با چنتا از دخترای دانشگاه رفته بودیم بیرون یکیشون اینقدر خندید شاشید به خودش! میگه تو چقدر بانمکی، روش نشد بگه چقدر دلقکی
نمایش نسخه قابل چاپ
با چنتا از دخترای دانشگاه رفته بودیم بیرون یکیشون اینقدر خندید شاشید به خودش! میگه تو چقدر بانمکی، روش نشد بگه چقدر دلقکی
بابام گفت سرده کولر و خاموش کرد رفت تو پذیرایی پنکه رو روشن کرد جلوش نشست فک کنم منظورش این بود ما گرممون بشه وگرنه هیچ دلیل دیگهایی نداره
تست آواتار (sm50)
دمت گرم با این دست به قلمت پسر (sm121) اون قسمت هایی از فیلم که همش خوراکی و خوردن داره مال من ، مخصوصا کباب ترش،واویشکا (اگه اسمشُ اشتباه نگفته باشم) و تُرشِ تره اصن هر چی غذای محلی گیلان هست مال من (sm121)نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مث بز دم در نشسته که چی!!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط Rasool24 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خجالت نمیکشه :/
خدایی بیام اونجا غذای محلی ردیف کنی اصن خمیر نمیشی (sm30)نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بشناس اما فرار نکنیا من نمیکشمت حالا یه چیزی گفتم : ))نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
وقتی مهمون شدم به صرف غذای محلی دیگه خشونت چرا!!!(sm30)
وای که جای دل تو سینت انگار که سنگ و سربه
بگو از کجا آوردی ، اون چشای مثل گربه
(sm144)
قبل از هرچیز تبریک عرض میکنم به خاطر اولین نقل قول پربارتون رو من از طرف شما از همین تریبون از معلم اول ابتدایی شما که بهتون انگیزه داد تشکر می کنم (sm2) دوما با عخش من درست صحبت من (sm30)(sm2) سوما مگه چاله میدونه که بشینه تو پیاده رو جلوی انظار عمومی ؟ (sm2) بنده خدا جلو مغازه داشت هوایی تازه میکرد (sm59)نقل قول:
نوشته اصلی توسط azade [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خدایی خیلی خسته هستماآآآآآآ ولی همتی کردم با این زرد شمالی (sm30)(sm30)(sm30)(sm30)(sm30)(sm30)(sm30)(sm30)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Rasool24 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مطمئنی هوا تازه میکرد!!(sm77) چه جوری هوا تازه میکرد عایا!!! (sm77)(sm2)
اصن این عخش من همه کاراش پرفکت و باکلاسه حتی وقتی میخواد هوایی تازه کنه (sm2) به صورت خیلی جـــــــــــذاب به در تکیه داده بود و به افق محو شده بود (sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط azade [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ایـن تـب و لـرزهـا تمـامـش بهـانـه اسـت
تـا شایـد لـحظـه ایدستـت را بـر پـیشانـی ام بـگـذاری ...
و حـس کنـم کـه مـالـک تمـام دنـیـا شـده ام !
در رفاقت تنها ؟
مادر برنده شد!
چون
<شیری>
که داد پس نگرفت ...(sm50)