت مناسبی برای من نیست» یا مثلا «من به یه کم آرامش نیاز دارم» یا باحالترین جمله «من الان خیلی درگیر شغلم هستم» شما اینا رو باور می کنین؟ خودش هم باور نمیکنه. میدونین چرا؟ چون داره بهتون دروغ میگه. معنیش این نیست که الان وقت مناسبی نیست، یا به آرامش نیاز داره یا خیلی درگیر شغلشه. معنیش اینه که اون داره بهتون میگه «از سر راهم برو کنار!» یا در شرایط مثبت «یه کم بیشتر سعی کن مرتیکه!» اما چطوری میشه فهمید منظورش کدوم یکی از ایناس؟ 60% از ارتباط بین انسانها غیر شفاهیه، یعنی از روی حرکات بدنه. 30% هم به لحن گفتن حرف برمیگرده. یعنی اینکه 90% اون چیزی که شما میگین از دهانتون خارج نمیشه. معلومه که اون بهتون دروغ میگه. اون یه خانم متشخصه و نمیخواد احساساتتون رو جریحه دار کنه. آخه چی میتونه بهتون بگه؟ اون حتی شما رو درست نمیشناسه. حقیقت اینه که زنها، درست مثل خیلی از ما، تا قبل از اینکه اون چیزی که میخوان رو نبینن، نمیدونن چی میخوان! اینجاس که من وارد میشم. شغل من اینه که چشمهای اون زن رو به روی شما باز کنم. یه اصل کلی میگه مهم نیست چطوری، مهم نیست چه وقتی، مهم نیست چه کسی، هر مردی شانس اینو داره که دل زن مورد نظرش رو به چنگ بیاره. اون فقط به یه چنگک مناسب نیاز داره.
Hitch
(sm14)
فیلم دوس داشتنی ای می باشد
(sm2)
شایعه در شهر
تهیه کننده هفت ترانه رو به صدا و سیما راه ندادن(sm2)
عزت تی وی حسابی عصبانی شده از دست اصحابی
خدا والیبال امروز این ایتالیا رو قهوه ای کنه یه کم بخندیم
عشق بیماری لاعلاجی ست
من بیمار شده ام
من محتاج بیماریم هستم
من بیماریم را دوست دارم
نیمه های شب از خواب بیدارم می کند بوی تن ات
زیبایی مثل کوچ پرنده ها
و به همان اندازه تلخ
تلخ مثل کرگدنی که هر روز در پایان کار
بر تخته الوار ها می نشیند
و غروب را نگاه می کند
غروب یعنی آن لحظه که تو کنارم هستی و پریود می شوی
چه گستاخانه زیبایی
آنگاه که بد اخلاقی ات زندگی را به هیجان وا می دارد
خاطره ات شب را
و نبودن ات کارگرها را غمگین می کند
خواب کارگرها غمگین است ...
سابیر هاکا
ولاسکو رفت دیگه ریدننقل قول:
نوشته اصلی توسط Milad [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یه ست بگیرن شاهکاره
ما بهاری وسط پاییزیم
عاشقانه های حلق آویزیم
برگ زردیمو فرو می ریزیم
من و تو دوباره برمی خیزیم ...
(sm50)
بروم صد پله پایین، با دریا گریه کنم
کنجِ صدف مرواریدوار، بی صدا گریه کنم
در غزلگردیهای تو، تا سمفونیِ آبی
سوگِ مشکوکِ سازها را یکجا گریه کنم
هزارِ سال دلم میخواست، با تنِ تنها گریه کنم
هزارِ سال دلم میخواست، با منِ تنها گریه کنم
دریا، دریا... دریا
چه خوب شد که مرا تر کردی
دریا، دریا... دریا
چه خوب شد که مرا باور کردی
وقتی که گریه مرا از سر میگیرد دریا ساکت میماند و من بلند بلند ترک برمیدارم
(sm74)(sm50)