آلبوم متالیکا اومد (sm118)
نمایش نسخه قابل چاپ
آلبوم متالیکا اومد (sm118)
خب رضا صادقی اومد بعدی نوبت موزنه ..
نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrA_Chavoshi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
سی دی دو نسخه داره .
نسخه ی جلد کاغذی 11 تراکه .
نسخه ی دی جی پک 15 تراک .
بلی بلی دیجی پک 15 ترکه ..
اینجا کاغذیش هس فقط (sm1)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saber [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrA_Chavoshi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
کرمون هم ، هم طو ! (sm74)
سحر چون خسرو خاور ...
(sm50)ای پریشان طره تا چندم پریشان میگذاری!؟؟!
فصل پاییزیه من که میرسه ، نفسم به عشق تو پر میزنه (sm50)
#داستان_شب
یکی بود که همش پشت اون یکی که نبود گوه میخورد
غیر از خدا هیچکس نبود
در زمان های خیلی خیلی دور و توی یه جنگل تاریک و دورافتاده , زیر سایه ی مخوف و مه آلود یکی از درختای صنوبر , پروفسور سمیعی نشسته بود و داشت چای می نوشید که رضا قرایی وارد صحنه شد و گفت:
داداش راسته که میگن شما ثابت کردی طول عمر انسان با کف دستش رابطه ی سمپاتیکی داره ؟؟
پروفسور سمیعی گفت :
اگه "راست" نبود که ثابت نمیکردم طول عمرانسان با کف دستش رابطه ی سمپاتیکی دارد
رضا قرایی گفت :
داداش خوشمزه نشو .. جدی پرسیدم
پروفسور سمیعی گفت:
ببین اسگل ! اگه قرار بود من این رابطه ی سمپاتیک رو ثابت کنم تو هم باید هر شب اعدام می شدی ! عجب زوری هم داری و قبل اعدام با مامورا درگیر میشی و دستبند رو میشکونی و ..
فقط و فقط در کانال زیر
تا دو دقیقه ی دیگه پاک میشه
من تنها چیزی رو که می تونم ثابت کنم رابطه ی تخماتیک شقیقه ی انسان با گوزه
اینجا بود که رضا قرایی کلاه از سر برداشت و گفت:
من لئو تولستوی هستم
پروفسور سمیعی که بسیار شرمگین شده بود گفت:
چرا از اول خودتو معرفی نکردی ؟؟؟
لئو تولستوی گفت:
چون داشتم آفتاب میگرفتم
پروفسور سمیعی گفت:
پس چرا ساختمان را منفجر کردی ؟؟
لئو تولستوی گفت:
جلوی آفتابم را گرفته بود
پروفسور سمیعی گفت:
عاشق امثال توام که وقتی کنارشون میشینی چاییت سرد میشه
ریدی به چایی خوردنم
لئو تولستوی گفت : باشه
و سپس چشمک ریزی به دوربین زد و با حالتی کوین اسپیسی مسلکانه در سریال house of cards رو به بیننده گفت :
در این درگه که گه گه کُه، کَه و کَه کُه شود ناگه // مشو غِرَّه به امروزت که از فردا نِه ای آگه!
پروفسور سمیعی نیز صحنه را ترک کرد , رفت و دابسمشی با آهنگ " دختر نازم سحر مهستی " ساخت و سپرد به نوه اش تا توی چنل یوتیوب اش آپلود کند
از آقای قالیباف هم خیلی تشکر کرد
شبتون بوجی موجی اوجی تریجی فورجی ارجی