با خووندت دل کمی آروم می شد . . . (sm172)
نمایش نسخه قابل چاپ
با خووندت دل کمی آروم می شد . . . (sm172)
(sm172)
(sm50)
(sm81)
بیست و پنج سال زیاد نیستنقل قول:
نوشته اصلی توسط Saber [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
عمر آدمی ست ... (sm50)
ما ،
غصه هایمان را شمردیم
و به خواب رفتیم ،
باید هم کابوس میدیدیم ... (sm50)
مثل مهری و هوشنگ (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط mohammadho3in [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یک نفر را میشناختم
که در وداع با یک شهر
فقط چمدان اش را میبوسید
زیرا که تنها بود ... (sm50)
یه مرگ تازه می خوام ،
به جای زندگیم ... (sm50)
دلِ من گرفته ، ماه پیشونی ... (sm50)