کدوم شرایط ام روز !؟
مگه من می گم : کار کردن بَده !؟
مگه من با کار کردن و پول در آوردن مشکلی دارم !؟
یا اصلاً می تونم مشکل داشته باشم !؟
اگه من با کار کردن مشکل داشته باشم ، منم یه احمقم خب !
حرف امثال پدر من اینه :
تو باید بیش تر و بیش تر کار کنی !
یعنی چی !؟
یعنی : اون وقتی رو هم که برای فیلم دیدن و موزیک گوش دادن داری ، باید کار کنی !
یا پولی رو که برای موزیک و فیلم خرج می کنی رو خرج نکنی !!!
چرا پدر !؟
چون باید 1 خونه رو بکنی 2 تا خونه !
ماشین پیکانت رو بکنی ماکسیما !!!
باید رن بگیری !
توله پس بندازی !
مسافرت الکی خوشی بری !
می گیری چی می گم فرهاد !؟
یعنی به کم قانع نباشی !
توی پول غلت بزنی !
یعنی یه اتاق 3 در 4 برای زنده گی کافی نیست !
باید خونه ی 200 متری داشته باشی !
عاقبت موزیک گوش ندادن و عین پدر بزرگای خرفت فکر کردن همینه !
پدر من داریوش گوش نداده و براش اهمیتی هم نداره که می گه :
تو به فکر جنگل آهن و آسمون خراش
من به فکر یه اتاق اندازه ی تو واسه خواب !
. . . . .