1- وقتی دستت تو دست عشقته و آروم یه فشار کوچیک به دستت میده …
بی تفاوت ازین فشار رد نشیا
داره باهات حرف میزنه…
میگه دوست داره!
میگه هوات و داره!
میگه حواست به من باشه!
میگه حواسش بهت هس!
میگه تنها نیستیا!
میگه….
تو هم همینجور که دستت تو دستشه
آروم انگشت شصتت و بکش رو انگشتاش…
آره
یه وقتایی بی صدا و بی نگاه حرف بزنین !
.
.
.
2- بیا و عاشقم باش … ﻣــﯽ ﺷــﻮﺩ ؟
ﻣــﯽ ﺷــﻮﺩ ﺩﻟﯿــﻞ خنده هایم باشید ؟
ﻣــﯽ ﺷــﻮﺩ ﺳــﺮﺍﺳﯿﻤﻪ ﺑـﻪ سراغم بیایی ﺑــﻌﺪ ﺑﮕــﻮﯾــﯽ :
خانم ﻣــﯽ ﺷــﻮﺩ برایتان بمیرم ؟؟
ﻭ من بگویم :
ﺑﺒــﺨﺸﯿـﺪ آقا نمیشود..!
ناامیدی را در چشمانت ببینم …
دستم را به پشت قفل کنم
سرم را کج کنم ، نگاهت کنم و بگویم :
ﺁﺧــﻪ ﺷﻤـــﺂ ﺑـــﺂﯾــﺪ ﺯﻧـــﺪﮔﯽ ﻣــَـﻦ ﺑـــﺂﺷﯿـــﺪ …
ﻣـــﯽ ﺷــﻮﺩ شیطنتهایم را بفهمید ؟؟ !
ﻣـــﯽ ﺷـــﻮﺩ باشی و بیخیال نبودن ها شوی ؟؟ !
ﻣــﯿﺸــﻮﺩ ﻧَﻔـَﺴـَﻢ باشید آقا ؟
.
.
.
3- در این غروب
ﻫﺮ ﻧﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﮕﻮﯾﺪ
ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ
ﺣﺎﻻ
ﺳﻤﻔﻮﻧﯽ ﭘﻨﺠﻢ ﺑﺘﻬﻮﻭﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﯾﺎ ﺯﻧﮓ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺻﺪﺍﯼ اوﺳﺖ …
.
.
.
4- صندلیت را کنار صندلیم بگذار !
همنشینی با تو یعنی “تعطیلی رسمی تمام دردها”
.
.
.
5- لـج میکنم …
بداخلاق میـــشم!
نه چیزی میبینم،
نه چیزی میشنوم،
نه چیزی میگم!
دست خودم که نیست
تو که نباشی،
زندگی
بـــــــــــــــایـــــــ ـــد
به کامِ من تلخ بشــه ..!