-
می خواهم دور بودنت را حصار بکشم
می خواهم همگان بدانند به وسعت یک دنیاست، مرز فرمانروایی من بر قلمرو دوست داشتنت
اشتباه نکن من دیکتاتور نیستم
زیبا ترین دموکراسی را به جهان معرفی خواهم کرد
می خواهم نفس کشیدنم را با حال خوب تو تنظیم کنم
شانه هایم سال ها بکر و دست نخورده مانده اند تا امروز پناهگاه دلتنگی های تو باشند
دستانم اسرار عشق را به خوبی بلدند و این بی تجربه های پاک لحظه شماری می کنند برای نوازش گیسوانت
جان دل
ساده به دست نیامده ای که ساده رهایت کنم
از تمام هوس های زودگذر فرار کرده ام تا آرامش ابدی را در کنار تو تجربه کنم
آنقدر پیله تنهایی را به دور خود تنیده ام تا امروز با تو پروانه بودن را جشن بگیرم
امروز تو تمام من شده ای
و هیچ کس نمی تواند من را از من بگیرد
من تو را از پس سال ها تنهایی یافته ام
قلب من دست نیافتنی ترین نقطه روی زمین است که هنوز هیچ بشری نتوانسته در آن قدم بگذارد
و امروز تو این دست نیافتنی ترین را مسخ خود کرده ای
تو پاداش تمام صبر های منی
می خواهم بودنت حسن ختامی باشد بر تمام تنهایی های من
می خواهم از امروز تدریس عشق کنیم بر تمام این مردمان دل مرده
در کنار هم
پا به پای هم
-
هستی از نیستی متولد می شود
و زندگی از مرگ
تاریکی مادر روشنایی ست
و عشق زاییده ی نفرت
جهان بیش از آن چه می نمایاند وارونه است...
-
وقتی میگویم دیگر به سراغم نیا
فکر نکن فراموشت کرده ام
یا دیگر دوستت ندارم ، نه !
من فقط فهمیده ام ؛
وقتی دلت با من نیست ،
بودنت مشکلی را حل نمی کند .
فقط دلتنگ ترم میکند .
-
عاشق که نباشی ؛
"پاییز" می شود مثلِ تمامِ فصل ها ...
نه با آمدنش ذوق می کنی ، نه از رفتنش دلت می گیرد .
عاشق که نباشی ؛ حواست به ته مانده ی پس اندازِ توی جیبت است ، یا اضافه ی پولی که از راننده ی تاکسی می گیری ... و دغدغه ات این است که امروز چای ات را با قند بنوشی یا بدونِ قند .
عاشق که نباشی ؛ برگ های سبز و نارنجی ، برایت شبیهِ هم اند و کافه ها فقط یک مکان معمولی اند برایِ نشستن و نفس کشیدن ... آدم ها بدونِ تفکیکِ جنسیت ، در ذهنت تداعی می شوند ، شعر ، فقط ترکیبِ کلمات است و موسیقی ، فقط تلفیقِ نت ها و حنجره ...
عاشق که نباشی ؛ جهانت هیجانِ زیادی برایِ لبخند ندارد ، اما خیالت راحت است که کسی را هم برایِ از دست دادن نداری .
عاشق که نباشی ؛ پیر می شوی اما موهایت سیاه می مانَد ...
-
با کسی نباش که هر لحظه مجبور باشی خودت را به هر اجباری لایِ لحظه هایش جا بدهی ...
با کسی باش که لحظه هایش را روی مدار ِتو تنظیم کند ...
با کسی که مشغله هایش را به خاطرِ تو دوست داشته باشد ...
که تو را بخواهد ... که اولویتِ اولش باشی ...
ارزشِ تو خیلی بالاتر از یدک بودن است ...
جنسِ اعلا باش ، جنسِ اعلا که یدک نمی شود !
یاد بگیر که هر ماندنی ارزشش را ندارد ...
گاهی تنها بودن شرف دارد ؛ به ماندن هایِ یک طرفه ی تحقیر آمیز ! که تمام شخصیت و انسان بودنت را زیرِ سوال می برد ...
یاد بگیر گاهی تنها بودن ، ترجیحِ خودت باشد ...
خیلی وقت ها "غرور" واقعا چیزِ خوبیست ... !
-
ــ بیآرزو چه میکنی ای دوست؟
ــ به ملال،
در خود به ملال
با یکی مُرده سخن میگویم.
شب، خامُش اِستاده هوا
وز آخرین هیاهوی پرندگانِ کوچ
دیرگاهها میگذرد.
اشکِ بیبهانهام آیا
تلخهء این تالاب نیست؟
-
آدم ها را همانگونه که هستند بپذیریم
نه کسی را سرزنش کنیم نه قضاوت
وقتی ماجرای یک فیلم یا سریال را دنبال می کنیم به تک تک شخصیت ها و هرکدام به گونه ای برای رفتارهایشان حق می دهیم چون شرایط و علت ها را تا اندازه ای دیده ایم و می دانیم
حتی بدترین آدم بدترین داستان ها هم برای رفتارش دلیلی دارد
زندگی هم همین است با این تفاوت که ما از شرایط و اتفاقات پشت پرده ی رفتار و واکنش آدم ها خبر نداریم از چند وجه یک ماجرا یک اتفاق یک زندگی یا رفتار یک وجهش را هم به سختی می بینیم
ما جای آدم ها نیستیم از هیچ درماندگی مشکل یا کنشِ زندگی شان خبر نداریم و درست نیست صرفا به واسطه ی واکنش های مشهودی که می بینیم حس کنیم که همه چیز را می دانیم و
همه را می شناسیم
لازم نیست به کسی حق بدهیم همین که قضاوت نکنیم کافیست...
-
دوست داشتن
که عیب نیست بابا جان
دوست داشتن دل آدم را روشن می کند
اما کینه و نفرت
دل آدم را سیاه می کند
اگر از حالا دلت به محبت انس گرفت
بزرگ هم که شدی آماده ی
دوست داشتن چیزهای خوب و زیبای دنیا هستی دل آدم عین
یک باغچه پر از غنچه است
اگر با محبت غنچه ها را آب دادی
باز می شونداگر نفرت ورزیدی
غنچه ها پلاسیده میشوند...
-
مثل باران بیا
نفسم را تازه کن
هوا را خوب و خنک
غرق در خوشی ام کن
و کامل در عشق فرو ببر
گونه هایم را نوازش و قلبم
را لمس کن تا بجای خون عشق
در رگ هایم جاری شود
-
همین فردا رو تبدیل به یکی
از بهترین و خاطره انگیزترین روزای زندگیتون کنیداگه عشقی دارید
بیخبر با یه شاخه گل برید سراغش
اگه از هم فاصله گرفتین
با یه تماس تلفنی گذشته رو جبران کنید
اگه ازدواج کردیدموقع رفتن
به سرکار رو یه برگه درشت بنویسین:
دوستت دارم اونم تاهمیشه ...
بعدم بچسبونید به در یخچال
اگه خیلی وقته از دوستتون بیخبرید
باهاش یه قرار ملاقات هیجانانگیز بذارید...
نه اینکه برید کافه و رستوران نه!
برید شهربازی
اگه هنوز کسیو دارید که باهاش خاطره سازی کنید بیکار نشینید
وقت کمه برا ساختن روزای خوب...